زرتشت
شخصی به نام مهرَک نوشزاد که از نامداران بود، اموال اردشیر بابکان را غارت کرد. اردشیر، به منظور تلافی، مهرَک نوشزاد را گردن زد و تن بیجان او را درون آتش انداخت. اما به کشتن و سوزاندن او قانع نشد. بلکه اردشیر بابکان دستور داد همه خویشاوندان مهرک را نیز بکشند.
امروز، پدر واقعی و نسب اردشیر بابکان، سر سلسلۀ ساسانیان مبهم است و این ابهام، در عصر زندگی او هم وجود داشت. چنان که او برای حل این مشکل و رفع این عقدۀ حقارت، فرمان داد روی سکهها، بنویسند که منِ اردشیر بابکان، از نژاد خداوند (یا از تبارِ خدایان) هستم!
شبهه شُرور از این قرار است: در جهان، ظلم، بیماری، رنج و زشتیهای بسیار وجود دارد. اگر خداوند، کمال مطلق است، چرا این زشتیها را نابود نمیکند و اصلاً چرا این زشتیها را آفرید؟ دین زرتشتی هزاران سال است که نتوانسته به این پرسش پاسخ دهد. اما قرآن به این پرسش پاسخ داده که شُرور، مخلوق خداوند هستند اما منسوب به خداوند نیستند. از زاویهای دیگر، شر، مرتبهای از خیر است. تمام شرور، پلهای برای خیر اند.
منطق دین زرتشتی، درباره روزه، متناقض است. از یک سو در اَوِستا (کتاب دینی زرتشتیان) آمده که روزه گرفتن نشانهی یاران اهریمن است. از سویی دیگر، پیشوایان زرتشتی، پیروان این دین را به گونهی خاصی از روزه (که بسیار سختتر از روزه اسلامی است) امر کرده اند.
آری به حجاب، چون هم در فرهنگ اسلامی، هم در فرهنگ ایرانی و هم از نگاه عقل و تجربه، حجاب امری مثبت و متعالی است. از سویی یک رفتار دینی است. یک قانون دینی و اجتماعی است و لازم الاجرا است.
طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، جامعه زرتشتیان ایران، در انجام مراسم دینی آزادند و کسی مُجاز به اذیت و آزار ایشان نیست. اغلب زرتشتیان، وفادار به انقلاب بوده، و تحت حمایت انقلاب اسلامی، در عرصههای هنری و ورزشی و اقتصادی فعالند.
دو یهودی صهیونیست پیامی به آیت الله دکتر رئیسی فرستادند و با اقرار به جنایات اسراییل در حق "مردم" ایران، رفتار محبت آمیز کوروش به یهودیان را یادآور شده؛ با لحنی التماسگونه از ایشان خواستند که با اسراییل صلح کنند. ما پاسخ میدهیم که خودِ کوروش از اعتماد به یهودیان پشیمان شد. اکنون چگونه ما ایرانیان، با یهودیان صهیونیست، صلح کنیم؟ وقتی میدانیم که آنان، مردمانی خودخواه، درنده و لعنت شده هستند؟
برخی مدعی اند که چاه چهل دختران در فهرج یزد، جایی است که زنان و دختران زرتشتی، خود را درون آن انداختند تا مورد تجاوز عربها قرار نگیرند؛ در پاسخ میگوییم اولاً مردان زرتشتی، خود بیشترین ظلم و بدرفتاری را در حق زنان و دختران خود مرتکب میشدند، ثانیاً این چاه محل شهادت زنان و دختران مسلمانی است که از سوی مردان زرتشتی مورد تعقیب و آزار قرار گرفته بودند.
در قوانین زرتشتی، اگر زن از شوهر نافرمانی میکرد، شوهر حق داشت بر بدن زن، داغ بگذارد و او را شکنجه کند. اگر زن، سه مرتبه از شوهر نافرمانی میکرد، شوهر حق داشت او را به قتل برساند.
زرتشت، کِیگشتاسپ (پادشاه) را به دین خود دعوت کرد. اما او پاسخ داد که من در زندگیام 28 هزار نفر را کشتم و حتی اگر ایمان بیاورم، باز هم خداوند مرا نمیبخشد؛ اما زرتشت به او گفت: «تو را نیک باد که آنان را کُشتی.»
برخی از زرتشتیان و باستانگرایان میگویند: ما در دوران باستان، بهترین یکتاپرستی جهان را داشتیم! اما واقعیت آن است که آنان اصلاً یکتاپرست نبودند. در کتاب دینی زرتشتیان، اهورامزدا، یکی از خدایان زرتشتی است. او حتی از خدایان دیگر کمک میگیرد و دیگر خدایان زرتشتی، از قدرت و جایگاهی برابر با اهورامزدا برخوردارند.
اهورامزدا، تنها خدای معبود زرتشتیان نیست. بلکه در باور اصیل زرتشتی، او همسران و فرزندانی دارد. یعنی زرتشتیان، در حقیقت، خدایان را میپرستند. چنان که کَرتیر، موبد بزرگ زرتشتی در عصر ساسانیان مینویسد: من به یاری خدایان و پادشاه، چنین و چنان کردم.
یک موبد زرتشتی، در دوران ساسانی (پیش از ظهور اسلام)، مسیحی شد. پس بزرگان سیاسی و دینی زرتشتی، ابتدا آن موبَد (روحانی) را به خیانت متهم کرده؛ سپس در بیابان رها کردند تا از تشنگی و گرسنگی بمیرد. یعنی اعدام به جُرم ارتداد...
ما مسلمان نیکوکار داریم، مسلمان بَد رَفتار هم داریم، زرتشتی نیکوکار داریم، زرتشتی بَد رَفتار هم داریم. پس رفتارِ دینداران، نمیتواند دلیل بر حق یا ناحق بودنِ یک دین باشد. اما برای قضاوت، بهتر است رفتار زرتشتیان، آن هنگامی که قدرت را به دست داشتند، بررسی کنیم.