سلفیت و وهابیت
ابنتیمیه و ذهبی و برخی از معاصرین دنبالهرو آنها، در ادامه دشمنیهای خود نسبت به اهل بیت (علیهم السلام) و تخصیصا امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه السلام)، بر حدیث شریف و معتبر منزلت خدشه وارد کردهاند تا هم کینه خود به اهل بیت (علیهم السلام) را به اثبات برسانند و هم اینکه بتوانند فضائل حضرت علی (علیه السلام) را کمرنگ کنند.
باورهای اعتقادی در اسلام، برگرفته از قرآن و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است و تقیه را میتوان بهعنوان یکی از آن عقاید نام برد. اما وهابیت با این اصل قرآنی در گفتار خود، به مخالفت پرداخته و آن را به باد نقد میکشد. این در حالی است که در عمل به آن پایبند بوده، که این نشان از عملکرد متناقض آنان است.
یکی از کتابهای وهابیت که تحت نظر وهابیت چاپ شده است، کتاب «الرسائل الشخصیه» است که مجموعهای از نامههای محمد بن عبدالوهاب است. ابنعبدالوهاب در نامههایی که از وی باقی مانده است تلاش زیادی کرده است تا بسیاری از مسلمانان را کافر جلوه دهد و شما میدانید که کفر در نظر وهابیت یعنی حلیت خون و عِرض و مال و ناموس.
آل سعود از زمان پیدایش تا کنون ارمغانی جز جنایت، نسل کشی و کشتار انسانهای بیگناه و ظلم به اقلیتهای مذهبی، برای جامعهی بشریت نداشته است. جدای از اینها تمامی جنایاتی که هماکنون در خاورمیانه به دست گروههای تکفیری در حال رخ دادن است، محصول همین تفکر وهابی است که حامی آن آل سعودی است، که به نظر کارشناسان در راه سقوط است.
عالمان بیدار در اقصی نقاط جهان اسلام در هرجایی که احساس کنند خطری در کمین عزت و عظمت امت نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) است با همتی وصفنشدنی به مبارزه با این انحراف میپردازند. هرچند ما از تلاشهای ایشان باخبر نباشیم، اما هرکدام بهمانند کوهی منطقهای از جهان سلام را در مقابل خطرات انحرافت فکری مراقبت میکنند.
کشور عربستان سعودی سالهاست در قالب ترویج افکار وهابیت، امنیت جهان اسلام و تمامی کشورهای جهان را به مخاطره انداخته است، چرا که محصول مدارس و مساجدی که وهابیان آن را ایجاد میکنند و هزینههای آن را میپردازند، چیزی جز افرادی با تفکر سلفی جهادی و تکفیری نیست، لذا عربستان هم آتش میافروزد، هم مدعی خاموش کردن آن است.
در مورد وهابیان و اشخاص مطرح آنها، از زمان پیدایش این فرقهی منحرف تاکنون الفاظ و عبارات بسیاری از سوی منتقدان بهکار رفته است، از آن میان میتوان به کلام حسین احمد مدنی از علمای بزرگ اهل سنت، اشاره کرد که محمد بن عبدالوهاب را شخصی، فاسق، ظالم، سفاک و عاصی میخواند. وهابیت فرقهای است که مؤسس آن این خصوصیات را دارد.
خوارج از مشکلآفرینترین گروههایی است که با اندکی از طرفداران خود و با بیباکی ناشی از جهل و تعصب، کجفهمی و غرور، توانست در بهترین دوران اسلام که افتخار رهبری امیرالمومنین علی (علیه السلام) را داشت، دین را به بدترین شکل ممکن از مسیر خود خارج کند. این جریان با وهابیت دارای مبانی مشترک و در اهداف اشتراک مساعی دارند.
هر انسانی موظف است که آیین و مذهب خود را بر اساس اصول محکم و متقن برگزیند تا با برخورد با شبهات و اشکالات به تزلزل نیفتند. قرآن کریم نیز ما را به تعقل در عقایدمان دعوت مینماید. اما وهابیان چون خود را از این نعمت الهی محروم کردهاند، هر روز مجبورند تکیهگاهی نو برای خود بیابند مثلا امروز با نووی هستند، فردا در مقابل او.
استفاده وهابیان از شعارهای مذهبی و توحیدی که در برخورد با مخالفان بهویژه شیعه به کارمیرود. آنها را با شعارهای همچون بدعت زدایی و جهاد با کافران و مشرکان، روحیه جهادی و در استفادهای ریاکارانه از اعتقادات مذهبی در سطح عمومی جامعه خود را مدافع اسلام و دیگر فرق اسلامی را در مقابل حقیقت و توحید قرار میدهند.
یکی از حقوقی که بر هر مسلمانی واجب است، حق سایر مسلمانان است، و از جملهی این حقوق این است که حق تکفیر مسلمان را نداریم. این، نقطهی جدایی وهابیان از مسلمانان است، که به اندک مسالهای دیگران را تکفیر کرده و از اسلام خارج میدانند. بنابراین کسی باید به این منحرفان خطاب کند، که آقایان وهابی! عقب گرد کنید تا از گمراهی رهایی یابید.
این مساله که آیا مردگان میشنوند یا نه، از دیرباز در میان تمامی ادیان مطرح بوده و در هر آیینی به نحوی خودنمایی میکند. اما در میان مسلمانان احادیث صریحی وجود دارد، که این مساله را برای تمامی حقجویان آشکار میسازد، پیامبر (ص) میفرمایند: اگر بر برادر دینیت که تو را میشناخته پس از مرگ سلام کنی، میشنود و جواب تو را میدهد.
برخی از جوانان شیعه به هر راهی متوسل میشوند، تا بتوانند خود را به میدان مبارزه مسلحانه با وهابیت و دفاع از حریم حرمهای مطهر خاندان پاک نبی اکرم برسانند، که البته ما این روحیه را ستایش میکنیم و برای آن ارزش بسیار زیادی قائلیم. اما ائمه اطهار همیشه مسئله اولویت مبارزه درجبهه بصیرت بخشی را به پیروان خود گوشزد کردهاند.
از جمله مسائلی که وهابیان از همان ابتدای پیدایش با آن مشکل داشته اند، بحث بناء بر قبور و بقعههایی است که بر قبور اولیاء الهی بنا شده است. آنها به بهانهی توحید آنها را تخریب میکنند، در حالی که اگر مراد پرستش است، که مردم با وجود قبر باز هم میتوانند چنین کنند، و اگر مراد تخریب بناهای قدیمی است که چرا قلعهها را حفظ میکنید؟