اختلافات خانواده ابوبکر با خلفای بعدی در کتب اهل سنت
در تاریخ آمده است که ابوبکر بهوسیلهی سمّی که در غذای او ریختند مسموم شد و به قتل رسید؛ سپس عمر بن خطاب بر او نماز خواند و شبانه او را دفن کردند و مردم در تشییع جنازهی او شرکت نکردند. در این بین اختلافاتی بین وابستگان خلیفه اول با شخص خلیفه دوم آشکار گردید؛ مثلاً عبدالرحمان بن ابیبکر با عمر بن خطاب و عثمان بسیار اختلاف داشت، به طوریکه عمر بن خطاب او را مورچه بد خطاب کرد.[1] و یا وقتی برای حطیئه شاعر وساطت و شفاعت کرد تا از زندان آزاد شود، عمر بن خطاب نپذیرفت...[2] و یا ام فروه را به خاطر سوگواری برای ابوبکر به شدت با چوبدستی خود زد....[3]
ام کلثوم دختر ابوبکر، از ازدواج با عمر بن خطاب (به خاطر اختلافات فراوان) سرباز زد و با طلحه بن عبیدالله (مخالف عمر بن خطاب) ازدواج کرد.[4] همچنین پس از مرگ عمر، رابطه عایشه و حفصه بسیار بد شد، تا جایی که از یکدیگر جدا شدند و تا زمان مرگ حفصه نیز کارشان به صلح و سازش نگرایید.[5]
پس از کشته شدن محمد بن ابوبکر توسط عمروعاص و معاویه، ارتباط عایشه با امویها به وخامت گرایید، به طوریکه عایشه در هر نمازی آن دو را نفرین میکرد.[6] عایشه در جریان قتل عثمان به اطرافیان خود گفته بود: «اقتلوا هذا النعثل فقد کفر.[7] این پیر خرفت را بکشید که به تحقیق کافر شده است.»
عایشه به خاطر قتل برادرش، علیرغم توجهات ویژهای که از طرف معاویه در سهم بیت المال برای او شده بود، به خشم آمد.[8] معاویه او را در همان سالی که برادرش را کشته بود یعنی( 17 ماه رمضان سال57-58هجری)، به قتل رسانید.[9]
فاعتبروا یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج2 ص29. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. البدایه و النهایه، ابن کثیر، موسسه تاریخ العربی، بیروت، لبنان، ج7 ص105.
[3]. «...فعلاها بالدّره فضربها ضربات فتفرق النوائح لما سمعن ذلک...» اخبار المدینه النبویه، ابن شبه...، دار العلیان، ریاض، عربستان، ج2 ص242. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. تاریخ طبری، طبری، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، ج5 ص17.
[5]. المعارف، ابن قتیبه دینوری، دارالثقافه، قاهره، مصر، ص550.
[6]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، خطبه 66 ج6 ص88. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[7]. همان، ج2 ص77.
[8]. تاریخ یعقوبی، یعقوبی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، ج3 ص153.
[9]. حبیب السیر، غیاث الدین حسینی خواندمیر، انتشارات خیّام، قم، ایران، ج1 ص425. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید