توسل
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در کتب حدیث اهلسنت نقل شده، پس از رحلت پیامبر، در مدینه قحطی و خشکسالی شدیدی شد؛ مسلمانها نزد عایشه رفتند و راه چارهای خواستند؛ عایشه به آنها گفت: بروید کنار قبر پیامبر و سقف بالای قبر را بردارید تا مانعی بین آسمان و قبر پیامبر نباشد.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محمد بن عبدالوهاب در کتاب «فتاوی و مسائل»، درباره توسل مینویسد: «برخی از علما، توسل به صالحین را جایز میدانند؛ بعضی از علما هم آن را مخصوص پیامبر صلیاللهعلیهوآله میدانند؛ بیشتر علما هم از آن نهی کردهاند و توسل را مکروه میدانند؛ توسل یک مسئله فقهی است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیها ادعا میکنند که صحابه و سَلَف، بعد رحلتِ پیامبر صلیاللهعلیهوآله، به حضرت توسل نکردند و به همین دلیل، توسلِ پس از وفات پیامبر صلیاللهعلیهوآله، مَشروعیّت ندارد!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیها اعتقاد دارند که اولیاء الهی میتوانستند کارهای عجیب و غریب انجام بدهند؛ ابنعثیمین، قبول داشتن کرامات را برای اولیاء، از اصول اهلسنت میدانست و مینویسد که کرامت به دست ولیّ انجام میشود.
طلب کمک از بزرگان دین مورد تایید همه مسلمانان به ویژه مسلمانان اهل سنت است. از طرفی وهابیها در تقابل با جهان اسلام توسل را رد میکنند.
اهل سنت، توسل را مشروع می دانند. اما برخی از وهابیهای ایران با نام اهل سنت، درصدد انکار توسل هستند.
پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ ابنحبّان را همه شما میشناسید؛ از عالمان مشهور و علمای رجال اهلسنت است و 1100 سال از زمان او میگذرد.
وهابی ها به گونهای وانمود میکنند که گویا توسل از امور نامشروع است. در حالی که از دیدگاه علمای اهل سنت و شیعه توسل جایز است.

«سید ابوالفضل برقعی » کسی است که رسانههای وهابیت با بزرگنمایی در مورد شخصیتش، از وی با عناوینی همچون علامه و مرجع یاد میکنند و میگویند: علامه برقعی، از جمله علمای مذهب شیعه اثناعشری و از مجتهدین اعلامشان محسوب میشد. در حالیکه برقعی شخصی است که هیچگاه به درجه مرجعیّت نرسید و اطّلاعات او از اسلام، بسیار سطحی بود.

سید ابوالفضل برقعی با استناد به آیه 18 سوره مبارکه جن و فراز« فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا»، ادعا میکند که توسل، دعای غیر الله و شرک است در صورتی که مراد از «دعا» در این آیه، عبادت غیر خداوند است و شیعه هیچگاه اینچنین اعتقادی نداشته است.

وهابیون ادعا میکنند هیچ یک از سلف به پیامبر صلیاللهعلیهوآله توسل نکردهاند و این امر بدعت و حرام است؛ در پاسخ گفته میشود: در گزارش مشهوری که بزرگان اهلسنت آن را صحیح دانستهاند، توسل به پیامبر صلیاللهعلیهوآله توسط مالک بن انس، به منصور دوانیقی خلیفه عباسی سفارش شده است و او حضرت را وسیله منصور به درگاه خدا دانسته است و مشکلی در این توسل، در زمان وفات حضرت و نیز قبل از خلقت نمیبیند.

وهابیت توسل به مخلوق خداوند را جایز نمیدانند؛ آنان به دلیل روایات، توسل به قرآن را جایز میدانند؛ بنابراین توجیه کردهاند که یکی از دلایل احمد بن حنبل که قرآن را مخلوق نمیدانست، همین مسئله بوده است؛ در حالی که کسی بخواهد به قرآن متوسل شود، به یک جلد قرآن کریم اشاره کرده و به آن متوسل میشود؛ کاری به حقیقت آن نزد خداوند ندارد و همه متفقند که این قرآن که در دست ماست، مخلوق است و این عقیده از تناقضات وهابیت است.

وهابیان در بسیاری از مسائل با مسلمانان مخالفت کردهاند، اما آنان خود نیز عقاید متناقض دارند؛ از جمله آن عقاید، حرمت یا شرک دانستن توسل به پیامبر صلیاللهعلیهوآله پس از رحلت حضرت به علت ترک این کار توسط سلف امت است؛ هم علت مذکور حرمت را نمیرساند و نهایتاً ترک آنان، واجب نبودن را ثابت میکند؛ هم روایات و گزارشات بسیاری در تناقض با این اعتقاد وجود دارد و توسل سلف به پیامبر صلیاللهعلیهوآله پس از وفات یا اعتقاد به جواز آن توسط سلف ثابت است.