مباحث تاریخی
پیامبر اکرم در مناسبتهای مختلف خلافت و جانشینی حضرت علی (علیهالسلام) را اعلام کرد. فرمود او به منزله خود من در میان شماست، پس از او و اهل بیتم و پیشوایان بعد از ایشان که دوازده نفرند و همگی آنان از قریشند، پیروی کنید تا هرگز گمراه و منحرف نشوید که این موضوع به حدّ تواتر در کتب اهل سنت آمده است.
علم لدنی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به حضرت علی (علیهالسلام) به مصداق حدیث شریف و متواتر (انا مدینه العلم و علی بابها) منتقل گردید، اما برخی از صحابه طمّاع با کودتا و دسیسه بازی، خلافت و جانشینی پیامبر را تصاحب کردند، در حالیکه نه علم آن را داشتند و نه لیاقت و شایستگی، لذا مکرر به عجز خود اقرار میکردند.
مخالفین پیامبر و مغرضین با هدف مشخص سعی میکنند تا با زیر سؤال بردن ایمان افرادی که به اهل بیت وپیامبر منتسب هستند، حکم به کفر و شرک آنان صادر کنند چرا که معتقدند که آباء پیامبران مثل پدر حضرت ابراهیم طبق نص قرآن کافر بوده؛ همچنین حضرت ابوطالب، پدر امام علی هم مشرک بوده است و این در حالی است که به گفته تاریخ اینگونه نبود.
ابوحاتم رازی درباره تشیع مینویسد: اولین اسمی که برای مذهبی در اسلام ظهور پیدا کرد، شیعه بود که به چهار نفر از صحابه (ابوذر، عمار، مقداد و سلمان) اطلاق میشد؛ سلمان، ابوذر، مقداد، خبّاب بن اَرَت، جابر، ابوسعید خدری و زید بن ارقم صحابهای هستند که حضرت علی (علیهالسلام) را اولین مسلمان دانسته و بر سایر صحابه برتری دادهاند.
در طول تاریخ بسیار بودند دشمنان حقیقت که سعی کردند انسانهای متقی را از صحنه روزگار محو کنند، ولی اگر مشیت الهی بر بزرگ شدن کسی تعلق گیرد، نقشه معاندان نقش بر آب میشود؛ یکی از نوادگان زبیر در مورد امیرالمؤمنین میگوید: امویان 60 سالِ تمام، همت و تلاش خود را در تنقیص او به کار بستند، اما خداوند هر روز بر مقام و منزلت او افزود.
خلفایی که شایستگی جانشینی پیامبر را نداشتند، در مناسبتهای مختلف، خود اقرار و اعتراف به چیزی را کردند که به آن منصوب نشده بودند، اما بعد از رحلت پیامبر به خاطر هوا و هوس دنیوی وارد آن شدند؛ لذا خلفا هر از گاهی که از سؤالات دیگران عاجز میشدند، دست به دامن حضرت علی (علیهالسلام) میشدند.
از احادیثی نبوی که بسیار تکرار شده، حدیث شریف ثقلین است. این حدیث معتبر و متواتر میگوید هیچگاه از کتاب خدا و اهل بیت پیامبر جدا نشوند؛ چرا که هر دو قرین همدیگر و مکمل هم هستند؛ لذا اگر به آن چنگ زده شود، گمراهی و انحراف حاصل نخواهد شد. علی (علیهالسلام) از مصادیق اهل بیت و عترت در این حدیث است.
رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرصتی بود تا دشمنان، چهره واقعی خود را آشکار کنند و افرادی که دائماً از پیامبر شنیده بودند که به اهل بیت او احترام بگذارند و این یک فرض بود که همگان تا زمان رحلت پیامبر به آن عمل میکردند، اما چه شد که بعد از پیامبر آن وقایع تلخ روی داد، در حالیکه اصحاب به آن سفارش شده بودند.
یکی از مصادیق شرک از نظر محمد بن عبدالوهاب، توسل به ارواح اولیاء الهی است. وی میپندارد ارواح انبیا و اولیاء الهی بعد از مرگ قادر به برآوردن حاجتهای طلبکار و سائل نیستند، لذا توسل به آنها موجب شرک است و این کار خلاف عقیده سلف است. اما در مقابل میبینیم که بزرگان و علمای اهلسنت توسل به ارواح اولیاء الهی را جایز میدانند.
گروه قرآنیون توسط احمدخان در شبه قاره هند تاسیس شد. ایشان ضمن انکار احادیث پیامبر، قرآن را با نگاه مادی گرایانه تفسیر کرده و در پی خوانش تجربی از معارف وحیانی هستند.
احمد بن علی بن شعیب معروف به نسایی، نویسنده یکی از صحاح سته اهلسنت از جمله بزرگان و حفاظ حدیث است که به دلیل بیان فضائل امام علی (علیهالسلام) مورد غضب و ضرب و شتم طرفداران و حامیان حکومت اموی قرار گرفت.
حاکم نیشابوری به صورت علنی و آشکارا از معاویه و عملکرد وی انتقاد میکرد و به خاطر همین موضع گیریها توسط کرامیه (که قائل به تشبیه و تجسیم خداوند هستند) مورد تعرض قرار گرفت و منبرش شکسته شد و در منزلش محبوس شد.
امام هفتم شیعیان، امام موسی کاظم (علیهالسلام) وارث علوم نیاکان خود است و در فضل و کرامت و بزرگی چنان معروف و مشهور است که به باب الحوائج الی الله در میان مردم زمان خود و اعصار بعدی ملقب گردیده است و مستمندان به درب منزل این امام همام میرفتند و درخواست کمک و یاری از ایشان داشتند.
بزرگان اهل سنت هیچگاه حقایق تاریخی و ضعفهای صحابه را بیان نمیدارند، اما ابن ابی الحدید انصاف را رعایت کرده و وقایع صدر اسلام را آن طور که بوده است بیان داشته است، هر چند از نظر همکیشان خود به خاطر بازگو کردن حقایق مورد طرد قرار گرفته است.