قانون جذب

قانون جذب با آن چهارچوبی که بنیانگذاران این قانون برای آن ترسیم کردهاند هیچ گونه تایید علمی و دینی ندارد. بعضی افراد برای علمیت دادن این قانون و تحمیل کردن آن به عنوان یک آموزهی علمی آن را شبیه به بعضی آموزههای علمی یا دینی میکنند.

طبق مبانی اعتقادی قانون جذب، تمام چیزهایی که انسان تصور کرده و بر آنها تمرکز میکند، به سوی او جذب شده و میتواند آنها را به دست آورد! با توجه به اینکه این قانون عمومیت نداشته و ترویج نوعی انسانمحوری و آرزوپروری است؛ و هیچ گونه تفاوتی میان آرزوهای منطقی و صحیح با خواستههای غیر منطقی و غیر اخلاقی نمیگذارد.

طبق بررسی های میدانی، با انتشار کتابهای مربوط به قانون جذب، فعالیت شرکتهای گلدکوئیست و دیگر شرکتهای هرمی بیش از پیش اوج گرفت؛ و وسوسه میلیاردر شدن و به دست آوردن ثروتهای نجومی، بسیاری را از فضای کسب و کار به عرصه تخیّل و تجسم کشاند. تا جایی که فقط در تهران تعداد ۴۰۰۰ خانوار دارایی خود را از کف دادند.

جهل از عافتهای بزرگی است که اگر نسبت به رفع آن اهتمام جدی صورت نگیرد، ممکن است انسان را در دنیا و آخرت، متحمل خسارتهای سنگینی کند. امام علی(علیهالسلام) میفرمایند:«بزرگترین مصیبت، نادانى است؛ زیرا سبب انواع مصائب دنیوى و اخروى میگردد.» راغب اصفهانی جهل را به سه دستهی، خالى بودن نفس و خاطر انسان از علم و دانش، اعتقاد و باور داشتن چیزى بر خلاف آنچه که هست و انجام کارى بر خلاف آنچیزی که باید انجام شود؛ خواه به آن معتقد باشی یا نه؛ تقسیم کرده است.

کجفهمی نسبت به مسائل دینی و قرآنی، از ویژگیهایی است که بسیاری از مدعیان دروغین گرفتار آن هستند. در حقیقت اصرار بر برداشت غلط و غیرعالمانه در مسائل تخصصی و کارشناسانه، یک نو بیماری است که افراد ساده اندیش و کج فهم به آن مبتلا بوده و به همین دلیل حقایق را وارونه و سلیقهای تفسیر میکنند. سیدحسین عباسمنش، که در حال حاضر ساکن آمریکاست، از افرادی است که بدون علم و تخصص لازم در امور دینی و قرآنی، به نفی یا اثبات موضعات مختلف در زمینه دین و قرآن پرداخته است.

مدعیان قانون جذب با سخنان انگیزیشی و جذاب، افراد را به امید پولدار شدن، کسب درآمد زیاد، رسیدن به آرزوهای به ظاهر دستنیافتنی و ...، به سوی خود فرا خوانده و از آنها برای شرکت در دورهای انگیزشی، مبالغ هنگفتی را دریافت میکنند. مبالغی که صرفاً به امید رسیدن به ثروت و خواستههایی خیالی، از ناحیه افراد، به سرکردگان قانون جذب پرداخت میشود.

از نظر مروجان قانون جذب کسی خوشبخت است که پولدار است، هیچ بیماری ندارد، درد ندارد، رنج و بدبختی ندارد! از این نگاه، انسان پولدار به هر طریقی که این مال و پول را بدست آورده باشد، سعادتمند است. و از طرفی اشخاصی را گنهکار میداند که به خواسته خود نرسیده است! یا افرادی هستند که دارای بیماری، فقر و تنگذستی هستند!

میراث عرفان اسلامی، مهمترین مؤلفهی سیر وسلوک را تزکیه و تربیت نفس برای سالکان معرفی میکند و اکثر دستورالعملهای عرفانی مبتنی بر تزکیه و بُعد رفتاری تجویز میشود. اما در تفکر نوین تنها به بعد هیجانی اکتفا میشود و با مطرح کردن قانون جذب، مقاومت و ایستادگی در مقابل هوسها را رد میکنند.

علیرضا آزمندیان، بنیانگذار تکنولوژی فکر و مروج قانون جذب در ایران، کوشیده است تا چهره اسلامی برای مطالب خود ارائه دهد. از نظر وی بهشت برای انسان در هدفهایی مثل کسب ثروت، تحول در زندگی، رسیدن به شادیهای گذرا، آرامش، درمان بیماریها و رسیدن به خواستهها و آرزوهای انسانها، مصرف گرایی، لذت طلبی و تقویت احساسات خوشایند و غیره خلاصه میشود.

رهبران تفکر نوین معجزات الهی را امری قابل انجام برای هر انسانی میدانند. آنها میگویند با شناخت نیروهای باطنی به راز وجودی این معجزات پی میبریم، اما باید گفت معجزه امری است که اراده آن توسط الله تبارک و تعالی است و طبق اراده او به پیامبران خود میدهد.

رمز موفقیت، پشتکار و تلاش در کارهاست. اما افرادی هستند که موفقیت را صرفا در چیزهایی دیگر مثل تصور کردن آن هدف میدانند. برای این مسئله نیز کلاسها و سمینارهایی تشکیل میدهند تا به بهانه به موفقیت رساندن دیگران جیب خود را پُر کنند.

در قانون جذب آنچه که بیشتر از هر چیزی روی آن تاکید میشود، تمرکز بر خیال و ذهن است. بنیانگذاران این قانون برای جذب مخاطب بیشتر بر قوه توهم و تخیل افراد سوار میشوند. از آنجایی که خیال بردازی، قوه عقلانی انسان را تضعیف میکند بنابراین بیشتر مخاطبان قانون جذب را افرادی تشکیل میدهند که گرفتار توهمات و رویا پردازی هستند.

یکی از شگردها برای کهنه نشدن مطالب و جذاب بودن دورههای سخنرانان انگیزشی استفاده از عناوین پرطمطراق و برانگیختن احساسات مردم است. آزمندیان اخیراً دست به کار جدیدی زده و از ایدهای به نام «دانشگاه نخبگان نوبل» رونمایی کرده است و خود را «بنیانگذار دانشگاه نخبگان نوبل» معرفی میکند.

یکی از آموزههای کاذب که وارد کشور ما شده است، پاکسازی کوانتومی است. این آموزه که در حقیقت همان بیانی دیگر از قانون جذب است، اشکالات زیادی دارد. پلورالیسم دینی، مذهب اشتراکی و تنبلی از عوارض این نوع آموزههاست.