اخبار اهل سنت
عبدالحمید چند بار در سخنانش اعتراف کرده است که حدود 24 سال از کاندیدای جریان اصلاحطلب حمایت میکردند و آنان قولهایی به عبدالحمید دادند ولیکن آن وعدهها را محقق نکردند. او خاطرهای را تعریف میکند که در دیداری با آقای ظریف، او گفت ما 5 سفیر اهلسنت انتخاب میکنیم، شما لیست بدهید تا آن سفرا به کار گمارده شوند؛ اما پس از دادن لیست، گفت ما اجازه چنین کاری پیدا نکردیم و فقط 2 نفر را به مدت محدود در این سمت قرار دادند.
عبدالحمید در سخنان انتخاباتی خود، نامزدهایی که به عنوان نامزد انتخاباتی نامنویسی کردهاند را ناتوان در اداره کشور خواند و گفت مردم امیدشان را از دست دادهاند و همان گونه که تاکنون کاری صورت نگرفته، این افراد هم نمیتوانند بحرانهای موجود را مدیریت کنند. این مطالب ناامید کننده و سیاه نماییها، نادرست و مخالف واقع است و این کار که در قالب دلسوزی بیان شده، به ضرر کشور و مردم است.
عبدالحمید که مردم را ناامید به آینده خوانده بود، سخنانی مطرح کرد با این معنا که انتخابات بیفایده است و کاری توسط رئیسجمهورها انجام نمیشود؛ در حالی که فقط اگر به کلام مردم و عالمان اهلسنت بنگریم، موجی از امید و اعتراف به پرکاری و خدمترسانی به ملت توسط رئیسجمهور فقید دیده میشود که نشان از عدم دلسردی مردم است.
عبدالحمید برای مباحث اخلاقی خود، (مثل حقالناس و ظلم) مثالهایی از مأموران دولت و قوه قضائیه میزند؛ اگر وی به دنبال اصلاح مخاطبان خود است، باید چند مثال از زندگی فردی این افراد بیاورد، نه اینکه اتهامهایی بزند که خود اثبات لازم دارد و بدون اثبات، همین مثالها از مصادیق ظلم باشد.
عبدالحمید در سخنرانی خود، سفارش به رعایت حقالناس کرده است و به عنوان مثال، موردی را عنوان کرده که بعضی توانایی تأمین مخارج بیمارستان را ندارند و توان ترخیص بیمارشان را ندارند؛ وی مثالی آورده که در آن حقالناس را برعکس جلوه داده و حقالناس را در حق بیمارستانها، نادیده گرفته است.
عبدالحمید ادعا کرد که زنان جهت مخالفت با نظام، بدحجاب بیرون میآیند. برای حل این معضل، علت آن را ریشهکن کنید؛ میگوییم درصد کمی از بیحجابها به علت مخالفت با نظام دست به چنین کاری میزنند و معضل بیحجابی نیز خود علت مشکلات دیگر است که باید حل شود.
عبدالحمید میگوید: اهلسنت، چون ایرانی هستند، خلاف عدالت است که نمیتوانند رئیسجمهور شوند. جمهوری اسلامی که به هدف اجرای عدالت و اسلام و روش پیامبر صلیاللهعلیهوآله و خلفای راشدین پایهریزی شد، تبعیض را قانونی کرده است؛ میگوییم هدف جمهوری اسلامی، ایجاد حکومت مردمی و اسلامی بر اساس اسلام ناب محمدی بود. سیره امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز احترام به پیروان مکتب سقیفه بود، نه سپردن بالاترین پست حکومتی به آنان؛ بنابراین رئیس جمهور نشدن اهلسنت، همان عدالت علوی است.
عبدالحمید این گونه استدلال میکند که مخالفت با نظام باعث شده که زنان، بدحجاب بیرون بیایند؛ به جای مبارزه با بدحجابی، به علت این مشکل بپردازید؛ در پاسخ میگوییم اکثر بانوان به حجاب معتقدند ولی نیمی از آنان در مصداق آن اختلاف دارند؛ همچنین دلیل عبدالحمید کمترین تأثیر را در بدحجابی زنان دارد و این معضل علتهای دیگری میتواند داشته باشد.
عبدالحمید ورود نیروهای مسلح در مقابله با بدحجابی را صحیح ندانست و گفت: «نیروهای مسلح باید از تمامیت ارضی و امنیت و مرزهای کشور حفاظت کنند و نباید مردم را از نیروهای مسلح متنفر کنند». در پاسخ میگوییم این تنفر برای کسی است که فواید اجرای قوانین و معایب ترک آن را نداند، وگرنه کسی که بداند رعایت قانون حجاب، منجر به سلامت خانواده گشته، از طلاق جلوگیری میکند و ...، از اجرای این قانون تقدیر میکند.
عبدالحمید به مسئولین پیشنهاد میدهد که مشکل اقتصادی نیاز به مشورت دارد و مسئولین باید به جمهوریت و اسلامیت نظام برگردند و حرف مردم را بشنوند. این توصیه کاملاً واضح نیست و معلوم نیست که این سفارش، در کشوری که بیشترین مشورت با نخبگان را دارد، چه معنی میدهد! آیا نظر او، واقعاً مشورت با صاحبنظران و نخبگان است؟
عبدالحمید میگوید: اهلسنت، چون ایرانی هستند، خلاف عدالت است که نمیتوانند رئیسجمهور شوند؛ این قانون خلاف اسلام است و مجوزی بر این ممنوعیت از اسلام نیست. جمهوری اسلامی که به هدف اجرای عدالت و اسلام و روش پیامبر صلیاللهعلیهوآله و خلفای راشدین پایهریزی شد، تبعیض را قانونی کرده است؛ وی با این بیان، با اصل غیرقابل تغییر قانون اساسی در افتاده و در کلام امام خمینی آمده که قانون این افراد را قبول ندارد و آنها باید قانون را بپذیرند.
عبدالحمید گفت: «توماج صالحی شاعر بود و کسی را به خاطر سخن گفتن، محارب نخوانید». این گفتار مخالف تاریخ و فقه اهلسنت است. حکم قتل برخی افراد، صرف شعر گفتن یا آوازخوانی، در صدر اسلام نقل شده است؛ ابوحنیفه نیز با استفاده از آیه محاربه (33 سوره مائده) و روایت نبوی، سه حکم هر محاربی که باعث ازدیاد ترس شده باشد، چه حاضر باشد و چه همراه آنان، در اختیار حاکم میداند.
عبدالحمید ورود نیروهای مسلح در مقابله با بدحجابی را صحیح ندانست و گفت: «نیروهای مسلح باید از تمامیت ارضی و امنیت و مرزهای کشور حفاظت کنند». در پاسخ میگوییم که وظیفه نیروی انتظامی، مقابله با ناامنیها است؛ یکی از ناامنیها، ناامنی اخلاقی است که نیروی انتظامی مجری مقابله با بدپوششی شده است. نیروی انتظامی، یکی از 3 ارگان زیرمجموعه نیروهای مسلح است و وظیفه مقابله با تهدیدهای بیرونی و خارجی، غالباً بر عهده ارتش و سپاه است.
عبدالحمید گفت: «بعضی از ارکان دین ترک شدهاند؛ نماز و زکات و روزه، از ارکان دین و از پوشیدن سر مهمتر هستند؛ اما حساسیت زیادی روی موضوع حجاب دارید». باید گفت که این نکته توقع منطقی است که مسئله مهمتر، توجه ویژه و بیشتری میطلبد؛ اما اولویت درست کنیم و بگوییم اول با اختلاس، روزهخواری و ... که مهمترند باید برخورد شود، سپس زنان به رعایت حجاب الزام گردند، منطق صحیحی نیست. این مسائل مقابل هم نیستند بلکه باید برای هر دو فکر شده، هر دو پیگیری و اجرا شود.