به بهانه ی انقلاب اسلامی ایران، نگرشی براهداف قیام های اسلامی

  • 1392/11/19 - 19:11
در مقابل این اعمال شیطانی، قیام هایی صورت گرفت تا مسیر انحراف را به سوی اهداف بعثت رسول اکرم صلی الله علیه وآله باز گردد

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ خورشید دین مقدس اسلام وقتی درخشید که مردم به تاریکی ظلمانی و شیطانی جاهلیت خو گرفته بودند و تابع خرافات و یا تحریفات صاحبان زور و مقام بودند. قیام اسلام بر علیه این مسیر گمراهی بود که انسان را در راه هدف های ابلیس غوطه ور ساخته بود. با استقامت و پایداری یگانه گوهر خلقت، حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه وآله که بر اساس دستور مستقیم خالق یکتا با بیان فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ[1] بود و با همراهی و رشادت وزیر و جانشین پیامبر، حضرت امیرالمومنین علیه السلام ثمره‌ی این انقلاب به بار نشست و دین آخر پایه گذاری شد تا انسان را تا آخر دوران و تا روز معلوم به سمت و سوی تعالی و کمال رهنمون گردد.

تاریخ پر فراز و نشیب اسلام، حکایت از این دارد که لشکریان شیطان همیشه در صدد واژگون ساختن این علم و پرچم بوده‌اند و مبارزه با اسلام را از همان آغاز، شروع کرده‌اند. پس از رحلت جانسوز پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله سنگ تفرقه توسط ایشان نهاده شد و این مسیر انحراف تاجایی کشیده شد که تنها پس از نیم قرن از شروع بعثت، داعیان جانشینی پیامبر اسلام، تلاش کردند تا نامی از رسول الله نباشد و تمام هم و غم ایشان پایین کشیدن نام مبارک محمد صلی الله علیه  آله و اقرار به نبوت وی از مأذنه‌ها بود![2]

در مقابل این اعمال شیطانی، قیام‌هایی صورت گرفت تا مسیر انحراف را به سوی اهداف بعثت رسول اکرم صلی الله علیه وآله باز گردد که شاخص این قیام‌ها، نبرد جمل، صفین، نهروان و عاشورا بود! امیرالمومنین علیه السلام دغدغه‌ی خود را بازیچه قرار گرفتن اسلام در دست حاکمان جور بیان داشته و می‌فرمایند: و لكنَّني آسى أنْ يَليَ أمرَ هذهِ الاُمّةِ سُفَهاؤها و فُجّارُها، فَيتّخِذوا مالَ اللّه ِ دُوَلاً، و عِبادَهُ خَوَلاً، و الصّالِحينَ حَرْبا، و الفاسِقينَ حِزْبا[3] از آن اندوهناکم که سرپرستی حکومت این امت به دست نابخردان و گنهکاران بیفتد پس بیت المال را به غارت برده (همانند اموال شخصی با آن رفتار کنند) و بندگان او را به بردگی گرفته و در نبرد با صالحان قرار گیرند و فاسقان را به عنوان دار و دسته خویش برگزینند. و بانی قیام عاشورا، حضرت سید الشهدا علیه السلام هدف از قیام خونین خود را این گونه بیان کرده و فرمودند: إنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَ لَا بَطِرًا وَ لَا مُفْسِدًا وَ لَا ظَالِمًا وَ إنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الإصْلَاحِ فِی أُمَّه جَدِّی مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَهُ عَلَیْهِ وَ ءَالِهِ؛ أُرِیدُ أَنْ ءَامُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَی عَنِ الْمُنْکَرِ، وَ أَسِیرَ بِسِیرَه جَدِّی وَ سِیرَه أَبِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام[4] من از روی  خودخواهی  و خوشگذرانی  و يا بری  فساد و ستمگری  قيام نكردم، بلكه قيام من بری  اصلاح در امّت جدّم می باشد، می خواهم امر به معروف و نهی  از منكر كنم و به سيره و روش جدّم و پدرم علی  بن ابيطالب عمل كنم.

ایشان نیز هدف از قیام اسلامی را احیای مبانی نظام اسلامی که پایه گذار و شارع آن شخص پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله بود، بیان کردند. و پس از این قیام‌ها، قیام زید بن علی علیهما السلام بود که با اذن امام صادق علیه السلام برای اصلاح انحراف انجام گردید. امام رضا علیه السلام راجع به قیام زید به مامون می‌گوید: امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: زید برای قیامش با من مشورت کرد. من به او گفتم: عمو جان اگر دوست داری و راضی هستی که همان به دار آویخته ی در کُناسه [5] باشی، پس راه تو همین است. چون زید از نزد امام صادق (ع) بیرون رفت، امام صادق (ع) گفت: وای به حال کسی که ندای او را بشنود و او را یاری نکند.[6]

پس از این بزرگوار نیز قیام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های محلی بر علیه طاغوت‌های زمان انجام گردید، اما همگی یا دچار شکست شده و یا اسیر انحراف گشتند تا قرن اخیر که هیچ امیدی به برپایی حکومتی نمی رفت که داعیه‌ی احیای قواعد و قوانین اسلام را داشته باشد. چون با روی کار آمدن دیکتاتوری پهلوی، موجی جدید بر علیه اسلام سنتی شروع به فعالیت نمود و حکومت ظاهر را نیز محترم نگه نداشت و با اعمالی چون کشف حجاب و انکار ضروری دین، شمشیر مقابله با اسلام را از رو بست. در همین برهه از زمان، قیام امام خمینی (ره) احیای دوباره ی اسلام و ارزشهای انسانی و الهی آن را در پی داشت و بزرگ ترین رویارویی کفر و اسلام در قرن اخیر را لقب گرفت. بیست و دوم بهمن سال 57 هجری شمسی سالروز استقرار دوباره ی پرچم اسلام به دست فرزند پیامبر صلی الله علیه وآله بود که جمهوری اسلامی را پایه گذاری کرد. امام خمینی انقلاب اسلامی را محصور به مرزهای بین المللی نمی‌دانست و به سردمداران کفر پیام همراهی می‌داد. ایشان در نامه ی تاریخی خود به گورباچف نوشته‌اند: آقای گورباچف وقتی از گلدسته‌های مساجد بعضی از جمهوری‌های شما پس از هفتاد سال بانگ «الله‌اکبر» و شهادت به رسالت حضرت ختمی‌ مرتبت ـ صلی‌الله علیه و آله و سلم ـ به گوش رسید، تمامی طرفداران اسلام ناب محمدی صلی‌الله علیه و آله را از شوق به گریه انداخت.[7]

این اتفاق به خوبی نشان می‌دهد که حیات دین مقدس اسلام تا پایان دوران قطعی و یقینی است و معجزه ی پیامبر اسلام که همان قرآن کریم است، بنا بر تصریح آیات وحی إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ[8] بدون تحریف و انحراف تا روز ظهور منجی و تا روز موعود برای دستگیری و هدایت، باقی خواهد بود.

پی نوشت:

1- سوره : هود آیه : 112 - پس، همان گونه كه دستور يافته ‏اى ايستادگى كن...
2- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ۱۰ ص ۱۰۱  و  مروج الذهب ج 3.
3- نامه ی شصت و دوم کتاب شریف نهج البلاغه.
4- بحارالانوار، ج 44، ص 329.
5- نام محله ای در شهر کوفه
6- معجم رجال الحدیث ج ۷ ص ۳۵۸ چاپ نجف - نقیح المقال مامقانی، ج ۱ ص ۴۶۹ حرف (زی) - قواعد شهید باب امر به معروف و نهی از منکر - ریاض السالکین در شرح صحیفه سجادیه سید علی خان شیرازی اوائل کتاب
7- نامه تاریخی امام خمینی به گورباچف در 11 دی ماه 1367
8- سوره : الحجر آیه : 9 - بى‏ ترديد، ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده ‏ايم، و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.