مباحث روایی
علم و دانش حضرت علی (علیه السلام) که از چشمه جوشان الهی سرچشمه میگیرد، از جمله مسائلی است که در بین هیچ یک از فرق اسلامی اختلافی نیست. اگر بگوییم علوم تمامی صحابه در مقابل علم و آگاهی حضرت علی (علیه السلام) همچون قطره در برابر دریا است، بیهوده و گزاف نگفتیم. چه بسا که بگوییم که مقایسه بین آنها ظلم در حق حضرت (علیه السلام) باشد.
روایاتی در کتب اهلسنت وجود دارد مبنی بر اینکه پیامبر اکرم در امور خود مورد سحر قرار گرفته است. حال تصوّر کنید اگر پیامبری را در امور خود به سحر و جادو متّهم نمودیم، آیا خواهیم توانست وی را در امور مهمّی همچون وحی که به ملکوت و عالم ماوراء الطبیعه مرتبط میگردد، از این اتّهام مبرّا سازیم؟! «فأین تذهبون؟!»
روایات فراوانی در متون اهلسنت در موضوع اهانت به ساحت مقدس رسول اکرم وارد شده. حال اگر شما بگویید: پیامبر اکرم بارها در حق امیرمؤمنان فرموده است: «علیّ منّی و أنا من علیّ؛ علی از من و من از علی هستم.» شاید کسانی بگویند مگر خود پیامبر چه بوده که علی را به پیامبر تشبیه میکنید؟ ابوبکر و عمر را ببینید که چه شخصیت والایی داشتهاند.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوند برای برادرم علی فضائلی قرار داد، که کسی را یارای شمارش آن نیست. پس هر کس فضایل علی را بر زبان جاری کند، در حالی که اقرار به فضایل او داشته باشد، خداوند گناهان گذشته و آیندهاش را میآمرزد و خداوند ایمان بندهای را قبول نمیکند، مگر به ولایت و محبت علی بن ابیطالب و دشمنی با دشمنانش.
احادیث جعلی و دروغین در شکستن و تنزّل شخصیت پیامبر بزرگ اسلام کم نیستند و متأسفانه این دسته از روایات نزد اهلسنت از جایگاه بسیار ویژهای برخودار است؛ چرا که در این روایات علاوه بر پایین آوردن مقام حضرت رسول اکرم در صدد شخصیتسازی و بالا بردن مقام عمر بن خطّاب نیز میباشد. بخشی از این روایات را «موافقات عمر» مینامند.
ابی بن کعب، یکی از مشهورترین اصحاب پیامبر اسلام (ص) و از قاریان قرآن است که نزد اهل سنت از عالمان صحابه بهشمار میرود؛ با این حال، در کتب اهل سنت، از او تنها 164 حدیث نقل شده است، اهل سنت ناچارند اعتراف کنند، هزاران حدیث نزد او بوده و از بین رفته است، و این خسارت برای تمامی کسانی است که قصد بهرهمندی از سنت نبوی را داشتهاند.
روایات بسیاری از رسولخدا (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شده است که تمسّک به اهلبيت (عليهم السلام) را مايه نجات امّت میشمارد و سعادت امّت را تنها در پرتو تمسّک به آنان ميسر میداند و آنان را مايه امان يافتن امّت از اختلاف و گمراهی و هلاکت معرّفی میکند، این احادیث، به "حديث امان" و "حدیث نجوم" معروف است.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در آخرین لحظات عمر مبارک فرمود: کاغذ و دوادی بیاورید، تا مطلبی بنویسم که هیچگاه گمراه نشوید! هنوز سخن پیامبر به اتمام نرسیده بود که عمر با ناراحتی صدایش را بلند کرد و گفت: او حالش خوب نیست، هذیان میگوید، کتاب خدا ما را بس است! با وجود کتاب خدا دیگر چه نیازی به سخن او داریم؟
قرآن کریم به عنوان راهنمای بشریت برای رسیدن به درجه بالای معنوی، از هرگونه تصرفی به دور است. خداوند، خود به عنوان بهترین حافظ و نگهبان، از این هدیه بزرگ محافظت نموده و آن را در برابر تحریفات مصون میدارد.شیعه بر خلاف اتهامات وارده، قائل است که قرآن کنونی تماما همان قرآنی است که بر نبی خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده است.
این اولین و آخرین باری نبود که پیامبر (ص) منزلت علی (ع) را بیان میکرد، بلکه بارها و بارها، همگان این جمله را از پیامبر شنیده بودند که «علی در نزد من مانند هارون برای موسی است» و شاید این دفعه، پیامبر میخواست با ذکر این جمله و جانشینی علی در مدینه به صورت عملی به همهی مردم بفهماند، که منظور از «منزلت» خلافت و جانشینی است.
منبع اصلی افسانه خواستگاری امیرمؤمنان (علیه السّلام) از جویریه، دختر ابوجهل، روایاتی است که بخاری در چندجا از کتاب خود آورده. که در پاسخ میگوییم: روایاتی که به افسانه مورد اشاره در کتاب صحیح بخاری میپردازد، در نهایت به فردی به نام مسور بن مخرمه میرسد که شخصی ناصبی و دشمن اهلبیت (علیهم السّلام) است.
یکی از اتفاقاتی که در هنگام برپایی قیامت خواهد افتاد بازخواست شدن بندگان هست. این موضوع در آیه 24 سوره صافات بیان شده است. در قبل از این آیه، بیان شده که فرشتگان عذاب، ظالمان را به یک مکان مشخص کوچ میدهند و سپس به سوی جاده جهنم، هدایت میکنند. در همین هنگام خطاب میرسد که آنها را متوقف سازید چون باید مورد بازپرسی قرار گیرند.
با مراجعه به کتب اهلسنت به مجموعهای از اسناد شهادت حضرت زهرا (علیها السّلام) و هجوم به خانه ایشان دست پیدا خواهیم کرد که بی شک با وجود این اسناد، پوشاندن و وارونه جلوه قرار دادن این حقایق تاریخی توسط گروهی خیانتکار، نه تنها خیانت به آن حضرت (علیها السّلام) است بلکه خیانت به آینده نسل بشر میباشد.
تمام پیامبران خدا هيچگونه امتياز نژادی و قومی را نمىپذيرفتند، بلكه تمام نژادها با هر زبانی همه در نظرشان يكسان بود؛ در آیهای از قرآن میخوانیم که: «اى مردم ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيرهها و قبيلهها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد (ولى اينها ملاك امتياز نيست) گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست»