نقد «من زئوس هستم» قسمت، اثبات وجود خدا

  • 1395/09/15 - 12:15
علت حمله ابرهه، مجموعه‌اى از انگيزه‌هاى سياسى و اقتصادى و دينى بود، ابرهه ابتدا عبادت‌گاهى پرشكوه در محل فرمان‌روايى خود در يمن ساخت تا توجه مردم را از كعبه به آن‌جا معطوف كند. و با خداپرستی و توحید مخالفت می‌کرد. اما در حمله‌های دیگر و بلایای طبیعی، کعبه هدف اصلی از بین بردن پایه‌های توحید و توهین به شعائر یکتاپرستی نبود.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در نظم نوین جهان که توسط انسان‌هایی پلید برنامه‌ریزی می‌شود، برخی از جوانان کشورهای غربی به سمت الحاد و عدم باور به خدا پیش می‌روند. خطر رواج این تفکر که سابقۀ هزاران ساله دارد بر کسی پوشیده نیست. این اولین بار نیست که ملحدین، ترویجِ افکار خداناباوری می‌کنند؛ در صفحات تاریخ می‌خوانیم که در زمان امام صادق (علیه‌السلام) شخصی مانند ابن ابی العوجاء (که به لحاظ علمی فردی قوی بوده است) در مسجد پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌نشسته و افکار و آراء باطل خویش را ترویج می‌کرد. امام صادق (علیه‌السلام) با تجهیز علمی اصحابی مانند هشام بن حکم و مفضل‌بن‌عمر به شبهات بی‌اساس این فرد جواب‌هایی مستدل و متقن می‌دادند. این شیوه برخورد امام صادق(علیه‌السلام) با ملحدین به ما می‌آموزد، مؤمنین باید اعتقاد خود را از راه عقل به دست آورند تا کسی به راحتی آن‌ها را فریب ندهد و اعتقادات آنان را متزلزل نسازد و جواب‌هایی فاخر برای شبهات آنان داشته باشند.

در شبکه‌های مجازی افراد ملحدی با نام آتئیست اقدام به انتشار افکار پلید و مادی‌گرایانه خود کرده و بر روی افکار پاک بعضی از جوانان تأثیرات مخربی می‌گذارند. یکی از راه‌های پلید آنان که ظاهرا سرمایه‌گذاری مالی بسیار قوی پشت این مسئله می‌باشد کلیپ‌های انیمیشن «من زئوس هستم» می‌باشد.
از جمله کلیپ‌هایی که در این نوشته مورد بررسی و نقد قرار خواهد گرفت کلیپ 2 می‌باشد؛ تمامی کلیپ‌های موجود زئوس از روش‌هایی غیرعلمی مانند بدون سند و دلیل صحبت کردن، بازی با الفاظ و مغلطه‌کاری و ...  برای رسیدن اهداف شوم خود استفاده می‌کند، در این کلیپ زئوس سعی دارد دو واقعه تحدی قرآن و اصحاب فیل را با دلایل واهی انکار کند و آن‌ها را مورد تمسخر قرار دهد.

بررسی و نقد:
 نخست: در ابتدای کلیپ، زئوس یکی از داستان‌های قرآنی را مورد تمسخر قرار می‌دهد و می‌گوید: خدا جلوی سپاه ابرهه را با پرنده‌های ابابیل گرفت و نگذاشت صدمه‌ای به خانه‌اش برسد، چرا نتوانست جلوی سیل‌هایی که بارها به کعبه آسیب رسانده را بگیرد؟!
پاسخ: اولا؛ اهمیت کعبه به ساختمان ظاهری و به گل و آجر آن نمی‌باشد بلکه قداست آن به دلیل این است که از شعائر توحید و یکتاپرستی می‌باشد.
ثانیا؛ کعبه در طول تاريخ اسلام، به دو دلیل مهم بارها مرمت و تعمیر شده است. این دلایل عبارت‌انداز:
الف) سيل‌ها: از پيدايش اسلام تا كنون، نزديك به صد سيل به مسجد الحرام و كعبه، آسيب رسانده است.
چرا خدا مانع سیل نشد تا کعبه ویران نشود؟
جواب: وقایع و اتفاقات جهان بر طبق قانون علیت اتفاق می‌افتد و به اذن خداوند تمامی امور بر این اساس انجام می‌شود مگر در موارد بسیارنادر. سیل یک حادثه طبیعی است و هرچه که در سر راهش باشد و قابلیت ویرانی داشته باشد، توسط سیل خراب می‌شود. با خرابی کعبه توسط سیل هیچ‌گونه اهانت و توهینی به کعبه نشده بلکه انسان‌های حاضر در آن زمان‌ها بلافاصله بعد از تمام شدن سیل خانه کعبه را دوباره از ابتدا ساختند.
ب ـ جنگ‌ها: در تاریخ اسلام ، دو حمله بزرگ به مکه، زيان‌هاى بزرگى را به كعبه وارد ساخت كه عبارت اند از:
1. حمله لشكر يزيدبن‌معاويه به فرماندهى حصين بن نمير (سال 63 هـ) جهت سركوبى عبدالله بن زبير.
2. حمله سپاه عبدالملک‌بن‌مروان به فرماندهى حجّاج ثقفى (سال 73 هـ) جهت سركوبى ابن زبير.
چرا خدا در این حوادث از کعبه محافظت نکرد و مانع ویران شدن کعبه نشد؟
اولا؛ سپاه ابرهه به قصد خراب کردن کعبه رفت اما یزید به قصد دستگیری عبدالله‌بن‌زبیر حرمت کعبه را نگه نداشت و اقدام به تخریب کعبه نمود اما یزید ولو به ظاهر ادعا می‌کرد که خانه خدا حرمت دارد و باید فردی هم‌چون عبدالله‌بن‌زبیر که به کعبه پناهنده شده دستگیر گردد تا کعبه حرمتش محفوظ بماند، و همین‌طور است حال حجاج .
ثانیا؛ فرستاده شدن عذاب هم ممکن بود به حساب حق بودن ابن زبیر گذاشته شود که او خود ظالمی دیگر بود و او از آن بهره‌برداری می‌کرد.
ثالثا؛ خدا به یزید هم مهلتی نداد و بعد از این جنایت عمرش کوتاه گردید.

علت حمله ابرهه، مجموعه‌اى از انگيزه‌هاى سياسى و اقتصادى و دينى بود، ابرهه ابتدا عبادت‌گاهى پرشكوه در محل فرمان‌روايى خود در يمن ساخت تا توجه مردم را از كعبه به آن‌جا معطوف كند. و با خداپرستی و توحید مخالفت می‌کرد. اما در این‌گونه حمله‌ها به کعبه هدف اصلی از بین بردن پایه‌های توحید و توهین به شعائر یکتاپرستی نبود.

دوم: زئوس در اواسط کلیپ مقایسه‌ای صورت می‌دهد، و تحدی قرآن را به سخره می‌گیرد؛ وی می‌گوید: خداوند در کتاب قرآن گفته است، به اندازه یک آیه هم نمی‌توانید مِثل من سخن بگویید! مثلا«الف لام میم» را ببینید. فرانسه تعداد زیادی مهندس جمع کرد و ماشینی ساختند و اسم ماشین را جی.ال.ایکس گذاشتند. جی ال ایکس اسب بخارش بالاست ولی این آیه اصلا بخاری ندارد و... .
پاسخ: زئوس وانمود می‌کند که خدا «آیه» را تحدی کرده اما با مراجعه به آیات می‌بینم، خداوند ابتدا با یک کتاب مانند قرآن بیاورید تحدی کرده است. و در جایی دیگر تخفیف داده و فرموده: ده سوره و جایی دیگر فرموده: یک سوره. پس هیچ جایی از قرآن نفرموده یک  آیه مثل آیه‌های قرآن بیاوید!
اما تحدی قرآن از چه  نظر هست؛
1. قرآن تحدی کرده از نظر بلاغت و فصاحت
2. از نظر پیش‌گویی
3. پیش‌بینی مسائل
4. اخبار غیب
5. توسط فردی که درس نخوانده است، آمده و... .

کتاب قرآن در ۲۳سال  بر پیامبر  نازل شده است. حالا اگر بخواهیم  یک  کتاب علمی را در نظر بگیریم که در مدت بیست‌وسه سال مؤلفش  آن را می‌نوشت در این مدت چقدر تحوّل علمی صورت می‌گرفت. واین آقا چقدر باید تجدید نظر کند! قرآن در طول ۲۳سال بر پیامبر نازل می‌شد قطعا با تعویض مکان پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و سطح مردم  باید عوض می‌شد مثل بقیه کتاب‌ها ولی قرآن هیچ اختلافی در آن نیست پس از منبع لایزالی می‌باشد.

تولیدی

دیدگاه‌ها

تحدی قران از این نظر مورد بحث هست که واقعا مشخص نیست که چه معنی و منظوری رو گفته و از کدوم وجه و زاویه تحدی کرده .. اولا آیات ناسخ و منسوخ از آن جهت اختلاف و پیشگویی که مغایر حرف شماست .. و اینکه شما گفتید در طول ۲۳ سال تغیر نکرده . بخاطر این موضوع هست که اولا سرعت علم و پیشرفت تنها در این صده آخر رشدی چند صد درصدی داشته و پیشرفتهای انسان در طول چند هزارسال زندگی بشر به اندازه این یک قرن نبوده . در ثانی ، انسان عرب اون موقع از صد سال قبل از اسلام و تا قبل از رویارویی با ایرانیان حتی به اندازه ین کلمه پیشرف و پسرفت نداشته ، چه برسه به تنها ۲۳ سال ... در مورد پیشگوییهای قران و اخبار علمی آن ، متضادها و اشتباهات بسیار بیشتری در نسبت با حقایق و همسویی با علم دارد ..

قرآن کتاب فیزیک و شیمی نیست. کتاب هدایت است که راه زندگی نشان میدهد و در آن هیچ سخنی خلاف حقیقت گفته نشده است.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.