عرفانهای نوظهور
یکی از آموزههای منفی کریشنامورتی ایمانستیزی اوست. او نمیگوید که خدا نیست ولی وقتی سخن از ایمان به خدا مطرح میشود کفر و ایمان را یکسان معرفی میکند. وقتی کفر و ایمان یکسان شدند، بود و نبود ایمان نه تنها سود و زیانی نخواهد داشت بلکه ایمان نیز همانند کفر بوده و به ضد ارزش تبدیل میشود.
تنها چیزی که به خوبی آشکار است و میتوان با اطمینان از آن سخن گفت این است که: قانون جذب مردم را در آرزوهای دنیایی فرو میبرد و آرزوهای دنیایی را در عمیقترین لایههای ذهنی و احساسی آنها درونی میسازد. این وضعیت نوعی احساس کاذب خوشی و کامیابی را ایجاد کرده و بر اساس فرایند تفکر اولیه که شامل تخیل و توهم میشود، شکل میگیرد.
روابط نامشروع عموماً با بیغیرتی همراه است. از اینرو همیشه طرفداران بیبند و باری و لجام گسیختگی که برای خود حریم قائل نیستند برای دیگران و رابطه آنها با خانوادهی خودشان نیز حریمی قائل نیستند. آنکه نیمهی فوقانیاش (عقل) تحت تسلط هوای نفس است، نمیتواند خارج از منطقه شهوت و بیبند و باری حرف درست و اساسی داشته باشد.
چیزی که در قانون جذب اهمیت ندارد ارزشهای انسانی و اخلاقی است. کائنات به این نگاه نمیکنند که شما انسان مهربانی هستید یا نه، خوددارید یا نه، راستگویید یا نه، مهم این است که آرزویتان را باور و تجسم کنید. حتی اگر آرزو دارید که اسلحهای بسازید و با آن مردم بیگناهی را بکشید، قانون جذب به شما نه نمیگوید، هرچه بخواهید پاسخش آری است و راه را به شما نشان میدهد.
بعضی از کسانی که به دنبال ارتباطات نامشروع هستند، لهو و لعب را در فرقههای مروج (عرفان وارهها) مشاهده کرده و به همین دلیل برای دست یابی به لذتهای زود گذر و غیر شرعی، به این مکاتب گرایش پیدا میکنند.بسیاری از عرفان وارهها این طور نشان داده میشود، که پیروی از هوای نفس، و افتادن در دام مواد مخدر، الکل و شهوت جنسی غیر مشروع میتوان به معنویت رسید.
قانون جذب نه به عنوان یک قانون دنیوی و برای ساختن بعد مادی زندگی بلکه به عنوان یک قانون جاری در تمام هستی و کائنات و در ارتباط با عرفان و معنویت معرفی میشود. در واقع مروّجان قانون جذب به صراحت اعلام میکنند که « این مباحث نوین که به گونهای عرفان مدرن است، در واقع آمیزهای از علم و تکنولوژی و مباحث اعتقادی و عرفانی است.»
خدا از نگاه قانون جذب تأثیر زیادی ندارد. او قانونی را به نام جذب در دنیا قرار داده و به واسطه این قانون، همهی قدرت نامحدود را به انسان واگذار کرده است. انسان با خواستن و تصور خود میتواند هرچه میخواهد، به دست آورد. این انسان است که به کائنات فرمان میدهد و در این رویدادها خداوند نقشی ندارد، جز اینکه واضع اولیهی این قوانین بوده است.
هویت، عبارت از مجموعه خصوصیات و مشخصات اساسی اجتماعی، فرهنگی، روانی، فلسفی، زیستی و تاریخی همسان است که به رسایی و روانی بر ماهیت یا ذات گروه، به معنی یگانگی یا همانندی اعضای آن با یکدیگر، دلالت کند و آنها را در یک طرف زمانی و مکانی معین به طور مشخص و قابل قبول و آگاهانه از سایر گروهها و افراد متعلق به آنها متمایز سازد.
برخی از افراد گرویده به عرفانهای کاذب و دروغین، به دلیل مشکلات عقیدتی و فکری بوده که منشأ آن عدم معرفت به گزارههای دینی و عرفانی است. نگاه این گونه افراد به خداوند و عرفان اسلامی، نگاه معرفت شناسانه نیست. بنابراین عمده دلیل گرایش برخی از جوانان به این فرقهها، بیشتر به خاطر مسائل مربوط به ضعف در عقیده و ایمان و معرفت نسبت به خداوند متعال است.
فراگیری باور و عقیدهمند بودن، دلیل بر فطری بودن و حقیقی بودن امور عقیدتی است. تاریخ بشر هرگز خالی از باور نبوده است. ضرورت باور و نیازمندی انسان به آن باعث شده است که باورهای خرافی تا حدودی در میان بنیآدم رواج داشته باشد ولی بشر هیچگاه بدون باور زندگی نکرده است. مورتی به جای اینکه مشکل روانی خود را در خصوص باور حل کند، به پاک کردن صورت مسئله اقدام مینماید.
همه اختراعات در علوم و فنون و حل پیچیدگیهای تکنولوژی و پیشرفتهای نرمافزاری که در جوامع بشری و علمی میبینیم آیا در اطراف و پیرامون آنها فکر میکنند و یا بدون اندیشیدن و به قول خود مورتی با ذهن ابلهانه اختراع میکنند؟ اخباری که در پیشرفتهای علمی، پزشکی و نظریهپردازی هر روز منتشر میشود چطور به دست میآید بدون تفکر و دانش و یا با اندیشه و تفکر؟
در قانون جذب غیر از انرژی کائنات و انرژی ذهنی و امواج مغزی، از احساسات هم سخن بسیار گفته میشود. و این موضوع، قانون جذب را به میان مباحث روانشناسی میآورد. بیتردید احساسات ما انسانها میتواند روی دیگران تأثیر بگذارد. اما فراتر از این در قانون جذب ادعا میشود که احساسات ما چیزهایی که میخواهیم به زندگی ما جذب میکند.
با وجود توسعهی دامنهی ابعاد مادی در زندگی جوامع مدرن انسان زمانهی ما نتوانسته از میزان احساس نیاز ریشه دار و همیشگی او به معنویت خواهی بکاهد. رچند دههای است که به اقتضای بازار گرم معنویتهای کاذب، طرح مباحث به ظاهر عرفانی و معنوی به شدّت گسترش پیدا کرده است. از همين روي، عرفانهای کاذب در راستای مقابله با آموزههای دینی، روي كار آمدند.
فیلم راز 2 با این جمله شروع میشود: «وقتی افکار روی آب تأثیر گذارند، حالا تصور کن با خودمان چه کار میکنند.» چندسالی است که گزارش یک تحقیق مورد استفادههای بسیاری قرار گرفته که هیچ کدام ربطی به اصل آن تحقیق ندارد. معروف است که یک محقق ژاپنی به نام ایموتو صداهای گوناگون را در مجاورت آب پخش کرده و تغییرات معنیدار را در ساختار مولکولی آن مشاهده نموده است.