افزودن نظر جدید

بنظرم . اشعاری که ما برداشت میکنیم از ضد ونقیض بودن درباره حضرت محمد ص و امام علی ع و یا حضرت فاطمه اینست که مولانا ارادت و کرامات امام علی ع گاه بصورت بارز و گاه در لفافه و گاه با ایهام بیان کرده و به نوعی تقیه کرده است. چون اگر مولانا ارادتی نداشت به امام علی ع و حضرت محمد ص از اول بصورت خیلی بارز بیان می داشت و بعضی برای دریافت مفهوم شعر بایستی مفهوم اون شعر برعکس بیان کرده باشد. شاید در مورد حضرت فاطمه مفهوم کرامت و مقام حضرت فاطمه را در قالب بیان مفهوم معکوس می‌گفته. در حکومت سایه در مورد امام علی ع که درسته بعداز حضرت محمد ص حکومت امام علی ع و ولایت ایشان در سایه بوده و دارای رموز و اسرار خودش در دلهای شیعه و مسلمانان بیان می‌کرده. چون اگر مولانا هیچ ارادتی نداشته باشد به چهارده معصوم ع نباید یه جا ارادت نشون بده و یه جا مثلا طبق برداشت ما اهانت کنه. پس مسئله تقیه و لفافه و ایهام گفتن شعر بوده طبق زمان خودش. و یه احتمال هم وجود داره که شاید البته بعضی اشعار که درمدح چهارده معصوم ع مولانا گفته دچار تحریف شده باشه مثلا در مورد حضرت فاطمه س یه شخص دیگه ای بوده که تحریف کردن یا مقام و کرامات حضرت فاطمه س مدح کرده که برعکسش کردن . البته شاید.اونجا که شمشیر ابن ملجم آلت حقه منظورش این هست که اون شمشیر هم داره شهادت میده به بر حق بودن امام علی ع با شهادت ایشان . و داره ستایش می‌کنه مقام امام علی ع رو وشهادت میده ابن ملجم جهل مطلق و شقی هستش شمشیرهم داره شهادت میده به این. و اونجا که برداشت ما میشه اینکه مثلا مولانا ،شمس تبریزی را راه بلد میداندمنظورش خود شمس نیست ایهام دارد که منظورش همان حضرت مهدی ع که میگه از اولاد حضرت علی ع و حضرت فاطمه س و نوه پیامبر ص هست که منجی آخرالزمان است.
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.