اعتقادات

یکی از مهمترین اختلافات بین مسلمانان با دو دین یهودیت و مسیحیت بر سر تورات است که مسلمانان معتقدند تورات فعلی با توراتی که به موسی (علیه السلام) نازل شده تفاوت دارد اما یهودیان و مسیحان این تورات دست خورده میدانند، یکی از دلایل مسلمانان این آیه از تورات است که بیان میکند جناب موسی (علیه السلام) از رود اردن عبور کرده و سخنانی را برای قوم خود بیان نموده است اما در آیهای دیگر گفته شده که جناب موسی (علیه السلام) قبل از عبور از رود وفات میکند!

به حکم عقل، عالم مطلق بودن برای موجودی که الوهیت دارد ثابت است اما در الهیات مسیحی که عیسی مسیح خداست، میبینیم او نسبت به زمان ظهور مجددش جهل دارد و اینجا سوال مطرح میشود که چگونه است با اینکه مسیح خداست اما علم مطلق ندارد؟ آیا او خدایی جاهل است؟

از سری شبهات و عوام فریبیهایی که مسیحیان تبشیری برای تخریب اسلام ناب استفاده میکنند، قرار دادن داعش به عنوان اسلام و بیان اینکه اسلام به جز جنگ و خونریزی حکم دیگری ندارد، است؛ اما وقتی به متون مقدس خودشان مراجعه کنیم خواهیم دید که از مقربان درگاه خدایشان(داود پادشاه) جنایاتی مانند داعش کنونی انجام دادهاند، با این تفاوت که کارهای داعش مورد تایید اکثریت مسلمانان نیست و تنها گروه بسیار کوچکی این جنایات را انجام میدهند اما در کتاب مقدس مسیحی شخصی که مورد تایید یهوه و از مقدسین است چنین خونریزیهایی کرده!

مسیحیان معجزات حضرت عیسی (علیه السلام) را دلیل بر الوهیت ایشان دانستهاند در حالی که خود مسیح اذعان دارد که با قدرت و توان خودش معجزه نمیکند و با قدرت خداست که معجزه میکند.

در ریشه یابی باورها و اعتقادات مسیحت تحریف شده میبینیم که اصلیترین آموزههای آن از جمله مصلوب شدن خدا برای بشر (فدا) در ادیان قبل از آن موجود است و سوال پیش میآید چگونه این همه شباهت ممکن است؟ که البته این مسئله نظر دانشمندانی که مسیحیت را جمع آوری اعتقادات ادیان دیگر میدانند، تقویت میکند.

یکی از علتهایی که مسیحیت پولسی توانست مسیحیت ناب را کنار بزند و به عنوان عقیدهی راستکیشی کلیسا معرفی شود، نزدیکی و هماهنگ بودن با عقاید بتپرستی صدر مسیحیت بود. تا جایی که لوقا، یکی از شاگردان پولس هم به این نکته اشاره میکند و بیان مینماید: زمانی که پولس از تعالیم خودش حرف میزد، برخی از بت پرستان، به نزدیکی سخنانش با عقاید خودشان اشاره میکردند.

مسیحیان همواره بیان میکنند که آموزهی تثلیث را باید قبول کرد هرچند که به خاطر غیر قابل فهم بودنش آن را درک نکنیم، که البته این سخنی به دور از خرد میباشد، اما مشکل بزرگتر بدین شرح است که اصلا هیچ گونه اشارهای به تثلیث در کتابمقدس مسیحی نشده و این آموزه هیچ گونه مستند کتاب مقدسی ندارد، لذا در طول تاریخ مسیحیت همواره متفکرانی بودهاند که با آن مخالفت نموده و البته مجازات شدهاند.

اسلام، بر خلاف سخن کسانی که آن را نفهمیده، و خواسته یا ناخواسته علیه آن تبلیغ میکنند، بر اساس محبت پایه ریزی شده است. اما از آنجا که اسلام دین اعتدال است نه افراط و تفریط، قوانین و روش «محبت» در آن نیز، در جاهای مختلف متفاوت است.

علیرغم ادعایی که مسیحیان مبنی بر همسانی و هماهنگی اعتقادات مسیحی با ایمان مسیحی میکنند، به دلیل اینکه حقایق نمیتوانند مغایر هم باشند، اما در آموزهی تثلیث به روشنی شاهد تعارض شدید بین فهم آن و گزارههای عقلی هستیم، تثلیثی که ایمان به آن نه ورای عقل بلکه معارض آن است.

برخلاف چهرهای که مسیحیت تبشیری از عیسی مسیح در کتاب مقدس مسیحی ارائه میدهد و سعی دارد او را مهربانی مطلق و به دور از هرگونه خشونت معرفی کند، اما در کتاب مقدس مسیحی شاهد داستانهایی هستیم که خلاف این ادعا را ثابت میکند.

علیرغم اینکه مبلغان تبشیری سعی دارند که خدای اسلام را خدای ترس و آتش نشان دهند ولی با مراجعه به کتابمقدس مسیحی این نکته دریافت میشود که در این کتاب هم خدا، جهنمی پر از آتش و عذاب ابدی برای شریران آماده کرده است.

مسیحت تحریف شده را باید دینی بدون شریعت دانست زیرا پولس که زمانی خود را مأمور تبلیغ مسیحت به غیر بنیاسرائیل معرفی میکرد، به خاطر پذیرش راحتتر آنچه خودش به عنوان مسیحت ارائه میداد از سوی امتهای دیگر، در قدمهایی موفق به حذف شریعت شد. او ابندا حکم ختنه را که از احکام مهم تورات است برداشت و در گام بعد تمام شریعت را بیفایده خواند.

در اسلام و مسیحیت دو چهرهی کاملا متفاوت برای حواریون ترسیم شده است؛ اسلام حواریون را انسانهایی با ایمان و مخلص و نیکو میداند که به خدا کمک میکنند اما در مسیحیت به جرأت میتوان گفت مقام حواریون از انسانهای عادی هم پایینتراست چرا که در مورد آنها با الفاظی مانند بی ایمان، سست عنصر و بی وفا یاد میشود.

مسیحیت دینی است که برخی از اعتقادات اساسی خود را از ادیان دیگر وارد کرده؛ به عنوان مثال یکی از این ادیان برهمنیزم در هندوستان است که تثلیثی به نام تریمورتی را ارائه مینماید که کارایی اقانیم آن مشابه کارایی اقانیم تثلیث مسیحی است.