سلفیت
ابن تیمیّه ازاندیشمندان مشهورعالم اسلام است که دراثر مخالفت صریح با فلسفه و جمود بر ظواهر به وادی خطرناک جسمانیت خداوند وارد شده و مرئی بودن خداوند را پذیرفته است. او معتقد است موجود قائم به نفس و غیر قابل اشارهی حسّی و غیرقابل رؤیت وجود خارجی ندارد. بنابراین یک چنین موجودی ساخته و پرداختهی ذهن بشر است.
ابن تیمیه در کتابهای مختلفش، ابنسینا را به خاطر عقلگرایی تکفیر کرده و میگوید: ابنسینا و امثال او از پیروان کفار هستند. زیرا خداوند سبحان انسانها را از پیروی صاحبانِ منصب و علم که دشمن پیامبر (صلی الله علیه و آله) هستند برحذر داشته است و ابن سینا از افرادی است که دارای علم بود، ولی علم او نفعی به حال انسانها ندارد.
سلفیه درباری نام دیگر وهابیت است. وهابیت امروزه در قالب گروه جامیه نیز تشخص یافته است که رهبر این گروه، «ربیع المدخلی» است. «ربیع مدخلی» با برداشتن علم وهابیت، به شدت در مقابل دیگر اندیشمندان اهلسنت همچون سید قطب قد عَلَم کرده و مبنای توحیدی سید قطب را به چالش کشانده است که با این کار خط بطلان بر افکار خود کشیده است.
با دقت نظر در نحوه برخورد ابنتیمیه با روایات فضائل، به این نتیجه میتوان دست یافت که او با روایات مختلف فضائل اهلبیت(علیهم السلام) برخوردهای متفاوتی انجام میدهد. در خصوص روایاتی که از لحاظ سندی و متنی متقن هستند دست به تشریک میزند. یعنی اختصاص فضیلت را مورد انکار قرار میدهد و سعی میکند هیچ برتری برای اهلبیت پیامبر نسبت به بقیه باقی نماند.
یکی از مسائلی که در بین مسلمانان قرون طلایی اسلام مورد نزاع واقع شد و حتی بر سر آن بسیاری به قتل رسیدند و بسیاری به زندان افتادند و بین مسلمانان در بعضی شهرها و قصبات سالها درگیری مذهبی واقع شد، اختلاف در فهم مسائل دینی بوده است. آیا این سلف صالح که دارای بهترین فهم بودند نباید دارای شناخت عمیق از این مسائل باشند؟
عقیده مهدویت، عقیدهای محکم در چارچوب نظام فکری مسلمانان است و همه مسلمانان و حتی وهابیان به آن معتقد هستند. اگرچه در این میان از طرف ابنتیمیه اشکالاتی به این عقیده شده است. ابنتیمیه از سویی نام پدر امام مهدی(علیهالسلام) را عبدالله دانسته و از سویی دیگر مهدی را از نسل حسن بن علی میداند، که هر دوی این اشکالات بیاساس است.
مناسب این است که همه مذاهب در جهت احترام مقابل به یکدیگر و تحکیم قوای اسلامی از توهین به یکدیگر پرهز نموده و به دولت اسلامی قدرتمند در مقابل ایادی استکبار قدرت و توان مضاعف ببخشیم.
در گزارشها و تصاویری که در مورد موقعیت جغرافیایی فعالیت حسابهای توییتری گروهک تروریستی داعش منتشر شده است، نام کشور عربستان سعودی و چند كشور از جمله ایالات متحده آمریکا به چشم میخورد، که این امر نشان دهنده فعالیت این گروهک تروریستی به صورت گسترده در این کشورها است.
نبهانی از علمای اهل سنت (متوفای ۱۳۵۰ قمری) در کتاب الشواهد الحق میگوید: به درستی که ثابت شد و از خورشید واضحتر است که علمای مذاهب اربعه بر این مساله اتفاق نظر دارند، که بدعتهای ابن تیمیه را باید کنار گذاشت. برخی از آنها حتی فراتر رفته به نقلهای ابن تیمیه نیز معترضند بعضا آنها را معتبر نمیدانند.
ابن تیمیه در عداوت با علی (علیه السلام) سنگ تمام گذاشته و هرجایی که توانسته یا فضیلتی از ایشان منکر شده و یا عیب و نقصی را بر آن حضرت بار نموده است. ایشان دربارهی آن حضرت میگوید: «علی برای هوای نفس خودش جنگها را به راه انداخت، نه برای خدا، و همانند فرعون کشتار و فساد بر روی زمین را گسترش داد.»
ابن تیمیه در رد فضائل حضرت علی (علیه السلام) تا جایی اغراق میکند که حتی این انکار دامنگیر باقی صحابه نیز میگردد. به عبارت دیگر به جهت اینکه برای کلام خود در رد فضیلتی از فضائل حضرت علی (علیه السلام) که مورد اتفاق همگان است، مویدی بیاورد، فضائل باقی صحابه را نیز منکر میشود. و این کار بعضا موجب انتقادات شدیدی...
ابن تیمیه در بسیاری از موارد علیرغم اینکه در ظاهر اظهار محبت و دوستی نسبت به شخصی از انبیاء واولیاء مینماید ولی در عمل و در ادعاهایی که در کتبش میآورد، عملا اگر نگوییم دشمنی، دست کم چیزی به اسم محبت از آن برداشت نمیشود. شاید عجیب باشد که بگوییم او محبتی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نداشته است. ولی از اهانتهای گاه و بیگاه او...
چگونه میتوان تصور کرد که اکثر صحابه و تابعین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نعوذ بالله به ایشان دشنام دهند. و از آن بالاتر بلکه به خداوند متعال نیز اهانت نمایند. شاید این کلام در نگاه اول از ابن تیمیه بعید باشد. اما خود ایشان میگوید که اکثر صحابه و تابعین به علی (علیه السلام) دشنام میدادند. حال اگر این عبارت را کنار بیان رسول گرامی اسلام قرار دهیم...
بعضی اقوال ابن تیمیه به قدری ثقیل و سنگین است که انسان در نگاه اول مبهوت میماند و نمیداند باید با این عبارت چه کند. حتی در برخی موارد با اینکه عین این مطلب را در کتاب او مشاهده میکند، ولی برای انسان مسلمان، هضم این مطلب بسیار سنگین است. قضیه از این قرار است که تمام سلف و ائمهی اربعه و همهی کسانی در فقه و مذاهب فقهی دارای جایگاهی...