عکس
علیمحمد شیرازی در سال 1260 ق در شیراز ادعا کرد که نایب خاص امام زمان شیعیان است. او مدتی بعد خود را امام زمان معرفی و در انتها، خود را پیامبر جدید خواند. در کتابهای بهائی گفته شده که علیمحمد یکبار در شیراز و دفعه بعد در تبریز توبه کرد.
تغییر مداوم ادعاهای باب، سُستی او در ادعا و توبه چندینباره، سبب شد تا هم برخی طرفدارانش از او دور شوند و هم علمای وقت، او را مجنون دانسته و حکم به مجازاتش ندهند. سرانجام سال 1266ق بخاطر توقف شورشهای طرفدارانش، اعدام شد.
منطق بابیها بر اساس نوشتههای باب، قتل عام مخالفین، نابودی اماکن و سوزاندن کتابها بود و پیروان باب سه جنگ داخلی را به کشور تحمیل کردند. جنگ قلعه طبرسی (1265 ه.ق)، جنگ نیریز (1266 ه.ق) و جنگ زنجان (1266 و 1267 ه.ق).
برخی از جنایات آلسعود در راستای تثبیت قدرت:
1) ذبح 3970 نفر از اهالی منطقه شعبیة در حالیکه در شب بیست و هفتم رمضان در مسجد در حال عبادت و نماز بودند.
2) ذبح 410 نفر از اهالی آل اسلم از قبیله شمر.
3) ذبح 513 نفر از قبیله عنزة.
4) ذبح 411 نفر از اهالی حائل.
- توهین به امیرالمؤمنین علی (ع)
- حمایت از اسرائیل
- حمایت از رضا پهلوی (اسطوره فاختهگری)
- ترویج باستانگرایی و کوروش پرستی
چرا رسانه مزدور انگلیس چنین میکند؟
چون هر یک از این گزینهها نسخه مرگ ایران است.
در دانشنامه ایرانیکا (بزرگترین و جدیدترین دانشنامه ایران شناسی جهان که در دانشگاه کلمبیا تدوین شده است)، آمده است:
آریایی ها دیو پرست بودند.
چگونه بهائیان ادعای دینی نوین دارند، در حالی که تمام احکام و تعالیم دین مبین اسلام (که آن را منسوخ و قدیمی اعلام کرده بودند) را با اندکی تغییر غیرمنطقی، به عنوان راه و منش و احکام جدید معرفی کردند؟!
عبدالله بن انیس جُهنى، از دامداران بادیه نشین بود، به دلیل دورى از مدینه، امکان حضور دایم در مدینه را نداشت.
با سند صحیح از ابوصالح حنفی نقل شده است كه ديدم علی بن أبی طالب (عليهالسلام) را كه قرآن را میگرفت و بر سر میگذاشت؛ تا جایی كه من صدای حركت ورقهای آن را میشنيدم. سپس میفرمود: خدايا آنها مانع شدند كه من در ميان امت، حكومت کنم؛ پس خدايا ثواب آن را به من عطا فرما!
شامپانزه باغ وحش ارم در اثر کهولت ســن، درگذشـت. او از سوی فعالان محیط زیست، پرویـز نامیده شده بود.
ابویعلی نقل می کند: «امیر مؤمنان (علیهالسلام) به بیماری سختی مبتلا شد و به حدّی لاغر و نحیف گردید که بر حال او نگران شدیم، ... وقتی عافیت یافت، به او گفتیم از حالتی که به شما دست داده بود، ترسیدیم.
ابوریحان بیرونی در حدود هزار سال پیش، در کتاب الآثار الباقیه به نقل از متون باستانی ایرانی مینویسد:
روز ۲۲ بهمن در ایران باستان، روز جشن بود. آنان این روز را بادبره یا باذوَرَه مینامیدند. این جشن در قم باستان، پرشورتر از دیگر جای ها برپا میشد.
سالها به دروغ شعار انسانیت و آزادی سر دادند، اما نقاب از چهره این درنــدگان افتاد، هنگامی که از رنج انسانها شاد شده؛ از قاتل دهها هزار زن و کودک بیگناه حمایت کردند