سایر مسائل
مصطفی آزمایش و همسرش که از اولین روز اعلام قطبیت جذبی، مخالفت با ایشان را آغاز کردند گویا معتقدند که نظام جمهوری اسلامی نیز در به قطبیت رسیدن او بی تاثیر نبوده است. اما بنظر این بهانهای بیش نیست، چراکه مصطفی آزمایش نه تنها با جذبی بلکه با هیچ یک از اقطاب قبلی از سلطان حسین تابنده تا همین جذبی نساخت و در زمان آنها به صورت خودمختار عمل میکرد.
یکی از مطالبی که در فضای مجازی منتشر شده است دیدگاههای عبدالحسین زرینکوب درباره ورود اسلام به ایران و برتری ایران قبل از اسلام است که ملی گراها و معاندین به شدت به آنها استناد میکنند. درحالی که زرینکوب در چاپ دوم این کتاب از در اقدامی شجاعانه از مواضع قبلی خود برگشته و اعتراف به اشتباه خود میکند و تمام آنچه آنها را اشتباه میدانست را از چاپ دوم کتاب حذف میکند و در مقابل کتاب کارنامه اسلام را به نگارش در می آورد.
ملاعلی گنابادی بعد از به قطبیت رسیدن در راه انتقام گرفتن از قاتل پدر خود دست به کشتار زیادی زد و به گفته آیتالله مدنی قریب به چهل نفر را کشت و اموال زیادی را غصب کرد، که منجر به قیام مردم گناباد برعلیه او شد. نورعلیشاه ثانی هرکسی را که گمان میکرد در قتل پدرش دست داشته را به هر نحوی به قتل میرسانید. به دست نورعلیشاه پسرعمه ایشان را به قتل رساندند و بدن او را قطعه قطعه کردند.
درحالی که برخی از دراویش به شدت سیاسی هستند و در امر سیاست دخالتها میکنند، شعار صوفیه بر آن است که دراویش نباید در سیاست دخالت کنند. این در حالی است که قبل از این هم دراویش در امور سیاسی دخالت کرده و بر خلاف گفته بزرگان خود سخن گفتند. شیخ المشایخ صوفیه گنابادیه دراویش را به دخالت نکردن در سیاست امر کرده است، غافل از آنکه قطب فرقه گنابادیه خود بارها حضور فعال و چشمگیری در سیاست داشته و دراویش را نیز امر به آن کرده است.
صلاحی پستی را از دیدار شاه و سلطان حسین تابنده در حادثه زلزله گناباد منتشر کرد و طوری وانمود کرد که گویا در این زلزله آنها خیلی به فکر مردم بودند. درحالیکه آیت الله مدنی در کتاب خود از بیتفاوتی و حتی مانع تراشیهای دراویش گنابادی و شخص سلطان حسین تابنده نسبت به امدادرسانی به زلزله زدگان میگوید.
متصوفه علاوه بر اینکه مدعی ولایت شدند و قطب خود را "ولی خدا" معرفی کردند، واژه "انسان کامل" نیز به ادبیات اسلامی وارد کردند و قطب خود را انسان کامل نامیدند. دراویش گنابادی هم درحالی اقطاب خود را ولی خدا و انسان کامل میدانند که نه تنها نورعلی تابنده قادر به صحیح خواندن قرآن نبود حتی جانشین او سید علیرضا جذبی نیز قادر نیست قرآن را صحیح بخواند.
دراویش گنابادی خود را فقیر میخوانند و ادعا میکنند که واژه فقر برای ایشان تداعی کننده ترک دنیا و نیاز به معنویات و قرب به خداوند متعال است. ولی این واژه هیچگونه سنخیتی با بزرگان و دراویش این فرقه نداشته است. چرا که ثروت نجومی بزرگان این فرقه به انحاء مختلف از راه ظلم به مردم و همچنین سرکیسه کردن مریدان به دست آمده است. 300 میلیون پول نقد صالح علیشاه تنها گوشهای از ثروت نجومی این فرقه و این خاندان است.
بزرگان فرقه صوفیه گنابادی وقتی منافع خود را در حمایت از روحانی نامداری مثل مهدی کروبی دیدند، در انتخابات 88 با ادعای داشتن آرای میلیونی پشت سر او قرار گرفتند ولی آرای بسیار کم کروبی باعث رسوایی دراویش گنابادی شد. به همین خاطر این فرقه در دیگر انتخابات، با چراغ خاموش به عرصه انتخابات وارد شدند و از هیچ کاندیدی به صورت رسمی حمایت نکردند تا اینکه بعد از سالها صلاحی به حمایت این فرقه از حسن روحانی اعتراف کرد.
تنها داشتهی سید حسن خمینی، انتساب او به بیت امام و یادگار یادگار امام بودنش است که البته گاه و بیگاه با افکاری اصلاحات مآبانه بر آرمانهای جد بزرگوارش میتازد! پای فرزندان بازرگان را که در نظر امام راحل از منافقین بدتر بودند به جماران باز میکند، با سرکردهی دراویش داعشی دیدار میکند و هرگز علاقهای به مرزبندی با سران فتنه در کشور ندارد و ...
نورعلی تابنده در انتخابات سال 88 با اعلام حمایت از یکی از کاندیداهای جبهه اصلاحات، دست به قمار بزرگی زد تا شاید این فرقه بتواند با توجه به برنامههای از پیش تعیین شده از سوی نهضت آزادی و اصلاح طلبان، آزادی عمل بیشتری در عرصه اجتماعی و سیاسی داشته باشند ولی در این انتخابات شکست خوردند. دراویش این فرقه اعتراف کردند که علیرغم حمایت از روحانی در دروه های بعدی ولی انتظارات مان از ایشان نیز برآورده نشد.
دراویش گنابادی با شروع انتخابات سال 88، همراه و هم سو و بهصورت کاملاً هماهنگ با حزب نهضت آزادی، تمام قد از اصلاح طلبان و سران فتنه اعلام حمایت کردند. نورعلی تابنده در آن انتخابات در ازای دریافت مبلغی از مهدی کروبی از ایشان اعلام حمایت کرد و برای ایشان ستاد انتخاباتی مستقلی تشکیل شد. ایشان در انتخابات سال 92 نیز به صورت غیرعلنی از کاندید مورد حمایت جبهه اصلاح طلبان حمایت کردند.
شارمین در مورد جریان شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها میگوید: این داستانهای محمل نه با عقل جور در میآید و نه برازندهی مولاست و من نمیدانم کدام شیخ مریضی اینها را بافته و نشخوار کرده است... این نوع نگرش در بین اتباع صوفیه و به خصوص قطب مدعی این فرقه محمداسماعیل صلاحی، دیده میشود و مشخص میگردد آّشخور هر دو گروه از یک منجلاب است.
صلاحی قطب خودخوانده دراویش گنابادی بعد از تماس و نامه نگاریهای زیادی که با جذبی داشت وقتی با بیاعتنایی جذبی روبرو شد، بی احترامیهای زیادی به جذبی کرد و ایشان را قاتل، ساقط علیشاه و شیخ صنعان زمان خطاب کرد. اما امروز صلاحی علاوه بر جذبی با شیخ دیگر این فرقه مرتضی محجوبی هم درگیر شده و جذبی را معتاد خوانده و ایشان را با سگ تشبیه و مقایسه کرده است.
شرمان بهشتی همسر مصطفی آزمایش طوری نظر خود را درباره قطب این فرقه بیان میکند که گویا جانشین شدن جذبی از سوی نورعلی تابنده از سر ناچاری بوده و اگرچه جذبی از سوی نورعلی تابنده برای جانشینی معرفی شده است ولی به نظر من نماینده الهی شخص دیگر است. بنابراین ایشان و دراویش همراه با او در این مسئله، یا باید دست از درویشی بکشند یا باید از قطب دیگری رونمایی کرده و با ایشان بیعت کنند.