انصار احمد بصری، شیعیان 24 امامی!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ طبق روایت موسوم به «حدیث وصیت» و برداشت احمد الکاطع و اعوان وی، ما بایستی دارای بیست و چهار امام بوده باشیم و نه دوازده امام و احمد را سیزدهمین امام بنامیم! حال آنکه این مخالف تمامی آنچیزی است که از آثار نبوی(صلیاللهعلیهوآله) و کلام اهل بیت (علیهمالسلام) برایمان رسیده است. اینکه شیعیان با نام دوازده امامی معروف گشتهاند بقدری معروف است که کل تاریخ را در برگرفته و شکی در آن نیست که امامان مطاع شیعه فقط وفقط دوازده تن هستند و اولین آنها علیبنابیطالب (علیهالسلام) و آخرین آنها مهدی آل محمد (علیهمالسلام) است:
الف) اقوال علمای اهل تسنن در رابطه با مذهب شیعه: جالب که علمای سرشناس اهل سنت از قرن ها پیشتر در رابطه با دوازده امامی بودن مذهب تشیع سخن گفته و بر آن اعتراف کردهاند که به قسمی از آنان اشاره میکنیم.
1. جابربنسمره میگوید: «همراه پدرم به حضور پيغمبر(صلیاللهعليهوآله) رسيدیم پس شنيدم که فرمود: همانا این امر پایان نخواهد پذیرفت تا زمانی که در آن دوازده خليفه وجود داشته باشد. سپس کلامی فرمود که از من مخفی ماند پس به پدرم گفتم پيغمبر چه فرمود؟ گفت: وی فرمود: همه آن امامان از قریش هستند.»[1]
2. ابوعبدالله الذهبي در ترجمه و شرح وثاقت امام محمدباقر (علیهالسلام) میگوید: «وی برای خلافت اهليت داشت و او یکی از ائمه دوازدهگانه ای بود که شيعه آنها را تکریم و تقدیس کرده و در حق آنان ادعای عصمت و احاطه بجميع معارف دینی میکند.»[2]
3. ابن کثیر الدمشقی وی نیز که از معادیان تشیع بحساب می رود و دست پرورده ذهبی و ابن تیمیه است، اعتقاد شیعه بر دوازده امام را مطرح و ذکر میکند که اولین آنها أمیر المومنین (علیهالسلام) و آخرین آنها صاحب العصر (أرواحنا لتراب مقدمه الفداء) است که در سامرا درون سرداب غایب گردیده و اسم وی همنام رسول الله و پسر حسن عسکری (علیهالسلام) است. [3]
4. ابو العباس ابن خلکان بارها در کتاب خود تصریح بر این دارد که شیعیان قائل به دوازده امام هستند.[4]
فلذا دیده میشود علمای اهل تسنن اظهار واعتراف میکنند آنچه از معرفههای شیعِی مشهور است و شیعیان معتقد به آن هستند، این است که آنها قائل به امامت دوازده امام(علیهم السلام) هستند.
ب) تصریح روایات شیعه بر حصر تعداد ائمه در دوازده امام: روایات در این باب فوق متواتر و شاید کمتر موضوعی در مذهب شیعه یافت شود که همانند این معتقده بر آن تأکید شده و روایات در آن مورد فراوان بوده باشد. و فقط به عنوان نمونه به 5 روایت اکتفا میکنیم:
1. «امام صادق (عليهالسلام) فرمود: ائمه بعد از پيغمبر ما محمد (صلیاللهعليهوآله) دوازده تن هستند که جملگی برگزیده و مرتبط با فهم الهی هستند. پس هرکسی که یکی از آنها را کم کند یا یك تن بر آنها اضافه کند از دین [صحيح و مورد رضایت اهل بيت] خارج گشته و از ولایت ما بهرمند نمیگردد.»[5]
2. روزی سلمان فارسی از آیه اكمال پرسیده و عرض كرد مراد از این آیه آیا فقط علی است: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا؟» نبی اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرمود: بلکه هم علی و هم سایر اوصياء من تا روز قيامت. پس سلمان گفت: ای نبی اکرم برای من تبيين کن. پس فرمود: علی برادرم و وصی من و دامادم و وارثم و خليفه من در امتم. وليّ همه مومنين بعد از من و یازده امام از فرزندم. اولشان پسرم حسن و سپس پسرم حسين و سپس نُه نفر از فرزندان حسين یکي بعد از دیگری. همه آنها با قرآن و قرآن با آنان است؛ نه آنان از قرآن کنار مي گيرند و نه قرآن از آنان جدا ميگردد تا روز قيامت که در حوض کوثر بحضور من برسند.»[6] دیده میشود که نبی اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در این حدیث ابتدا میفرماید: «أوصیائی الی یوم القیامه: اوصیا من تا روز قیامت» و سپس فقط دوازده امام را بعنوان اوصیاء مطرح میکند.» یعنی تنها کسانی که تا روز قیامت صاحب وصیت و وصایت هستند، ائمه معصومین دوازده گانه شیعه هستند و نه بیست و چهار امام مزعوم کواطع!
3. از امام حسين بن علی (عليهماالسلام) درمورد ائمه پرسيدم؛ پس فرمود:«تعدادشان بتعداد برگزیدگان بنی اسرائيل است (اشاره به دوازده برگزیده بنی اسرائیل كه در قرآن نیز ذكر شده است). نُه تن از آنان از فرزندان من است وآخرین آنها قائم آل محمد (عليهمالسلام).»[7]
4. «جابر بن عبد الله الأنصاری میگوید: بهحضور سرورم فاطمه الزهراء(علیهاالسلام) رسيدم در حالی که لوحی داشت که نور ساطع از آن چشم ها را میپوشاند. درون آن لوح دوازده اسم بود که سه اسم آن در ظاهر و سه اسم دیگر در بطن و سه اسم در آخر و سه اسم در سمتی از این لوح مکتوب بود که وقتی شمردم دیدم دوازده اسم است. پس پرسیدم: این اسمها، اسامی چه کسانی هستند؟ پس حضرت زهراء(علیهاالسلام) فرمود: اسامي اوصياء است (كسانی كه پیغمبر بر آنها وصیت كرده است). اولين آنها پسرعمویم علی(علیهالسلام) و سپس یازده نفر از فرزندانم که آخرین آنها مهدی(علیهالسلام) است. جابر بن عبدالله میگوید: در این اسامی سه بار نام محمد دیدم و چهار بار نام علی را مشاهده کردم.»[8] حال اینچنین نصوص جلیه را مقایسه کنید با حدیث وصیتی که احمد همبوشی بر آن تأکید داشته و از آن امامت خود را ثابت میسازد!
5. امام صادق(علیهالسلام) منحرفین از خط مهدویت و صاحب الزمان که امام دوازدهم شیعیان است را به چند دسته تقسیم میکند و در قسمتی از آن قائلین به امام سیزدهم را خارجی و مارق معرفی میکند؛ ایشان میفرماید: « و گویندهای که بحسب سخنش جزو خوارج و مارقين میگردد، خواهد گفت که امر امامت به امام سیزدهم رسیده و بیشتر شده است!»[9] دیده میشود که این سخن شرح حال احمد بصری و اعوان وی است که میگویند همانا امام احمد الحسن امام سیزدهم شیعیان و اطاعتش واجب و منکر ولایتش، منکر ولایت مرتضی علی (علیهالسلام) است. فلذا خود امام صادق (علیهالسلام) هزار و دویست و چند سال قبل سند خارجی بودن و مارق بودن احمد همبوشی را اعلان کرده است.
پیروان احمد همبوشی بصری چه وجه دلالتی برای روایاتی که ذکر کردیم و دهها روایت دیگر دارند؟ روایاتیکه در آنها امام معصوم بر تحدید و تقطیع تعداد ائمه(علیهمالسلام) در 12 امام تصریح و ترکیز دارد و روایاتی که در آن نبی اکرم(صلیاللهعلیهوآله) تعداد اوصیاء خود را تا روز قیامت فقط دوازده تن معرفی میکند. حال چرا امامت احمد همبوشی بصری در بین این تعداد از ائمه که خداوند آنها را بعدد دوازده امام اتمام کرده است مذکور و منظور نیست؟ چرا تا به حال اصلا سخنی از دوازده مهدی واجب الطاعه بعد از این دوازده امام بهچشم نمی خورد؟
پینوشت:
[1]. «دخلت مع أبي على النبي صلى الله عليه و سلم فسمعته یقول (إن هذا الأمر لا ینقضي حتى یمضي فيهم اثنا عشر خليفة )قال ثم تکلم بکلام خفي علي قال فقلت لأبي ما قال؟ قال(کلهم من قریش).»صحیح مسلم، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج3، ص 1452.
[2]. «کَانَ أَهْلاً لِلْخِلاَفةِ، وَهُوَ أَحَدُ الأَئِّمةِ الاثْنَيْ عَشَرَ الَّذیْنَ تُبَجِّلُهُمُ الشِّيْعَةُ الإِمامِيَّةُ، وَتَقُوْلُ بِعِصمَتِهِمْ وَبمَعْرِفَتِهِمْ بِجمِيْعِ الِّدیْنِ.» سیراعلام النبلاء، مؤسسة الرسالۀ، بیروت، لبنان، ج4، ص 402.
[3]. «الأئمة الاثني عشر الذی یعتقد فيهم الرافضة الذین أولهم علي بن أبي طالب و آخرهم المنتظر بسرداب سامرا وهو محمد بن الحسن العسکری.» البدایة النهایة، مکتبة المعارف، بیروت، ج1، ص 153.
[4]. «أبو الحسن علي الرضا بن موسى الکاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علي زین العابدین المذکور قبله؛ وهو أحد الأئمة الاثني عشر على اعتقاد الإمامية.» وفیات الاعیان و أنباء الزمان، دارصادر، بیروت، ج 3، ص 269.
[5]. «قال أبو عبد الله عليه السلام : الأئمة بعد نبينا (صلىاللهعليهوآله) اثنا عشر نجباء مفهمون ، من نقص منهم واحدا و زاد فيهم واحدا خرج من دین الله ولم یکن من ولایتنا على شئ.» الاختصاص، شیخ مفید، دارالمفید، بیروت، لبنان، ص 233.
[6]. الغیبة، ابن ابی زینب النعمانی، ناشر صدوق، تهران، ص 75.
[7]. کفایة الاثر، الخزاز القمی، انتشارات بیدار، ص 230.
[8]. غایة المرام و حجة الخصام، سیدهاشم بحرانی، مؤسسه التاریخ العربی، بیروت، ج1، ص 221و222.
[9]. الغیبة، شیخ طوسی، مؤسسه المعارف الاسلامیة، قم، ص 170.
برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید به: ردیهای قاطع بر احمدبناسماعیلالکاطع، اکبر بیرامی، ص 94.
دیدگاهها
علی اصغر کرامتی
1397/03/16 - 02:11
لینک ثابت
سلام بر دوازده امام شیعیان که
افزودن نظر جدید