بررسی حدیث اقتدا

  • 1394/10/26 - 10:02
یکی از احادیثی که متأسفانه بدون هرگونه دلیل و مدرک، نزد معتقدان خلافت ابوبکر به حدّ شهرت رسیده و آن را به عنوان یکی از فضایل شیخین (ابوبکر و عمر) و از ادلّه خلافت آن دو به شمار می‌آورند، حدیثی است که بر اساس آن معتقدند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) امر فرموده مردم پس از وفاتش به ابوبکر و عمر اقتدا کنند. در حالیکه چنین حدیثی صحیح نیست.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از احادیثی که متأسفانه بدون هرگونه دلیل و مدرک، نزد معتقدان خلافت ابوبکر به حدّ شهرت رسیده و آن را به عنوان یکی از فضایل شیخین (ابوبکر و عمر) و از ادلّه خلافت آن دو به شمار می‌آورند، حدیثی است که بر اساس آن معتقدند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) امر فرموده مردم پس از وفاتش به ابوبکر و عمر اقتدا کنند.
پاسخ:
بررسی سندی روایت؛ این روایت با سندهای مختلف توسط گروهی از صحابه (حذیفه بن یمان، عبدالله بن مسعود، ابودردا، انس بن مالک، عبدالله بن عمر، عبدالله بن ابی الهذیل) وارد شده؛ ولی معتبرترین آنها روایت حذیفه و این مسعود می‌باشد که سند آن را بررسی می‌نماییم: سند روایت حذیفه؛ در سند تمام روایاتی که از طریق حذیفه بن یمان نقل شده، «عبدالملک بن عمیر» واقع شده که در کتب رجالی اهل‌سنت و مورد قبول وهّابیت با تعبیراتی چون: «مدّلس؛ خدعه کننده در حدیث» «ضعیف جدّا؛ بسیار ضعیف در نقل روایت»، «کثیر الغلط؛ اشتباه زیاد در نقل روایت»، «مضطرب الحدیث جدّا؛ با روایاتی بسیار مشوّش و غیر مفهوم»، «مخلّط؛ داخل کننده مطالب به درون روایات»، «لیس بحافظ؛ کم هوش و حافظه در نقل روایت» از او تعبیر شده است. به عنوان نمونه مزّی در تهذیب الکمال درباره او آورده: «احمد بن حنبل گفته: احادیث عبدالملک بن عمیر، بسیار مشوّش، غیر مفهوم و در کتب روایی اندک است.»[1] سند روایت این مسعود؛ در روایتی که از طریق «ابن مسعود» نقل شده، ترمذی تصریح نموده: «حدیث «إقتدوا» حدیث غریبی است که فقط از طریق یحیی بن سلمه نقل شده و او در نقل حدیث ضعیف است.»[2]
امیرمؤمنان (علیه السّلام) و حضرت زهرا (علیها السّلام) نخستین تخلّف کنندگان از حدیث «اقتدا»؛ در صورتی که قائل به صحت این روایت و صدور آن از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گردیم، لازمه آن سرپیچی بزرگ‌ترین شخصیت‌های اسلام پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خواهد بود؛ چرا که از مسلّمات تاریخ و روایات اهل‌سنت است که حضرت صدیقه طاهره (علیها السّلام) نه تنها به ابوبکر و عمر اقتدا نکرده، بلکه از آن دو خشمگین و غضبناک گردید و تا پایان عمر بر همین حال بود تا جان به جان‌آفرین تقدیم کرد و نیز امیرمؤمنان (علیه السّلام) دست‌کم 6ماه با آنها بیعت نکرد. همچنین برجسته‌ترین صحابه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با اقتدا به امیرمؤمنان (علیه السّلام) و حضرت زهرا (علیهما السّلام) از اقتدا به ابوبکر و عمر خودداری نمودند؛ افرادی که در سقیفه بنی‌ساعده حضور داشتند و با ابوبکر بیعت نکردند همچون سعد بن عباده (رئیس خزرجیان انصار) و پیروان او، طلحه، زبیر و گروه دیگری از بزرگان انصار.
بخاری از عمر در حدیثی طولانی روایت کرده: «زمانی که خداوند پیامبرش را قبض روح نمود انصار با او مخالفت کرده و همگی در سقیفه بنی‌ساعده گرد هم آمدند، امّا علی (علیه السّلام) و زبیر و کسانی که با آن‌دو بودند از ما سرپیچی کرده و روی گرداندند.»[3] همچنین گروهی از ارادتمندان و یاران خاصّ امیرمؤمنان (علیه السّلام) همچون: سلمان فارسی، عمار یاسر، مقداد بن اسود، بلال حبشی، ابوذر غفاری، حجر بن عدی و برخی دیگر همچون: عباس بن عبد المطلب، ابن عباس بن عبد المطلب، زبیر و... از صحابه‌ای که از بیعت با ابوبکر سرزدند؛ چنان که یعقوبی گفته است: «گروهی از مهاجرین و انصار از بیعت کردن با ابوبکر سر باز زده و به علی بن ابی‌طالب (علیه السّلام) روآوردند؛ از جمله: عباس بن عبد المطلب، فضل بن عباس، زبیر بن عوام بن عاص، خالد بن سعید، مقداد بن عمرو، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، عمار بن یاسر، براء بن عازب و أبی بن کعب.»[4]
ج) لازمه «اقتدا» آگاهی به احکام شریعت است؛ ابوبکر و عمر نسبت به بسیاری از مسائل ساده و پیش‌پا افتاده اسلامی جاهل بودند و چون در موارد مختلف، کار بن بن‌بست می‌کشید برای آگاهی از حقیقت شریعت به امیرمؤمنان (علیه السّلام) مراجعه می‌شد؛ حال با این توصیف آیا ممکن است پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شخصیت ممتازی همچون امیرمؤمنان (علیه السّلام) را نادیده گرفته و امر به اقتدا به اشخاص ناآگاه به شریعت نماید؟
د) لازمه «اقتدا» عصمت است؛ از آن‌جا که امکان ندارد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مسلمانان را امر به منکر و معصیت نماید، به همین‌رو، پذیرش حدیث «اقتدا» بدان معناست که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تمام رفتارهای آنان تا پایان حیاتشان را تضمین و تأیید و از هر گناه و معصیتی مبرّا دانسته باشد که مقتضای این سخن، همان عصمتی است که شیعه به مصداق آیه شریفه «تطهیر» برای اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم السّلام) قائل است.

پی‌نوشت:
[1]. سمعت أحمد بن حنبل یقول: عبد الملک بن عمیر مضطرب الحدیث جدّا مع قلّة روایته. تهذیب الکمال، أبو الحجاج المزی، مؤسسة الرسالة، بیروت، ج 18، ص 373.
[2]. هذا حدیث حسن غریب من هذا الوجه من حدیث بن مسعود لا نعرفه إلّا من حدیث یحیی بن سلمة بن کهیل و یحیی بن سلمة یضعّف فی الحدیث. سنن ترمذی، ترمذی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 5، ص 138.
[3]. حین توفّی الله نبیه (صلی الله علیه و آله و سلم) أنّ الأنصار خالفونا واجتمعوا بأسرهم فی سقیفة بنی ساعدة و خالف عنّا علی و الزّبیر و من معها. صحیح بخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 6، ص 2505.
[4]. و تخلّف عن بیعة أبی بکر قوم من المهاجرین و الأنصار، و مالوا مه علیّ بن أبی طالب، منهم: العبّاس بن عبد المطّلب، والفضل بن العبّاس، و الزّبیر بن العوام بن العاص، و خالد بن سعید، والمقداد بن عمرو، و سلمان فارسی، و أبو ذرّ الغفاری، و عمّار بن یاسر، والبراء بن عازب، و أبیّ بن کعب. تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، دار صادر، بیروت، ج 2، ص 124.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.