سوء استفاده فرقه یمانی از روایات

  • 1397/12/10 - 16:43
یکی از کارهایی که مدعیان دروغین برای صحیح جلوه دادن ادعای خود استفاده می‌کنند، تقطیع روایات است. آن‌ها از قسمتی از روایت‌ها برای اثبات مدعای خود استفاده کرده و افراد ناآگاه را به سمت خود می‌کشانند و حال آن‌که قبل یا بعد آن روایت آن‌ها را رسوا می‌سازد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از کارهایی که مدعیان دروغین برای صحیح جلوه دادن ادعای خود استفاده می‌کنند، تقطیع روایات است. آن‌ها از قسمتی از روایت‌ها برای اثبات مدعای خود استفاده کرده و افراد ناآگاه را به سمت خود می‌کشانند و حال آن‌که قبل یا بعد آن عبارت آن‌ها را رسوا می‌سازد. احمد بصری که ادعای نیابت امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) را دارد از این قاعده مستثنی نیست. از جمله روایات تقطیع شده توسط احمد و اتباع او روایت «عن امیرالمؤمنین (علیه‌السلام): يخرج رجل قبل المهدي من أهل بيته بالمشرق يحمل السيف على عاتقه ثمانية أشهر يقتل ويمثل.[1] امیرمؤمنان (علیه‌السلام) فرمودند: قبل از مهدی(عج)، مردی از اهل بیتش از سوی مشرق خروج می‌کند كه به مدت هشت ماه شمشیر بر دوش می‌گيرد و می‌کشد و از بين می‌برد.»

شخصی از اتباع احمد بصری روایت بالا را برای من در پیج اینستاگرام نقد احمدالحسن (n_ahmadalhasan) فرستاد و گفت: «آن شخصی که هشت ماه شمشیر بر دوش می‌کشد کیست؟ آیا غیر از این است که وی احمدالحسن و همان یمانی موعود است؟»

گفتم: «شما تا به حال اصل روایت را دیده‌اید؟ آیا ادامه این روایت را خوانده‌اید؟ در ادامه همین روایت حضرت درباره آن مرد (که قبل از مهدی عج قیام می‌کند) می‌فرماید: «و يتوجه إلى بيت المقدس، فلا يبلغه حتى يموت.[2] ومتوجه بیت المقدس می‌شود به آن‌جا نمی‌رسد تا اين كه بميرد.» یعنی همان شخص که هشت ماه شمشیر را بر دوش می‌کشد به سوی بیت المقدس لشکرکشی میکند و در زمان امام زمان (علیه‌السلام) موت او فرا می‌رسد. پس احمد بصری مصداق این روایت نمی‌تواند باشد.»

شخص دیگر از اتباع احمد در دفاع از این روایت و حمل آن بر احمد بصری به ما جواب داد:

عن ابی سعید الخراسانی قال: قلت لأبی عبدالله (علیه‌السلام) لأی شیءٍ سمّی القائم؟ قال: لأنه یقوم بعد ما یموت، انه یقوم بأمرٍ عظیم، یقوم بأمر الله سبحانه.[3] از ابی سعید خراسانی می‌گوید: محضر امام صادق(علیه‌السلام) عرض کردم: به‌چه دلیل حضرت صاحب (علیه‌السلام) قائم نامیده شده است؟ حضرت فرمودند: برای این‌که ایشان پس از آن‌که می‌میرد، به أمر خداوند متعال قیام خواهد کرد، و به کار بسیار بزرگی اقدام میکند.» در این روایت نیز اشاره به مُردَن قائم قبل از قیام اوست، وبعد از مردن سپس قیام خواهد کرد. پس مُردن همان مرگ یا رحلت نیست. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ دو ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ:
- این‌ ﻗﺴﻤﺖ ﺣﺪﯾﺚ ﻣﺘﺸﺎﺑﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
- ﯾﺎ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﻟﻐﺖ ﻣﻮﺕ به‌معنای ﻣﺮﮒ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﺍﺳﺘﻌﺎﺭه ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺟﻨﮓ ﻭ ﺗﺤﻤﻞ ﺳﺨﺘﯽ‌ﻫﺎ ﻭ ﺩﺷﻮﺍﺭی‌ها ﻭ غم‌های ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺗﺎ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺑﯿﺖ ﺍﻟﻤﻘﺪﺱ ﺑﺎﺷﺪ ﻫﻤﺎن‌طور ﮐﻪ ﻗﺮآﻥ می‌فرماید: ‏«ﻭَﻳَﺄْﺗِﻴﻪِ ﺍﻟْﻤَﻮْﺕُ ﻣِﻦ ﻛُﻞِّ ﻣَﻜَﺎﻥٍ ﻭَﻣَﺎ ﻫُﻮَ ﺑِﻤَﻴِّﺖٍ.[ابراهیم/۱۷] ﻭ ﻣﺮﮒ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻃﺮﻑ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺭﻭ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ، ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ.» ﻭ ﺍﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺍﺳﺘﻌﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﻫﻢ ﺑﮑﺎﺭ  می‌بریم: ﻣﺜﻼ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺸﻘﺖ ﻭ ﺳﺨﺘﯽ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺑﺸﻮﯾﻢ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﺍﺳﺘﻌﺎﺭﯼ می‌گوییم: ﻣﺮﺩﯾﻢ ﺗﺎ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ.

 جواب دادم: هیچ‌کدام صحیح نیست؛ این حدیث نه متشابه است و نه به معنای استعاره گرفته شده است. چرا که؛
اولا: مجازگویی و استعاره گرفتن قرینه می‌خواهد و قرینه به همراه کلام است، و مخاطب را راهنمایی می‌کند تا مراد جدّی متکلّم معلوم شود. حال این قرینه یا مقالیه یا حالیه و ... است. به بیان بهتر؛ این قرینه است که به ما می‌فهماند حقیقت کلام چیست؟ مثلا؛ شخصی می‌گوید یک شیر دیدم. منظور از شیر چیست؟ آیا منظور مرد شجاع است یا شیر جنگل؟ به قرینه حالیه که در کوچه و خیابان شیر جنگل پیدا نمی‌شود. ذهن انسان سمت معنای مجاز می‌رود که همان مرد شجاع است. و در مثال شما نیز مخاطب با قرائن حالیه متکلم(مشقت و سختی) می‌فهمد که معنای مجاز را از «مردن» برداشت کرده‌اید. پس مجازگویی قواعد خاص خود را دارد که در این حدیث موجود نمی‌باشد و کلمه «یموت» صراحت در «مُردن» است.

ثانیا: در خصوص روایت «لأنه یقوم بعد ما یموت» با توجه به روایات دیگر کلمه‌ای را می‌توان در تقدیر گرفت. «يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، لمَ سُمِّيَ الْقَائِمَ قَالَ لِأَنَّهُ يَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِكْرِهِ.[4] ای پسر رسول خدا، به‌چه دلیل حضرت صاحب (علیه‌السلام) قائم نامیده شده است؟ گفت: از این جهت او را «قائم»، می‌گویند که پس از فراموش شدن نامش قیام می‌کند.» پس آن روایت قرینه روایی دارد و کلمه «ذکره» در تقدیر است. البته اگر سند این حدیث را قبول کنیم. هچنین شیخ طوسی (رحمة‌الله‌علیه) در همان صفحه می‌گوید: «لو صحه» اگر این حدیث صحیح باشد یعنی این‌که ما روایات متواتر داریم که حضرت نمی‌میرد تا قیام کند پس یا روایت صحیح نیست یا این‌که طبق قرینه روایت دیگر همان‌طور که گفتیم کلمه «ذکره» در تقدیر گرفته شود.

پی‌نوشت:

[1]. الفتن، نعیم بن حماد، انتشارات دارالفکر، تهران، ج1، ص 198.
[2]. همان.
[3]. الغیبة، شیخ طوسی، انشارات معارف اسلامی، تهران، ص 422.
[4]. کمال الدین تمام النعمة، شیخ صدوق، انتشارات اسلامی، قم، ص 378.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.