عکس

از تفاوتهای توصیههای عرفانی که از منبع عرفان ناب اسلامی سرچشمه میگیرد، معقول بودن آن است. اما صوفیه که از منبعی غیر از وحی تبعیت کردهاند در سفارشات خود رفتارهایی غیر معقول را تجویز میکنند. ازجمله این رفتارها توصیه غزالی برای از بین رفتن صفت تکبر است.

خرقه پوشی یکی از خصایص صوفیه است. به نقل از تذکره الاولیاء عطار یکی از افرادی که سالها خرقه پوشید، منصور حلاج است. عطار میگوید: «وقتی خرقه را به زور از تن حلاج درآورند، اندازه یکی از شپشها نیم دانگ بود.»[تذکره الاولیاء، ص 316]

قطب فرقه صوفیه گنابادیه همه مردم را به نحوی مرید خود دانسته و معتقد است تا وقتی مردم مرید او نشدهاند، کافر هستند.[استوار رازدار، ص 166]
پینوشت:
قزوینی کیوان، استوار رازدار، راه نیکان، ص 166

بنا بر روایات زرتشتی، یکی از جادوگران به زرتشت گفت: «بر تو چشم بد اندازم». زرتشت نیز همین پاسخ را به او داد. در این هنگام آن جادوگر سه بار بر زمین افتاد. سپس سوار بر اسب از آن دِه خارج شد. در راهِ رفتن، بدنش درد گرفت، پهلویش شکست، پاهایش از ران بگسست، و همان جا هم مُرد.

تاریخ مغول و حمله چنگیزخان بهعنوان تاریخی ننگین در زندگی بشریت و مایه خجالت نوع بشر است، آنها در زمان حمله به بلاد اسلامی هر آنچه بود و نبود را یا به آتش میکشیدند و یا به غارت میبردند. این روش در آل سعود مجسم شده است.

روایتی که خطیب بغدادی نقل کرده است،(تاریخ بغداد، ج1، ص472) و ذهبی (سير اعلام النبلاء، ج3، ص285) و ابن حجر عسقلانی (الاصابة، ج2، ص69) آن را صحیح دانستهاند، بدین شرح است:

نبی مکرم اسلام در حدیثی بسیار زیبا در مورد وجوب تبعیت و پیروی از اهلبیت میفرماید: «كسىكه خوش دارد چون من زندگى كند و همچون من بميرد و در بهشت جاودان كه حقتعالى آماده کرده ساكن شود، بايد بعد از من ولايت على بن ابیطالب را داشته باشد، و دوستدارانش را دوست بدارد، و به امامان بعد از من اقتدا ك