نقد قول بخاری در مورد قصد خودکشی پیامبر اکرم (ص)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در صحیحترین کتاب اهل سنت، (صحیح بخاری)، اینچنین در احوال پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده است که: «مدت زمانی وحی قطع شد، ... رسول خدا اندوهگين گرديد، بهحدی كه هر روز چند بار میخواست، خود را از بالای قلههای كوه به پايين پرت كند و هر زمان كه میخواست خود را به پايين پرت كند، جبرئيل خود را به او نشان میداد و میگفت: ای محمد! تو واقعاً فرستاده خدا هستی. پس بههمين سبب، نگرانی حضرت، از بين میرفت و دلش آرام میگرفت؛ اما باز وقتی بعد از مدتی به او وحی نشد، دوباره بهدنبال همين كار میرفت، پس وقتی به كوهی رسيد، جبرئيل خود را برای او آشكار كرده و همين مطلب را برای او میگفت.»
اما نقدی بر این کلام، با ذکر چند نکته:
نکته اول: آیا پیامبری که فکر خودکشی کند، قابل اعتماد است؟ چهطور ممکن است پیامبری که مردم را تشویق به خواندن قرآن میکند، ولی خود به قرآن عمل نکند. مگر در قرآن درباه نهی از خودکشی نمیخوانیم که «َيا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ...لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُم. وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ عُدْواناً وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْليهِ ناراً وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيراً.[نساء/29-30] اى كسانىكه ايمان آوردهايد! ....خودكشى نكنيد و هر كس اين عمل را از روى تجاوز و ستم انجام دهد، بهزودى او را در آتشى وارد خواهيم ساخت.»
در صحیح مسلم درباره حرمت زشتی این عمل آمده است که: «کسیکه خود را با پرت کردن از کوه به قتل برساند، پس به آتش جهنم پرت میشود و در آن تا أبد خواهد ماند.»[2] پیامبری که خود راهنما و الگوی همه باید باشد، هرگز دست به عملی نمیزند، که اعتماد مردم را از خود سلب کند.
نکته دوم: در حدیث بخاری آمده بود که: «جبرئیل بر پیامبر نازل میشد و میگفت تو پیامبر خدا هستی.» این سخن یعنی رسول الله (صلی الله علیه و آله) در پیغمبری خود شک داشته و جبرئیل به او یادآوری میکرده است. اکنون سوال این است، کسیکه در پیامبری خود دچار شک و تردید باشد، چگونه میخواهد مردم را هدایت کند و بگوید که من از جانب خداوند میباشم.
این سخن بخاری یعنی جایز است که نسبت سهو و فراموشی به پیامبر اکرم داده شود، اگر انسان احتمال سهو و خطا، در افعال و گفتار پيامبر (صلى الله عليه و آله) بدهد ولو در امور عادى، ديگر به او اطمينان پيدا نمىكند و در نتيجه غرض و هدف از بعثت كه رسيدن به كمال از طريق عمل به دستورهاى شريعت است، حاصل نمىگردد.
هدف از بعثت انبيا وفرستادن پيامبران، ارشاد و هدايت مردم به مصالح ومفاسد واقعى است، تا با عمل به دستورهاى شرع، تزكيه و تربيت شده، به كمال شايسته انسانى برسند. اين هدف بدون عصمت پيامبر (صلى الله عليه و آله) از سهو و خطا حاصل نمىگردد، زيرا در غير اين صورت، ارشاد به مصالح و مفاسد واقعى نخواهد بود، و تصديق سهو كننده و خطاكار، نقض غرض از ارسال پيامبران است و اين، خلاف حكمت است و خلاف حكمت از خداوند صادر نمىشود.
ضمن اینکه در قرآن آیاتی است، که هرگونه سهو و فراموشی را از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) سلب میکند. خداوند متعال در شأن پنج تن اصحاب كساء مىفرمايد: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً.[احزاب/33] خدا چنين مىخواهد كه هر رجس و پليدى را از شما خانواده نبوت ببرد و شما را از هر عيب، پاك و منزّه گرداند.»
رجس بنابر آنچه كه در كتابهاى لغت آمده و از موارد استعمال آن استفاده مىشود، هر چيزى است كه موجب نقص در روح و اضطراب در رأى و معصيت گردد.
سهو و نسيان و خطا قطعاً موجب نقص در روح و اضطراب در رأى است، پس عنوان رجس بر او منطبق است و در حالىكه مطابق آيه تطهير «رجس» از اهل بيت (عليهم السلام) و در رأس آنها رسول خدا (صلى الله عليه و آله) دور است، لذا سهو و خطا نيز بر آنها عارض نمیىشود.
نتیجه: کلام بخاری (در قائل شدن به خودکشی پیامبر اکرم)، حرفی است متناقض با آیات، روایات و عقل.
پینوشت:
[1]. «وَفَتَرَ الْوَحْىُ فَتْرَةً حَتَّى حَزِنَ النَّبِىُّ - صلى الله عليه وسلم - فِيمَا بَلَغَنَا حُزْنًا غَدَا مِنْهُ مِرَارًا كَىْ يَتَرَدَّى مِنْ رُءُوسِ شَوَاهِقِ الْجِبَالِ ، فَكُلَّمَا أَوْفَى بِذِرْوَةِ جَبَلٍ لِكَىْ يُلْقِىَ مِنْهُ نَفْسَهُ ، تَبَدَّى لَهُ جِبْرِيلُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ حَقًّا . فَيَسْكُنُ لِذَلِكَ جَأْشُهُ وَتَقِرُّ نَفْسُهُ فَيَرْجِعُ ، فَإِذَا طَالَتْ عَلَيْهِ فَتْرَةُ الْوَحْىِ غَدَا لِمِثْلِ ذَلِكَ ، فَإِذَا أَوْفَى بِذِرْوَةِ جَبَلٍ تَبَدَّى لَهُ جِبْرِيلُ فَقَالَ لَهُ مِثْلَ ذَلِكَ». بخاری، صحیح بخاری، مصدر الكتاب: موقع وزارة الأوقاف المصرية، جزء 23ص 114
[2]. «وَمَنَ تَرَدّی مِنْ جَبَلٍ، فَقَتَلَ نَفْسَهُ فهو یَتردّی فی نار جهنّم خالدا فیها مُخلّدا أبَد». مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، الناشر: دار الجيل بيروت، جزء 1 ص 72
دیدگاهها
پورصدوقی
1395/04/13 - 16:25
لینک ثابت
خدا قوت. مفید ومختصر وعالی
افزودن نظر جدید