عرفانهای نوظهور
مدیر کل تبلیغات اسلامی سیستان و بلوچستان گفت: همایش مقدماتی کنکره جریانهای انحرافی با حضور صاحب نظران و علما، فردا، در زاهدان برگزار می شود. وی افزود: قبل از برگزاری کنکره بین المللی جریانهای انحرافی، افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلامی در تهران، استانهای گلستان، کردستان، خراسان رضوی، هرمزگان و سیستان و بلوچستان میزبان کنکره ملی جریانهای انحرافی، افراطی و تکفیری خواهند بود.
هیچکدام از رسانههای تصویری را نباید از جهت ماندگاری و عمق تأثیر، کماهمیت پنداشت. کارتون و انیمیشن نیز دنیای خاص خود و در نتیجه کارکرد خاص خود را دارد. این هنر که به باور برخی، کلیه امکانات هفت هنر ( نقاشی، مجسمهسازی، معماری، موسیقی، ادبیات، عکاسی و سینما ) را در خود جا داده، شایستۀ نام « هنر هشتم » است. انیمیشن ( Animation ) جانبخشی، زندهسازى و پویانمایی است.
گونههای ( ژانر ) وحشت در « سینما »، کارکرد معنوی و روحی دارند. القای ترس در دل انسان و نا امید کردن وی از آینده، به وسیلۀ رسانۀ پرنفوذی همچون « سینما »، میتواند برای آنانکه به دامان ادیان الهی پناه نیاوردهاند، بستری ذهنی روانی ایجاد کند تا برای مقابله با آینده تاریک بشریت، به نیروی دیگری پناه ببرند یا راهی برای خضوع و کنار آمدن با نیروهای اهریمنی پیدا کنند. با تأسف باید اعتراف کرد که هالیوود، نقش خود را در انتقال مضامین شیطانی و رضایتبخش جلوهدادن فرهنگ شیطانی، به خوبی ایفا کرده است.
مخاطب یک فیلم، به صورت ارادی تصمیم میگیرد که قوۀ فکر و اندیشۀ خود را موقتا تعطیل کرده و به خویشتن بقبولاند که آنچه میبیند همه واقعیتاند و هیچ توهم و تخیلی در کار نیست! این در حالی است که بیننده ممکن است بسیاری از شخصیتهای فیلم را به همراه گذشتۀ آنها و جزئیات زندگیشان دقیقا بشناسد؛ اما تصمیم میگیرد تمام نقشهایی را که بازیگران به عهده گرفتهاند، واقعی فرض کند و قوای معنوی و احساسی خود را برای درک این نقش، با فیلم همراه کند؛ به گونهای که گاهی هنگام تماشای یک فیلم، به خشم میآید یا به گریه میافتد.
گردانندگان عرفان واره های نوظهور از خلأهای موجود فرهنگی جامعه استفاده کرده در محافل خصوصی و عمومی مردم راه پیداکردهاند، تبعات و آثار شوم خیزش زیرپوستی این عرفان واره ها را نباید با اهمالکاری و غفلت از کنارش گذشت؛ شکسته شدن خیلی از حریمهای محرم و نامحرم و ارتباطهای نامشروع از آبشخور همین محافل است. در این میان جوانان اعم از دختر و پسر، مهترین آسیبهای روحی و روانی را با حضور در این برنامهها می ببیند .....
یکیاز طرقی که معمولا کانال مؤثر و کارسازی برای جذب مخاطب در عرفانهای کاذب است، برقراری جلسات، محافل، نشستها و همایشهاست این ابزار که از آن به « جذب چهره به چهره » هم نام برده میشود، در موارد زیادی شکل رسمی به خود گرفته و گاهی هم به صورت غیر رسمی و حتی قاچاقی مورد استفاده قرار میگیرد. این کانال خود به صورتهای مختلفی انجام میپذیرد که تأثیرگذارترین شکل آن، محافل خانگی است.
بیشترین پایبندی نسبت به آرمانهای فرقهها از طرف افرادی دیده شده که حضور مستمر در محافل و جلسات فرقهای داشتهاند، نه کتاب خوانها و نمادشناسان. این افراد از آن جا که مدت مدیدی را با مربیان و کارآگاهان در فرقه گذراندهاند و به خیال خود همه چیز برایشان حل شده است. از اینرو چنان دلبستگی و دلدادگی در آنها ایجاد شده که گاهی برای بازسازی فکری آنها، تلاشهای روانکاوان، روانشناسان، و مددکاران اجتماعی و حتی متخصصان بهداشت روحی و معنوی هم به جایی نمیرسد.
مکاتبی در تبلیغ خود موفقترند که تبلیغ خود را با نماد آغاز کنند؛ یعنی اگر از ابتدا به واسطۀ این ابزار با مخاطب ارتباط گیرند شانس بیشتری برای جذب مخاطب خواهند داشت. البته این کلام به این معنا نیست که نماد به تنهایی برای بقای یک آیین کافی است، بلکه به این معناست که اگر دیگر شرایط و بسترهای لازم فراهم باشد، انتخاب چنین سبکی برای تبلیغ، دسترسی به نتیجه را تسهیل خواهد کرد. نمادها در بردارندۀ ارزشها و مفاهیم مقدساند، اما نه به صورت تفصیلی و بسط یافته؛ بلکه به شکل منجمد و دربسته.
معنویت دینی تاکنون هم از جهت کمی و هم از جهت روشی و کیفی به صورت شایسته عرضه نشده است. اگر تقاضای گسترده برای رشد معنوی و سلوک باطنی، به ویژه در میان جوانان اگر با داروی مناسب و سالم درمان نشود، طبیعی است فرآوردههای جدیدتر که در بستهبندی فریبنده و جذاب عرضه شدهاند ابتکار عمل را بدست گرفته و این عطش روحی را در کوتاه مدت تسکین داده و صد البته در دراز مدت لگدمال و ضایع خواهد کرد.
بسیاری از خوانندگان رمان معمولا نگاه نقادانه به متن ندارند و تلاشی برای تجزیه و تحلیل انتقادی به خرج نمیدهند. چنین افرادی از آنجا که احتمال تناقضگویی یا احتمال وجود نارسایی در اندیشۀ نویسنده را نمیدهند، اگر تناقض و یا کاستی در متن احساس کنند، توان ذهنی و فکری خویش را صرف حل متن مینمایند و با برداشت مثبت از مفاهیم و اصطلاحات، آنها را به صورت دیگری فهم کرده است...
کسانی که قصد مواجهه با آیینها و فرقههای انحرافی را دارند، نباید سراغ نماد رفته و به تجزیه و تحلیل نمادها بپردازند و در نتیجه به شیوع نمادها دامن بزنند. این افراد از آنجا که به یک کار توصیفی همت گماشتهاند، در حقیقت به صورت ناخواسته به گسترش آن آیین دامنزده و آن را به مخاطبان بیشتری شناساندهاند. در سالهای اخیر پارهای از افراد دلسوز از سر اشتباه، نماد شناسی را به جای آسیبشناسی گرفته و با نام نقد به تفسیر پرداختهاند که در نهایت به سوی ترویج مکاتب ضد دینی گام برداشتهاند.
یکی از شگردهای اُشو بهره جستن از استدلال غلط یا همان مغالطه در به کرسی نشاندن حرفهای خود است. برای نمونه میتوان به عقائد و حرفهای او در مورد کتب آسمانی اشاره کرد وی در قالب یک استدلال مضحک خواستار به آتش کشیدن کتب آسمانی شده است. او و مدعیان دروغین امثال او خوب میدانند تا زمانی که اثری از وحی در بین مردم باشد جایی برای مطرح شدن نخواهند داشت.
مهمترین اشکال در باور بودا و به دنبال آن در اندیشه دالاییلاما، انکار دو عنصر مهم در خداشناسی و انسانشناسی، یعنی خدا و روح است. البته هرچند بودا روح را نپذیرفت، اما وجود حالات پیدرپی در انسان را که در مجموع یک انسان را میسازد انکار نکرد. قابل ذکر اینکه بودا رهبری است که خود را صرفا یک انسان معمولی دانسته و ادعای خدایی، تجسد الوهی، پیامبر و الهام گرفتن از خداوند را نداشته است.
منابع مکتوب از آن جا که در نگاه اول، خود را حامل اندیشه و فکر نشان میدهند و اندیشه و تفکر هیچگاه خود را به لباس دشمن نیاراسته و چهرۀ آسیبزا از خود به نمایش نمیگذارد، معمولا از طرف متولیان فرهنگی و مربیان، به عنوان لغزشگاه شناخته نمیشوند. از قضا مخاطبان این دسته از محصولات هیچگاه به محتوا و درون مایۀ کتابها با چشم بد نگاه نمیکنند و تصور میکنند ...