قانون جذب

در کتاب راز می خوانیم: شما آنچه را در آگاهی تان به آن فکر می کنید، به خود جذب می نمایید. مهم نیست که این افکار در خودآگاه شما باشد یا ناخودآگاهتان. چه در گذشته از اندیشه های خود آگاهی داشته اید و چه نداشته اید. این جبر در زندگی است.

مروجان قانون جذب معتقد هستند علت فقر و مظلوم واقع شدن مردم خود آنان هستند چون به جای تفکر در مورد ثروت و رفاه به فقر می اندیشند و طبق آموزه قانون جذبب، انسان به هرچه بیندیشد همان را به دست خواهد آورد. کتاب راز بیان می دارد:«هیچ چیزی را تجربه نمی کنید مگر آنکه به آن فکر کرده باشید.»

بعضی مروجین داخلی تفکر نوین چون دلداده مباحث تفکر نوین هستند و از طرفی هم نمی توانند دین اسلام و خدا را نفی کنند، سعی می کنند شاهد مثال هایی از منابع دینی برای مباحث و آموزه های تفکر نوین درست کنند و یا با تفسیر به رأی، مطالب دلخواه و انحرافی خود را به آیه یا روایت حمل می کنند.

قانون جذب در فضای الهیاتی ادیان ابراهیمی که مشخصه آن وجود خداوندی با صفات عالم، قادر و خیر محض می باشد، کارایی ندارد. در این جهان بینی، انسان بنده است و ارباب عالم نیست، دنیا جای رسیدن به تمام آرزوها نیست بلکه دنیا محل ابتلا و آزمایش است و رسیدن به آرزوها در آخرت ترسیم می شود.

شکرگزاری قانون جذب در واقع همان مثبت اندیشی برای جذب ثروت و رفاه و آرامش و... می باشد، اما شکرگزاری در دین اسلام برای توجه به خداوند و معنویت می باشد. پس مفهوم شکرگزاری قانون جذب غیر از مفهوم شکرگزاری دینی می باشد.

قانون جذب صورت متعادل یک نظریه علمی را ندارد و بیشتر شبیه داستان های علمی تخیلی است تا اینکه نظریه علمی باشد. پذیرش نظریه قانون جذب، نباید تالی فاسد داشته باشد در حالی که آسیب های زیادی در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی و... برای قانون جذب ذکر شده است.

بعد از اینکه دانشمندان مختلف در آزمایشات علمی مدعای شعورمندی آب را مشاهده نکردند، «ماسارو ایموتو» متهم به فریبکاری و دروغگوئی شد. ایموتو که نتوانست ادعایش را اثبات کند با چرخش 180 درجه ای، بیان داشت که دانشمند نیست و این یک اعتقاد شخصی است.

ابتدای فیلم راز ادعا می شود که افراد مشهور و تاثیرگذار جهان از این راز مطلع بوده اند و اسامی افرادی مانند شکسپیر، افلاطون و...را ذکر می کند، اما هیچ دلیلی بر این ادعا ارائه نمی دهد، همچنین سخنان بعض افراد مشهور را بصورت مصادره به مطلوب بیان می کند.

شبه معنویت تفکر نوین متوجه شد مردم خلأ معنوی دارند و نیاز به شاد زیستن دارند. لذا با توجه به نیاز مردم آموزه هایش را ارائه داد، مثلاً بحث مثبت اندیشی و بهبود کیفیت زندگی را مطرح و بیان داشت با استفاده از نیروهای ذهنی می توانید بهبود روابط و زندگی شاد و بدون استرس را به دست بیاورید.

قانون جذب یک شبه علم و خرافه است. هیچ تأئید دینی و علمی ندارد. مروجین قانون جذب برای اینکه بتوانند در جوامع اسلامی به فعالیت بپردازند سعی کرده اند با شاهد مثال هائی از منابع دینی مدعی شوند که قانون جذب در اسلام بیان شده است.

در فرهنگ غرب ارزش انسان ها به میزان ثروت و دارائی آن ها می باشد.اما در فرهنگ اصیل ما خلاف این بحث حاکم است. قران کریم ملاک ارزش انسان ها را صفات روحی پسندیده معرفی می کند «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ (حجرات/13)همانا گرامی ترین شما در نزد خدا با تقواترین شماست.»

بعضی مکاتب معتقدند که داشتن ثروت، قدرت و رفاه یکی از نشانه های شایستگی، برتری و موفقیت یک انسان بر دیگران است. مثلا آموزه قانون جذب در تفکر نوین این نوع تفکر را ارائه می دهند. یا در آئین «جین» زندگی در فقر موجب سعادت است. این ها افراط و تفریط است.

تفکر نوین، رشد معنوی را با شاخص کاملاً مادی می سنجد. این باورها معنویت هماهنگ با نظام سرمایه داری را بیان می کند. تفکر نوین می گوید شاخص معنویت، سلامتی و ثروت است. یعنی کسی که ثروت بیشتر و سلامتی کامل تری دارد، انسان معنوی تری می باشد.

آموزه های هر مکتب و آئینی مبتنی بر یک سری مبانی است و شناخت دقیق یک مکتب، زمانی محقق می شود که بتوانیم مبانی آموزه ها، اعمال و عقاید یک مکتب را بشناسیم. برای شناخت یک مبنای پایه و اصلی در یک مکتب، چند راه وجود دارد. خود بزرگان فرقه و مکتب تصریح کنند بر یک مبنای خاص یا دقت در آموزه های فرقه متوجه می شویم این آموزه برگرفته از مبنای خاصی است؛ سپس با نقد مبنا، آموزه هم نقد می شود.