انحرافات، بدعتها

09/27/1396 - 10:00

در آئین هندو می‌توان فرقه‌ها و طریقت‌هایی را دید که شباهت زیادی به فرقه‌های صوفیه دارد. طریقت‌های همچون مکتب ودانتا و لاکولیشاباشوپانا که عینا به لحاظ اعتقادی و رفتاری، شبیه طریقت اباحیه و ملامتیه هستند. که یکی همچون اباحیه قائل به مباح بودن هر عملی است و دیگری قائل به دیوانه‌واری است تا مورد ملامت قرار گیرند.

09/26/1396 - 09:06

از وظایف پیامبران مبارزه با بدعت و بدعت‌گذاران است. مهمترین مبارزه پیامبر با بدعت‌گذاران در جریان تخریب مسجد ضرار متبلور است. از دیگر مصادیقی که می‌توان نام برد، گوشزد کردن خطر صوفیه به مسلمین است. حضرت رسول(ع) در حدیثی خطر صوفیه را به مسلمین گوشزد کرده و ایشان را از صوفیان منحرف برحذر می‌دارند.

09/26/1396 - 08:52

سعدی شیرازی در اشعار خود گاهی بصورت کنایه و گاه مستقیم به صوفیان تاخته و از رفتارهای نابهنجار ایشان انتقاد کرده است. انتقاد سعدی شیرازی به صوفیان با زبان عامه مردم صورت گرفته است، گویا سعدی در مذمت صوفیه از زبان مردم عامی کمک گرفته است و آنچه که مردم درباره صوفیان باور داشتند را به نظم درآورده است.

09/26/1396 - 08:42

تصوف در حقیقت، مخلوطی از تفکرات فرقه‌ها و ادیان مختلفی همچون هندو است. زیرا برخی از اعتقادات و آئین‌های صوفیانه همچون مجلس ذکر و شریعت‌گریزی، که مورد تأیید اسلام نیست، مشابه همان اعتقاد را در عرفانی همچون عرفان هندو می‌بینیم.

09/22/1396 - 12:15

سران صوفیه مدعی‌اند که تصوف ریشه در قرآن و سخنان معصومین (علیهم السلام) دارد. لذا تصوف را یک بدعت ندانسته‌اند، بلکه معتقدند که تصوف روح اسلام و صوفیان برگزیدگان از میان مسلمین هستند! درحالی‌که به اعتراف برخی از بزرگان صوفیه، تصوف پاره‌ای از آداب خود را از مذاهب غیراسلامی گرفته است.

09/20/1396 - 11:58

احمد جام ملقب به ژنده پیل از بزرگان صوفیه قرن ششم بود. او علیرغم صوفی بودنش، انتقادات بُرنده‌ای به صوفیه داشت، تا جایی که خود را درویش و صوفی نمی‌دانست. وی معتقد بود صفت درویشی در زمان او از بین رفته و درویشان به انحراف افتاده و به جای تقوی، فسق را پیشه خود نموده‌اند.

09/19/1396 - 11:03

از جمله کسانی که به بزرگان صوفیه اعتراض دارد، احمد جامی معروف به شیخ ژنده پیل است. او بزرگانی را که مسند رهبری صوفیه را تصاحب کرده‌اند را مورد نکوهش قرار داده و معتقد است هر ناپیراسته و ناتراشیده‌ای خود را صوفی خوانده است. اگر اینطور باشد، به راستی کدام یک از ایشان صوفی واقعی است؟

09/19/1396 - 10:39

بررسی سیره معصومین (علیهم السلام) و روش عبادت کردن آنان در شرایط، زمان و مکان‌های مختلف نشان دهنده وجود تکلیف بر بندگان خداوند، حتی اولیای الهی است. بنابراین مساله اسقاط تکالیف شرعی که در میان صوفیه مطرح است، با مقایسه سیره حضرات معصومین (ع) واضح البطلان است.

09/19/1396 - 10:27

هجویری از صوفیان قرن پنچم نسبت به صوفیه اعتراض داشته و معتقد است صوفیان این عصر علم تصوف را پاره کرده و آن را از بین بردند. او به تصنیف کتب توسط صوفیان اعتراض کرده و صوفیان را به سه قسمت تقسیم کرده و معتقد است هیچ‌یک از صوفیان قدر کتب صوفیه را ندانسته و همگی درصدد بهره‌برداری شخصی از آثار صوفیه بودند.

09/18/1396 - 19:29

سران تصوف براین عقیده هستند که تصوف، ریشه در قرآن و روایات معصومین (ع) دارد، به همین خاطر اصل و باطن اسلام نزد آنها است. ولی با گسترش تحقیق درباره تصوف، بعضی از سران و محققین صوفی به ناخالصی مسلک تصوف اعتراف کرده‌اند.

09/18/1396 - 19:08

روایاتی زیادی از ناحیه امامان معصوم (علیهم السلام) مبنی بر وجوب تمسک به دین تا آخرین لحظه حیات وارد شده است. این روایات نشانگر واجب بودن طاعت خدای تعالی در زمان حیات انسان است؛ و همین روایات ادعای صوفیه را مبنی بر اسقاط تکالیف شرعی از انسان را در حالت‌های مختلف رد می‌کنند.

09/18/1396 - 19:03

برخی از صوفیه معتقدند در صورت دست‌یابی به کشف، وظایف عبادی از انسان ساقط می‌شود. در صورتی که آیات قرآن بر خلاف ادعای صوفیه را بیان می‌کند. از این رو تعارض ادعای مطرح شده از سوی صوفیه با آیات قرآن روشن می‌شود.

09/13/1396 - 11:33

از کسانی که نقدهای جدی به تصوف کرده‌اند، سنایی غزنوی شاعر شهیر ایرانی است. او که خود به صوفی‌گری مشهور است، نقدهای ریشه‌ای به صوفی‌گری کرده و برخی از بزرگان و اعمال و رفتار این طایفه را به استهزاء گرفته و آنها را در اشعار خود مذمت کرده است.

09/13/1396 - 11:28

قرن سوم هجری را می‌توان دوره‌ای از تصوف دانست که به یک‌باره مردم، با سخنان، افکار و عقایدی از صوفیه همچون وحدت وجود، سقوط تکلیف، آتش زدن کعبه، بهشت و جهنم، آشنا شدند که تا آن روز ندیده و نشنیده بودند. این سخنان باعث شد موج انتقادات به سمت صوفیان برود. در این زمان، بزرگان صوفیه با حیله گری، صوفیان را متفاوت از مردم نشان داده و قائل به این شدند که صوفی که زندیق و کافر خطاب نشود، صوفی نیست.

Pages