زرتشت و باستان‌گرایی

01/25/1398 - 10:41

خسرو انوشیروان، پادشاه زرتشتی ساسانی، از جمله شخصیت‌های تاریخی ایران است که در مسیر حفظ قدرت خون‌های بسیاری ریخت. از نگاه امام سید روح الله خمینی، وصف عدالت برای انوشیروان، دروغ است. او نه تنها عادل نبود، بلکه از شاهان سفاک تاریخ بود.

01/17/1398 - 17:48

در هر جای دنیا جنگ و ترور و کودتا رخ می‌دهد، امریکا در آن نقش دارد. مرگ بر امریکا یعنی «مرگ بر جنگ» یعنی «مرگ بر جنایت». انرژی منفی کجا بود؟ «مرگ بر امریکا» همه‌ش انرژی مثبت است. جالب است بدانیم که دراوستا کتاب مقدس زرتشتیان هم برای اهریمن و پیروان او و همه بدکاران آرزوی مرگ شده است.

01/17/1398 - 14:04

گفت: در زمان کورش، مشروب آزاد بود! گقتم اولاً محدود کردن مفهوم «آزادی» به مصرف مشروب، واقعاً کم‌عقلی است! ثانیاً طبق یافته‌های علمی، مصرف الکل عامل اصلی سرطان در جهان است. پس ممنوعیت آن (چه با فرهنگ سازی و چه از طریق بگیر و ببند) به سود مردم است.

01/16/1398 - 17:47

تصاویر تاسف بار مربوط به رفتارهای زشت برخی از هموطنان در سیزده‌به‌در را می‌بینم. طبیعت را نابود کرده اند... خدا شاهد و ناظر است که اگر این تصویر مربوط به یک مراسم مذهبی بود، جماعتِ مثلاً روشنفکر، خون و خونریزی به پا می‌کردند! اما چون مربوط به روز باستانی «سیزده‌ به در» هست، هیچی به هیچی... همه سکوت کرده اند. کجاست آن همه ادعای انسانیت و انصاف؟!

01/08/1398 - 22:38

تاگور هرچند ظاهراً آزادی‌خواه و استقلال‌طلب بود اما در حقیقت، در خدمت منافع انگلستان بود. علامه اقبال لاهوری درباره تاگور می‌نویسد: «تاگور در حق مسلمانان بی‌انصافی کرد... تنها هدف وی حفظ حضور سرنیزه‌های بریتانیا در جهت حمایت از خود بود.»

01/08/1398 - 16:04

امروز بیشتر زرتشتیان جهان در هندوستان زندگی می‌کنند. زرتشتیان بر اساس کتاب «قصه سنجان» مدعی هستند که ظلم و ستم عرب‌ها و «ایرانیانِ مسلمان شده» سبب شد که جمع زیادی از زرتشتیان ایران به هندوستان مهاجرت کنند. اما شواهد نشان می‌دهد که این داستان‌پردازی‌ها و ماجرای مهاجرت، دروغ و ساختگی است.

01/07/1398 - 15:10

هخامنشیان از حیث علمی و تکنولوژی تقریباً صفر بودند. تخت جمشید، هنر پنجه‌ی معماران یونانی، بابِلی و آشوری و عیلامی است که در جنگ‌ها به بردگی گرفته می‌شدند. اما در جای خود چندان هم خارق العاده نیست. از سویی دیگر، تلاش باستانگرایانِ سازمان میراث فرهنگی برای مخفی کردن تصاویر آب گرفتگیِ تخت جمشید هم جالب است.

01/06/1398 - 00:57

حقیقت را باید پذیرفت. 6 فروردین به عنوانِ روز تولد زرتشت، کاملاً یک روزِ جعلی و قراردادی است. هیچ سند کهنی آن را تأیید نمی‌کند. هر چه هست منابع فارسی میانه و دیگر متونی است که موبدان خود نیز به آن‌ها اعتماد ندارند. لکن ضعف منطقی سبب می‌شود که موبدان به هر طناب پوسیده‌ای چنگ بیاندازند.

12/27/1397 - 20:46

این مُهر، کورش اول را نشان می‌دهد که با نیزه، شکم یکی از مخالفین خود را سوراخ کرده و با اسب بر پیکر نیمه جان یکی دیگر از مخالفین خود می‌تازد. بله حقیقت این است که هخامنشیان برای تشکیل حکومت و حفظ قدرت، خون‌های بسیار ریختند و این مسئله آن قدر برایشان مهم بود که تصویر خونریزی‌های خود را بر مُهرهای شخصی خود حکاکی می‌کردند.

12/20/1397 - 14:07

شخصی به نام نَضر بن حارِث بن کَلده (شکنجه گر معروف) که در سفر به ایران، داستان‌های رستم و سهراب را یاد گرفته بود، مردم را دور خود جمع می‌کرد و با اضافه کردن دروغ‌های عجیب و غریب به داستان‌های باستانی ایرانی، حواس مردم را به خود جلب می‌کرد. لذا آیاتی از قرآن در اعتراض به رفتارهای زشت او نازل شد. نه در اعتراض به تاریخ ایران.

12/17/1397 - 16:01

هخامنشیان از کاتبان عیلامی کار می‌کشیدند و این کاتبان به دلیل تنفری که از کورش داشتند، نام کورُش را عمداً به صورت کورَش می‌نوشتند. یعنی به گونه‌ای می‌نوشتند که معنی «ویرانگر» و «کسی که به آتش می‌کشد و نابود می‌کند» بدهد. جالب اینکه چون کورش سواد نداشت، متوجه این حرکت کاتبان نمی‌شد! عیلامیان نیز از این فرصت استفاده کرده و این پیام روشن را به آیندگان رساندند.

12/14/1397 - 20:42

ولاً واژه قنات، یک لفظ عربی است. ثانیاً وقتی پارس‌ها از روسیه به فلات ایران آمدند، از اورارتوها (Urartu) فناوری ساخت قنات (یا همان کهریز) را یاد گرفتند. نکته آنکه اورارتوها یک قوم غیر آریایی بودند. (والتر هینتس، داریوش و ایرانیان، ترجمه پرویز رجبی، تهران: نشر ماهی، 1392، ص 50-51)

12/11/1397 - 20:36

علی ایّ حال، خط میخی پارسی چه جای افتخار دارد؟ وقتی که مخترعین آن آرامی و عیلامی (هم‌تباران عرب‌ها) بودند! عمده ایرانیان هم به این خط روی خوش نشان ندادند و این خط هیچ گاه بین مردم ایران رایج نشد.

12/11/1397 - 19:33

گارد ویژه پارسی نیز (که اوضاع مملکت را آشفته دید) به داریوش هخامنشی پشت پا زده و به او خیانت کرد. این مسئله برای داریوش هخامنشی بسیار سنگین و غیر قابل هضم بود چنان که در کتیبه‌ها سعی کرد این حادثه را سانسور کند اما ناموفق ماند.

Pages