2 - عقايد اشعرى
خداوند مالك بندگان است ، فعال ما يشا است ، اگر بندگان را به بهشت برد، ميل است و اگر به آتش افكند، باز هم ميل او است و ظلمى مرتكب نشده است . رويت خداوند محال نيست ، زيرا هر موجودى قابل مشاهده است .
در قيامت مؤ منان او را مشاهده كنند.
اشعرى اين ترهات را از احمد حنبل ياد گرفته بود كه مى گفت : در هر شب جمعه خداوند با خرش پائين مى آيد،هاى مؤ منان ! پشت بام خانه ها تان نقل نبات بريزيد، خر نقل دوست دارد!!
مريدان اشعرى بعدها اين مزخرفات را تاويل و توجيه كرده اند كه منظور رويت جسمى نيست ، حصول حالتى است در انسان كه ناشى ازروئيت خداوند است !
اما در قيامت چون ماه شب چهارده يا پسركى چهارده ساله بر عرش پديدار خواهد شد و خلايق او را در روز محشر به چشم خواهند ديد!!
اشعرى مى گويد: تكليف ما لا يطاق جايز است . سعادت و شقاوت به اراده خداوند بستگى دارد و ازلى است و لا يتغير. كسى نمى تواند شقاوت ازلى خود را عوض كند. عقل اعتبار و استقلال ندارد، هر چه شرع گفت همان است . كفر و ايمان در بندگان ارادى نيست ، بلكه اراده الهى است . بندگان قادر به ترك آنچه خداوند بر آنان و در آنان آفريده نيستند! ايمان تصديق به قلب است و اقرار به زبان و عمل به اركان ، از فروع ايمان است . عبادت و اطاعت راهگشاى جنت نيست . خدا هر چه خواهد، همان شود انبيا را به دوزخ برد و اشقيا را به بهشت سپرد.
كودكان كفار در دوزخ جاى گيرند. انجام قبايح بر خداوند روا باشد. دروغ گفتن بر خداوند روا باشد، مرتكب كبيره مؤ من است تكليف اين گونه افراد از دايره فهم انسان خارج است و بايد آن را به خدا واگذار كرد. مرتكب كبيره اگر توبه نكند و از دنيا برود، نمى توان او را مستحق عذاب دانست ، زيرا بستگى به مشيت الهى دارد شفاعت رسول شامل حال مرتكب كبيره مى شود.
هر چه پروردگار بكند، عين عدل است : مؤ منان را به دوزخ برد و فاسقان را به بهشت .
ارسال رسل از سوى خدا جايز است و نه واجب .
معجزه به تنهايى دليل بر صحت ادعاى پيامبران نيست .
بر مسلمانان واجب است فردى را به رهبرى و امامت خود برگزينند. شرايط امامت علم و عدالت و سياست است .
عصمت امام از همه گناهان شرط نيست ، نص خليفه و اجماع اهل حل و عقد و اجماع امت كافى است ، امام بايد از قريش باشد، مجتهد و آگاه به احكام رشع باشد، داراى قدرت و تدبير باشد، شجاع باشد، بالغ باشد، عادل باشد، آزاد باشد، مرد باشد، بى نقص باشد، شقى القلب باشد، تقدم مفضول بر افضل جايز است .