انحرافات، بدعتها

11/26/1396 - 09:35

به دنبال غلو گویی صوفیان از اقطاب خود، این بار شیخ صوفیه گنابادی مدعی شد ظهور از اتاق تشرف اتفاق می‌افتد. این در حالی است که اتفاقاتی که در اتاق تشرف رخ می‌دهد، برخلاف ادعای رشیدعلی است، همچنین مهمل‌گویی او با روایات ظهور امام زمان (عج) تعارض دارد.

11/24/1396 - 10:40

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از زمانی که فرقه‌گرایی در تصوف رایج شد یکی از مهم‌ترین اصولی که کمک شایانی به ادامه حیات فرقه‌ها کرد بحث سرسپردگی یا همان اطاعت محض مرید از پیر طریقت خود بود؛ تا جایی که به مهم‌ترین شرط سالک در سلوک تبدیل شد.

11/24/1396 - 10:34

ترک شریعت یکی از بدعت‌هایی است که صوفیه به بهانه‌های مختلف مرتکب آن می‌شوند. گاهی بزرگان صوفیه به بهانه رسیدن به مقام فنای فی الله احکام شریعت را ترک می‌کنند. درحالی که افرادی مانند رسول خدا (ص) که سرآمد مسلمانان است، هیچ‌گاه مرتکب چنین عملی نشدند.

11/24/1396 - 09:02

همواره حکومت‌ها و امیران درصدد تامین هزینه‌های خانقاه‌های صوفیه، به عنوان محلی برای عبادت و تجمع صوفیان بوده‌اند و در این زمینه شواهد فراوانی در تاریخ می‌توان نام برد. در مقابل تامین هزینه‌‌های خانقاه، بزرگان صوفیه در راستای اراده حکومت‌ها قدم برمی‌داشتند.

11/15/1396 - 08:09

یوسف مردانی برای پررنگ نشان دادن شریعت نزد صوفیه در سخنان خود به اهمیت شریعت و فقها پرداخته است. ولی بازهم سخنان او نشان دهنده این است که شریعت نزد او نیز جنبه مقدمه‌ای دارد. صحبت کردن یوسف مردانی از شریعت و شناخت فقیه به نحوی است که مرید را دچار سردرگمی کرده و مرید از تقلید صرف نظر می‌کند.

11/10/1396 - 18:30

یوسف مردانی از دراویش فرقه گنابادیه در سخنانی خلفای بنی امیه و بنی عباس را عالم و فاضل و اهل حدیث معرفی کرد. درحالی‌که تاریخ گویای ظلم و ستم آن‌هاست. از به شهادت رساندن ائمه اطهار (علیهم السلام) تا مصادره اموال علویان و پیروان آن‌ها و غصب دوباره فدک از جمله کوچک‌ترین ظلم و جنایت در حق شیعیان در دوران خلافت خلفای بنی امیه و بنی عباس بوده است.

11/09/1396 - 16:29

یوسف مردانی را باید آینه تمام نمای حسن بصری دانست. زیرا همان‌گونه که حسن بصری از سینه چاکان خلفای بنی امیه و بنی‌عباس بود و آن‌ها را تنها برپاکنندگان دین اسلام می‌دانست، یوسف مردانی نیز همانند حسن بصری به تعریف و تمجید از خلفای بنی امیه و بنی‌عباس پرداخته و همه آن‌ها را شیعه و اهل علم و فضل و حدیث معرفی کرده است.

11/07/1396 - 10:29

پيامبران الهی هر چه از مقامات، كمالات در این دنیا داشتند، از مولاى خود، خداوند متعال بوده و چيزى از خود نداشتن،. چون ابتداى رسيدن به هر مقام و منزلتى در پيشگاه خداوند متعال عبوديت است. بنابراین سخن کسانی که ادعا کردند اگر حضرت عیسی (ع) به مقام پیغمبری می‌رسید خودش الله می‌شد کاملاً مردود و مخالف صریح آیات قرآن است.

11/03/1396 - 09:11

درحالی‌که خداوند متعال در قرآن کریم انسان‌ها را به‌قدر امکان خودشان توصیه به تلاوت قرآن و تدبر و فهم در آن کرده است و ائمه اطهار (ع) نیز بر آن تأکید دارند. یوسف مردانی از مشایخ فرقه صوفیه گنابادی معتقد است که نباید این قرآن را خواند. زیرا از آن چیزی نمی‌فهمیم. بلکه باید برای فهم آن، قرآن بر وجود خود شخص نازل شود.

11/01/1396 - 12:22

صفی علیشاه مشایخی را که بر سر جانشینی قطبی دچار نزاع و اختلاف می‌شوند و همدیگر را انکار می‌کنند، را مذمت کرده و آن‌ها را از درجه ارشاد ساقط می‌داند. این در حالی است که خود صفی علیشاه بر سر جانشینی رحمت علیشاه با مشایخ دیگر به‌نزاع پرداخت و حتی سعادت علیشاه را زندیق جاهل خواند.

10/30/1396 - 10:59

درحالی‌که فرقه های نعمت اللهی شرط اثبات قطبیت را داشتن اجازه نامه از طرف قطب قبلی می‌دانند که صفی علیشاه بدون داشتن این اجازه، ادعای قطبیت کرد و در کمال تعجب، مدعی شد اجازه نامه دارد ولی نه از طرف رحمت علیشاه، بلکه از طرف خداوند بوسیله خطابی که به او شده و از طرف امام علی (علیه السلام) در خواب.

10/27/1396 - 08:35

برخی از صوفیان در لاابالی بودن نسبت به انجام دستورات شرعی معروف بوده تا جایی که برخی حلال و حرام را برای خود بی‌معنی می‌دانستند. اما از عجائب صوفی‌گری اینکه همین صوفیانی که نسبت به دستورات خدا و پیامبر او بی‌تفاوت هستند، آنچنان در برابر شیخ و مراد خود مطیع و تسلیم هستند که گویا بنده او هستند تا اینکه بنده خدا باشند.

10/24/1396 - 15:07

صوفیان انواع و اقسام توجیه برای ترک شریعت، ذکر کرده‌اند. اما عجیب‌ترین نوع این توجیهات، این است که مردی صوفی همچون محمد معشوق خود را حائض خوانده است یا اینکه فردی دیگر خداوند متعال را سبب ترک نماز خود میداند و می گوید خداوند از من خواسته است که نماز نخوانم.

10/23/1396 - 12:05

صوفیه به جریان خضر و موسی رنگ و بوی عرفانی زده‎اند و آن را بهانه‌ای برای مراد و مریدی در سیر و سلوک قرار داده و معتقدند که مرید تا زمانی که مثل موسی اعتراض کند به حقیقت نخواهد رسید. اما عارفی همچون آیت الله جوادی این را اشتباه می‌داند و معتقد است که موسی وظیفه نداشت به علم باطنی خضر عمل کند و باید به شریعت خود عمل می‌کرد. لذا نمی‌توان کار موسی را اشتباه دانست.

صفحه‌ها