عرفان حلقه

از جمله اشکالات وارده بر مبانی عرفان حلقه، وجود واژگان نامفهوم و بیمبنا در سخنان سرکرده آن است. به عنوان نمونه، اصطلاحات، جهان هیچ قطبی، جهان تک قطبی و جهان دوقطبی، از جمله مفاهیمی هستند، که هیچ گونه اصالت و مبنایی در عرفان برای آن قابل تصور نیست. این فرد که به زعم خود،در صدد ایجاد نوآوری و خلاقیت در اصطلاحات عرفانی است، هیچ گونه منطق و استدلال عقلانی برای آن ادعاهای خود ندارد.

طبق اصول عرفان کیهانی، برای جلوگیری از منیت و غرور در طریق عرفان، بهرهگیری از هر نوع فن و تکنیکی ممنوع بوده و بیابزرای یکی از خصوصیات برتری عرفان حلقه نسبت به سایر معنویتها به شمار رفته است. طاهری میگوید:«یکی از تفاوتها وجود فن و تکنیک در سایر عرفانهاست که با عرفان اصیل سازگاری ندارد. وقتی فردی به کمک تکنیک، توانایی و قدرتی کسب میکند، در نهایت آن را بهحساب توان فردی و اینکه تکنیک را بهخوبی به کار برده است، میگذارد و دچار غرور و منیت و خودستایی میگردد.»

عرفان حلقه، ابلیس را در گروه فرشتگان و ماموران خاص درگاه ربوبی قرار داده است. بطوری که با خارج کردن نظام هستی از نظام تک قطبی، در به ثمر رساندن هدف خلقت و چرخه تکامل انسان، نقش اساسی و محوری دارد.

کسی که مدعی معنویت و عرفان است، انتظار آن میرود از ابتداییترین مباحث و موضوعات، مربوط به آن حوزه مطلع بوده و نسبت به آن اشراف داشته باشد. اکثر مدعیان معنویتهای نوظهور، نسبت به مباحث عرفان و دین از آگاهی و شناخت لازم برخوردار نیستند؛ به همین دلیل گرفتار تحلیلها و برداشتهای انحرافی در مباحث مربوط به عرفان و معنویت شده و از اصول و الزامات مشخص شده توسط شرع و دین عبور میکنند.

یکی از ویژگیهای عرفان حلقه، بهرهگیری از هر وسیله و ابزاری برای رسیدن به اهداف است. یکی از ادعاهای محمدعلی طاهری سرکرده این فرقه، گسترش و ترویج عرفان اسلامی-ایرانی در بین مردم و جامعه مدرن امروزی است. به گفته طاهری، چنین کاری تا به الان انجام نشده و عرفان سنتی صرفاً در بین خواص جاری بوده و به بدنه جامعه و عموم مردم سرایت نکرده است.

مخفی کاری و عدم ادعای کرامت یکی از خصوصیات عارفان راستین است. یک عارف اسلامی هرگز برای رسیدن به اهداف دنیایی، مدعی دارا بودن ویژگیهای خاص را ندارد. برخلاف مدعیان معنویتهای نوظهور که با داشتن اندک توانایی ظاهری و اثبات نشده، گوش عالم را کر کرده و در بوق و کرنا میکنند که، ای مردم، ای دنیا، بدانید که دوای درد شما همین جاست، پس بشتابید.

محمدعلی طاهری سرکرده فرقه حلقه برای جذب بیشترمخاطب و در راستای تامین اهداف فرقه، در هر مسئلهی چالش برانگیزی ورود کرده و ایراد نظرمیکند. او برای اینکه برخورد با همجنس گرایی در جوامع اسلامی را مورد نکوهش قرار دهد، در مطلبی قابل تامل و تاسفبار میگوید: «حالا که در جوامعی(جامعهاسلامی) همجنس بازی مخفی کاری میشود، خود مخفیکاری تنش آفرین است. شاید در کشورهایی که این قضیه آزاد است، به خاطر ایجاد تنش است.»

فلسفه آفرینش شیطان (ابلیس) و نقش آن در هستی، از جمله مسائل مهمی است که جهل نسبت به آن، گروههای مختلفی از انسانها را به ورطهی سقوط اعتقادی کشانده است. این عده در تشخیص جایگاه شیطان و کارکرد آن در نظام هستی دچار خلط شده، آن را قطبی مقابل خداوند متعال مفروض دانستهاند.

با ورود به فرقه حلقه هیچ گونه آرامش یا درمان قطعی و دائمی گزارش نشده و این مسائل برای هیچ مجمع علمی با اسناد معتبر اثبات نشده است. اساسا ضد آن اثبات شده است و افراد زیادی در این فرقه آسیبهای روحی، روانی، جسمی و اعتقادی خوردهاند. حتی افرادی جان خود را از دست دادند از جمله آیسان علی بابایی و غیره.

از ویژگیهای عرفان حلقه در جهت جذب مخاطب، پرداختن به مباحث به ظاهر جذاب و بحث برانگیزی است که برای مخاطب تازگی داشته باشد. یکی از این مباحث، موضوع ملزم شدن فرشتگان و شیطان، به سجده کردن در برابر حضرت آدم (علیهالسلام) به دستور خداوند است. متاسفانه طاهری بدون داشتن حداقل سواد در زمینه قرآن و فهم روایات، اقدام به برداشتهای غلط و کاملاً انحرافی، در معانی و تفسیر آیات قرآن کریم کرده و مخاطبان نا آگاه خود را به کج فهمی در فهم آیات و مبانی دینی سوق داده است.

نفی قدرتهای فوق العاده برای حضرت مهدی (علیهالسلام) و برجسته ساختن نیروی شگفتانگیز دجال از سوی عرفان حلقه، نوعی عجز و ناتوانی را برای نیروی عظیم الهی در برابر نیروی شیطانی دجال به اثبات میرساند. این درحالی است که طبق روایات بیشماری، قدرت الهی آن حضرت، با ابعاد و زوایای گوناگون به رشته تحریر در آمده است.

با نگاهی به محتوای دروس عرفان حلقه پی خواهیم برد که التقاطی از چندآیین هستند. و این نشان میدهد که عرفان حلقه با فرقههای مثل، کابالا، وهابیت، ریکی، یوگا، اکنکار، تصوف فرقهای و تفکر نوین اشتراکات اعتقادی دارد.

اخیرا در کشور معنویتهایی ظهور و بروز کردهاند که، وجود دین و مذهب را در رسیدن انسان به کمال، ضروری نمیدانند. سرکردگان این قبیل معنویتها مدعی هستند، انسان در راه رسیدن به تعالی نیازی به آموزههای دین و مذهب ندارد. به عنوان نمونه، محمدعلی طاهری سرکرده فرقه انحرافی کیهانی، در کتاب فرادرمانی میگوید:«در راه کمال نیازی به دین نیست.» اما در منطق اسلام رسیدن به کمال حقیقی، صرفاً در قالب آموزههای وحیانی و دینی امکان پذیر است.

فرقه عرفان کیهانی، که با ادعای تعالی و عرفان الهی فعالیت خود را آغاز کرد؛ در ابتدا مدعی رساندن افراد به خدا و کمال و سعادت بود، ولی در مسیر فعالیتهای خود، علاوه بر بروز انحرافات عقیدتی و عرفانی، به ابزاری در دست دشمنان اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده و با اتخاذ سیاستهای سرکردگان و حامیان خود، مورد ترد مردم علمای عرفان و دین قرار گرفت. و نام خود را درمیان روسیاهان و بدنامان و خیانت کنندگان به آرمانهای نظام جمهوری اسلامی، ثبت کرد.