بهائیت

06/21/1397 - 10:15

پس از مرگ پیامبرخوانده‌ی بهائی، آتش اختلاف میان فرزندان و پیروان او شعله‌ور و حاصل آن، وقوع انشعاب در بهائیت شد. اما به راستی اگر درخت پیامبرخوانده‌ی بهائی فاسد نبود و از نزاع با برادر و نزدیکانش اجتناب می‌کرد، شاید امروزه شاهد این میزان از شکاف در بهائیت نبودیم و ادعای وحدت عالم انسانی از سوی بهائیت، کمی معقول‌تر به نظر می‌رسید.

06/20/1397 - 11:26

در حالی که مبلّغان بهائی بر اساس اصل هم زیستی با سایر ادیان، مدعی حرمت قَطعی توهین به علمای اسلام و شیعه هستند، شاهد جسارت‌های بُهت آوری از جانب پیشوایان بهائیت به ساحت جلیل القَدر علمای اسلام (خصوصاً شیعه) هستیم. اما آیا این رفتار پیشوایان بهائیت، چیزی فرای دورویی، نیرنگ و عوام‌فریبی در این فرقه است؟!

06/18/1397 - 11:06

عبدالبهاء، با انتساب آموزه‌ی تساوی انسان‌ها به پدر خود، تمام بشر را مساوی دانسته و تقسیم انسان‌ها را به لحاظ عقیدتی، خطا پنداشته است. اما جالب آن‌که عبدالبهاء، بر خلاف ژست تبلیغاتی‌اش پست‌ترين بهائیان را برتر از بهترین غيربهائیان معرفی کرده است. اما آیا بهتر نبود که عبدالبهاء به عنوان پیشوایی به ظاهر الهی، دورویی را کنار گذارد؟

06/12/1397 - 09:24

عباس افندی به عنوان مبیّن آیات ساختگی حسینعلی نوری، تمسک به برهان و عقل را لازمه‌ی شناخت حق معرفی کرده است. این در حالیست که پیامبرخوانده‌ی این فرقه بر خلاف ادعای عبدالبهاء، اعتبار عقل و استدلال را برای شناخت حقیقت رد کرده و ملاک وصول به حقیقت را تنها ایمان کورکورانه به بهائیت دانسته است؟!

06/12/1397 - 09:12

بر اساس دیدگاه عبدالبهاء، کودکان بهائی حق ورود به مدارس غیربهائی را ندارند. اما به راستی چگونه بهائیان می‌توانند با قرار دادن کودکان خود تحت آموزش‌های فشرده و شست‌شوی مغزی، از همان دوران کودکی، عملاً راه تحری حقیقت و انتخابی بی‌طرف را بر آن‌ها سد کرده و در عین حال خود را مبتکر شعار تحری حقیقت، تربیت واحد و اُلفت و محبت جلوه دهند؟!

06/11/1397 - 10:33

نهاد بیت العدل در یکی از پیام‌های خود، هدف از برگزاری ضیافت‌های نوزده روزه را ایجاد اُلفت و محبّت دانسته است. این در حالیست که شوقی افندی در حکمی مخالف هدف ادعایی بیت العدل، حضور غیربهائیان را در این مجالس ممنوع دانسته است. لذا این تناقض بیانگر دروغین بودن برچیدن تعصبات دینی و نشانگر تشکیلاتی بودن بهائیت است.

06/11/1397 - 09:58

نهاد رهبری بیت العدل در یکی از پیام‌های خود، در عین تصریح به صدور 77/000 اثر از پیشوایان بابی و بهائی، با طرح بهانه‌هایی نظیر مثمر ثمر نبودن این آثار و محدودیت منابع مالی و انسانی، از انتشار این آثار جلوگیری می‌کند. از این‌رو پرفسور جوآن کول با انکار این دلایل، انتشار تنها 5 درصد از آثار بهائی را بخاطر تعمُد بیت العدل دانسته است.

06/11/1397 - 08:38

پس از درگذشت کاظم رشتی (دومین پیشوای شیخیه)، علی‌محمد شیرازی ادعای نیابت خاص خود را مطرح کرد. منابع بهائی مدعی‌اند که او سپس با سفر به مکه، در کنار کعبه ادعای مهدویت خود را مطرح ساخت و پس از بازگشت به ایران، مجدداً مدعی مقام بابیت برای خود شد. اما به راستی چه توجیهی برای ادعاهای متغیر اولین پیشوای بابیت و بهائیت وجود دارد؟!

06/04/1397 - 10:17

دومین پیشوای بهائیت، عبدالبهاء، با تقلید از آیه‌ی قرآنی مدعیست که در درگاه الهی مرد و یا زن بودن ملاک برتری نبوده و میزان، اعمال صالح است. این در حالیست که او، بر خلاف ادعای خود به نبود مرد و زن نزد خدا، مرد را جنس برتر دانسته که زنان می‌بایست خود را با آن تطبیق دهند! با این حال، چگونه این ادعاهای متناقض قابل توجیه است؟!

06/04/1397 - 09:02

نویسندگان بهائی، بی‌مبالاتی بهائیان را نسبت به احکام ساختگی بهائیت، تا زمان شوقی افندی، بسیار فجیع توصیف کرده‌اند. اما جهل یا بی‌مبالاتی بهائیان نسبت به احکام ساختگی پیشوایان بهائیت، یا ثمره‌ی کتمان عقیده و کوتاهی پیشوایان این فرقه در تبیین احکام ساختگی‌شان بوده و یا از جهت اقتدای پیروان، به پیشوایان بی‌مبالات بهائیت بوده است.

05/25/1397 - 20:21

عبدالبهاء، با حکم الهی قصاص به مخالفت پرداخته و حق قصاص را از متعدی‌علیه و ولی‌دم ساقط دانسته است. این در حالیست که اولاً: قانون قصاص به عنوان عاملی بازدارنده، ضامن امنیت جامعه، اجرای عدالت و جایگزین انتقام کور است. ثانیاً: پیامبرخوانده‌ی بهائیت، صراحتاً از حکم قصاص نفس در برابر نفس و حتی قصاص نفس در برابر خانه سخن گفته است.

05/25/1397 - 11:33

عبدالبهاء، در عین حالی که بیت العدل را معصوم پنداشته، با طرح صورت امکان گناه و خطای اعضای این نهاد، ولی امر را مسئول اخراج اعضای خاطی دانسته است. اما به راستی چگونه از نهادی معصوم می‌تواند خطا سر بزند؟! از طرفی، با قطع سلسله‌ی ولی‌امرها در بهائیت، چه کسی مسئول رسیدگی به فساد اعضای بیت العدل می‌باشد؟!

05/25/1397 - 11:02

پیامبرخوانده‌ی بهائیت، بوسیدن دست دیگران را ممنوع و حرام اعلام کرده است. اما جالب است بدانیم، در حالی بوسیدن دست دیگران در بهائیت حرام اعلام شده که بوسیدن دست پیشوایان بهائی و ظالمین و قاتلین و متجاوزین، از این حکم استثنا شده است. آری؛ گویا تنها پیشوایان بهائی و منافع اربابان سلطه‌طلب آنان، از این احکام ساختگی مستثنی هستند.

05/24/1397 - 11:24

حسینعلی نوری، از یک‌سو به خاتمیت پیامبر اسلام اعتراف و از سویی دیگر، ادعای پیامبری داشته است! اما حل این تناقض، از سه حال خارج نیست: 1. او ادعای پیامبری خود را فراموش کرده 2. اعتراف او، مصداق وعده‌ی الهی به آشکارسازی مَکر کفار، به وسیله‌ی خودشان است 3. به این نکته پی برده که اغنام او، ظرفیت پذیرش خدایی‌اش را نیز دارند.

Pages