امام زمان
از آنجا که شجاعت، جزء صفات یاران امام زمان(ع) است، بهائیان یکی از دلایل خود برای مهدویت علیمحمد شیرازی را شجاعت یاران او برمیشمارند. این در حالیست که با بررسی تاریخ بابیت درمییابیم که نه همگی آنان شجاع بودند و نه الگویی برای شجاعت داشتند و نه آمار کشتههای بابی با منابع تاریخی سازگار است.
بهائیان خروج یاران علیمحمد شیرازی از خراسان و شورش در مازندران را به خروج یاران حضرت مهدی (ع) تشبیه میکنند. این در حالی است که تعداد 313 یار برای علیمحمد شیرازی یک ادعای ثابت نشده است. همچنین بر اساس روایات، 313 یاور حضرت مهدی (ع) از «مکه» به همراه حضرت خروج خواهند کرد. علاوه بر آن، یاران باب به جای عدالت گستری، قاتل مظلومان بودهاند!
بهائیان با استناد به روایتی مدعی میشوند که نام امام دوازدهم، علیمحمد ذکر شده است. این درحالی است که با مراجعه به این روایت در مییابیم که ذوالاسمین در این روایت، به معنای شخصی دارای دو اسم است، نه شخصی که اسمی مرکب از دو اسم دارد؛ به علاوه لقب ذوالاسمین در مورد امام هادی (ع) است. سایر نشانههای این روایت نیز در علیمحمد باب تحقق نیافته است.
در این روایات، شخصی که برپاکننده عدل است را امام زمان حجت بن الحسن العسکری (ع[) معرفی می کنند. سوالی که از اتباع احمدالحسن باید پرسید این است که آیا از این غصب صفات امام توسط احمدالحسن بصری نتیجه ای غیر از این باید گرفت که وی کذّاب و مفتر است؟
امام باقر (ع) به پیروان خود فرمودند: «با سوره مبارکه قدر بر امامت ما احتجاج کنید و بدانید که در بحث و استدلال، پیروز میشوید؛ چون پس از رسول اکرم (ص)، حجت خدا بر خلق او همین سوره است. این سوره سرور دین و بزرگترین دلیل مذهب شما و نهایت داشتن ماست.»
روح حاکم بر اعتقاد به امام زمان (عج) امیدباوری و امیدسازی است؛ زیرا همين عقيده براى انسان که موقعیت خویش را درک کند و رفتار خود در محضر امامش ببیند، كافى است؛ در این صورت که انسان در راستای برآورده کردن منویات امامش که یکی از آنها امید به آینده است، تلاش میکند.
با توجه به رویکرد فسادگرا و ظالمانه دنیای امروزی و قدرت گرفتن شیاطین جن و انس، آیا امید به دنیایی سرشار از عدالت اجتماعی، جا دارد؟ روایات اهل بیت (ع) به آیندهای درخشان، همراه با امید اشاره کردهاند.
قطعاً باور به امام زمان (عج) امید بخش است؛ اما این بدان معنا نیست که دست روی دست گذاشته و از تربیت جامعه چشم پوشی شود؛ از این رو، یاران حضرت نیز در روایات به کسانی وصف شدهاند که شب زندهدار بوده و به تربیت خود میپردازند.
برخی از عوام شیعه بر این باورند که اصل مهدویت از عقاید اختصاصی شیعیان است؛ در حالیکه باور به آمدن منجی، مورد پذیرش ادیان مختلف است و مذاهب اسلامی نیز آن را پذیرفتهاند؛ به عنوان مثال، سبط بن جوزی که یکی از بزرگان مذهب اهل سنت است، به صراحت، از امام زمان (عج) نام برده است.
در دنیای کنونی ناامیدی به مثابه روح حاکم بر برخی از انسانها حاکم شده است؛ این مشکل مسلتزم راه حلی است که در پرتو آن، امید دوباره در روح جوامع تزریق شود. دین اسلام، راه حل این مسئله را آمدن امام زمان (عج) میداند.
ائمه معصومین (ع) دروازه فیض هستند؛ همانطور که در دعای ندبه میخوانیم :«کجاست دروازه الهی که از آنجا وارد میشوند.» و در زیارت آل یاسین میخوانیم: «سلام بر تو ای دروازه رحمت خدا!» انتظار ظهور چنین شخصیتی، امید آفرین بوده و منتظر را به کوشش برای تحقق ظهورش وا میدارد.
وهابیها غیبت امام زمان (ع) را نشانه نپرداختن به وظیفهاش میدانند؛ زیرا امام غائب توانایی انجام وظیفه خود را ندارد؛ در پاسخ باید گفت که خداوند امام را تعیین کرده است و این مردم هستند که با اختیار و عدم اطاعت از فرامین امام، مانع وجود او شدهاند. همچنین وظیفه حفظ شریعت و تبلیغ دین، تنها به عهده امام نیست و پیروان نیز این وظیفه را انجام میدهند.
اگر کسی به خصلت پسندیده متصف بود و به واسطه این اتصاف، در زمره ابرار قرار گرفت، از کوثر جوشان امامت سیراب شده است، چون ائمه اطهار (ع) ریشه و اصل و نسب خوبان هستند.
مضمون آیه قرآن، تصریح بر حضور هر شخصی در آخرت با امام خود دارد؛ از این روی و با توجه به غیبت امام زمان (عج)، برخی از شیعیان در هراسند که امامشان کیست؟! این مسئله در صدر اسلام نیز مطرح شده است و ائمه به آن پاسخ دادند. آنچه مهم است، شناخت امام است و همین مسئله برای آخرت کافی است.