تاریخچه

سفیان ثوری یکی از بزرگان صوفیه است که در روایات نسبت به این شخص، مذمتهایی شده است، اما همچنان در بین صوفیان از جایگاه خاصی برخوردار است.

دربارهی پیدایش فرقهی تصوف، عوامل مختلفی ذکر شده است، اما یکی از عوامل صحیح در ایجاد این فرقه، ظهور شخصیتهای ساختگی و به ظاهر دلسوز مانند حسن بصری، سفیان ثوری و ... بود که زهد افراطی را در دستور کار قرار داده و حتی با ائمهی معصومین (ع) نیز مخالفت کردند.

سفیان ثوری که از صوفیان مشهور قرن دوم و معاصر با بعضی از امامان معصوم نیز بوده، یکی از بنیانگذاران(؟) و رواجدهندگان مسلک تصوف است که ائمهی معصومین (علیهمالسلام) بهشدت (؟)با این فرد و صوفیان دیگر برخورد کرده و اعمال ناپسند و بدعتگونه آنان را محکوم کردند.

هرچند که شطحگویی از خصوصیات تصوف است، ولی شطحگویی صوفیان از قرون سوم و چهارم آغاز شد. با ظهور شخصیتهای معروف این دوره همچون "بایزید بسطامی" و "حسین بن منصور حلاج" این تفکر رواج یافت. به دلیل جذابیت چنین تفکری، افراد زیادی به صوفیه پیوستند و همین امر موجب رشد و رواج صوفیه شد.

درحالی که مشهور صوفیه و غیرهم اولین صوفی را ابوهاشم کوفی و اولین محل تجمع صوفیان را رمله شام میدانند، ابن تیمیه حنبلی اول ظهور صوفیه را در بصره دانسته و نیز اول کسی که دیر کوچکی برای صوفیه ساخت را بعضی از پیروان عبد الواحد بن زید میداند، که نظر او مخالف قول مشهور است.

در جواب ناصبی بودن ابن عربی باید گفت، کسانی که به ناصبی بودن او رای دادهاند بر اساس سخنان او در بعضی از آثارش چنین حکمی بر او کردهاند. اما بیشترین سخن درباره مذهب ابن عربی است نه ناصبی بودن او. همچنین گفته شده که ابن عربی از بزرگترین عرفای اسلامی است که باید در جواب گفت، درباره ابن عربی سخنان متناقضی مطرح شده به طوری که نمیتوان به طور قطع درباره او اظهار نظر کرد.

ابوریحان بیرونی دانشمند بزرگ ایرانی از جمله اولین کسانی است که با سفر به هند به عمق ارتباط و تشابه بین آئین های هندی و مسلک تصوف پیبرده است. ابوریحان وحدت وجود و حلول و اتحاد را ازجمله مشترکات آنها بهشمار آورده است.

عقیده به وحدت وجود در میان صوفیان از عقاید مهم ایشان به شمار میرود. این عقیده از قرن دوم هجری شروع شد و بعدها گسترش زیادی یافت و صوفیان زیادی این عقیده را شرح و بسط دادند. به دنبال عقیده به وحدت وجود فقها و علما با صوفیان مقابله کردند.

در حالی که عدهای منشا تصوف را ادیان الهی همانند یهودیت یا مسیحیت یا آیینهای غیر الهی همانند آیین بودا، مانی معرفی میکنند، صوفیان اصل و منشا تصوف را آیات قرآن و احادیث معصومین (علیهم السلام) قرار داده و مدعی شدهاند اسلام واقعی همان تصوف است و بس.

در حالی که سیر سلوک صوفیه قرون اول زهد افراطی بود، اما در قرن سوم همین روند ساده و زهدگرایانه به روند دیگری بدل شد و جلب رضایت خداوند در این مرحله مهمتر از زهدورزی و بدن را در فشار قرار دادن بود. جنید بغدادی یکی از بزرگان صوفیه قرن سوم بود که در تسریع این روند نقشی اساسی داشت.

صوفیه در قرن دوم بیشتر در سایه تعالیم اسلامی به سیر و سلوک عملی پرداخته و به مفاهیمی که بعدا در تصوف به وجود آمد، بی توجه بودند. اما در قرن سوم همین صوفیان به خاطر روی آوردن عموم مردم به تصوف و مخالفت علما با تصوف، رو به سوی تالیف آورده و تعلیمات صوفیه را به رشته تحریر درآورند.

شاهدبازی پیشینهای برون دینی داشته است. اما در ایران باستان، همچنین بین اعراب تا دو قرن بعد از ظهوراسلام، خبری از این رفتار نیست. بنابر مکتوبات تاریخی، از اقاومی که به این عمل تن دادند، یونانیان بودند. هرچند خیلی زود این اندیشه به اقوام و ملل مختلف سرایت کرد. از میان گروههایی که شاهدبازی را برگزیدند، صوفیه بود.

ابتدای شروع تصوف با زهد فردی آغاز شد و در این زمان خبری از طریقتهای صوفیه نبود. از همین رو بزرگان صوفیه قدیم نیز در کلام خود به این مساله اشاراتی داشتهاند. مثلا ابن رویم گفته: «تصوف ایستادن است بر افعال حسن.»

برخی به اشتباه عقیده دارند که عرفان و تصوف بصورت یکسان استعمال میشوند ولی عده زیادی معتقد هستند عرفان و تصوف با هم متفاوت بوده و هرکدام کارکرد خاص خود را دارد. از میان کسانی که عقیده دارد تصوف و عرفان با هم فرق میکنند، مولوی است. وی در اشعار خود به این امر اشاره کرده است.