قصد ترور پیامبر، پس از جنگ تبوک

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ای کاش تاریخ، صدر اسلام را درست‌تر گزارش می‌کرد تا مسلمانان، در شناختِ صحابه، دچار اشتباه نمی‌شدند.

در برخی منابع آمده است که گروهی از صحابه، پس از جنگ تبوک، قصد ترور پیامبر را داشتند.

قرآن کریم نیز به نیت خائنانه منافقان اشاره می‌کند که در انجام آن ناکام ماندند؛ مفسران گفته‌اند منظور از این آیات، همان کسانی هستند که در بازگشت از تبوک، می‌خواستند پیامبر را در یکی از گردنه‌ها، به قتل برسانند.

بیهقی در «دلائل النبوة» و سیوطی در «دُرّ المَنثور» نقل کرده‌اند که پیامبر، از این نقشه آگاه شد و مسیر کاروان را تغییر داد؛ گروهی از منافقان، با چهره‌های پوشیده، از مسیر کوهستانی (عقبه) آمدند تا نقشه‌شان را اجرا کنند.

پیامبر، عمار یاسر را جلوتر و حذیفه را پشت سر قرار داد تا مراقب باشند. وقتی صدای نزدیک شدن مهاجمان شنیده شد، پیامبر به حذیفه دستور داد: آنها را دور کند؛ حذیفه با عصا به صورتشان زد و آنان را شناخت. آنها که فهمیدند شناخته شده‌اند، به سرعت خود را میان مسلمانان پنهان کردند.

پیامبر به حذیفه فرمود: فهمیدید که اینها چه قصدی داشتند؟ گفت: نه! پیامبر فرمود: آنها قصد داشتند، با رَم دادن شُترم، مرا از کوه به زیر بیندازند؛ گفت: ای پیامبر! دستور دهید تا مردم، گردن آنها را بزنند، پیامبر فرمود: من دوست ندارم مردم بگویند که پیامبر، اصحاب خود را با اتهام بستن، می‌کُشد، این موضوع را ندیده بگیرید و ابراز نکنید.

کد ویدئو برای استفاده در وبلاگ یا سایت شما:

إضافة تعليق جديد

CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.
Fill in the blank.