امام رضا (ع) پیشوای هدایت
حضرت موسى بن جعفر (ع) با تجليل و ستايش از فرزندش امام رضا (ع) او را بر ديگر فرزندان گرامى و جليل القدر خود مقدم داشته، آنان را به خدمت او و مراجعه در امور دينى به حضرتش فراخوانده و مىفرمايد: اين على بن موسى، برادر شما عالم آل محمد (ص) است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حضرت ابومحمد على بن موسى الرضا (عليهالسلام) فرزند موسی بن جعفر (علیهماالسلام) و نجمه خاتون و از سلاله پاک محمد رسول الله (صلىاللهعليهوآله) و هشتمين امام از خاندان رسالت است كه خداوند هر آلايش و آلودگى را از آنان زدوده و پاك و پاكيزهشان گرداند.[1] خاندانى كه پيامبر اكرم (صلىاللهعليهوآله) آنان را همسنگ و هم طراز با قرآن خواند، كه هر كس به آن دو چنگ زند گمراه نمىشود. خاندانى كه كشتى نجات بوده و هر كس به اين كشتى پيوسته و بر آن سوار شود، از غرق شدن ايمن شود و هر كس از آن رو برتابد، در ورطه گمراهى غرق شود.[2]
اين امام بزرگ كه پيامبر اكرم (صلىاللهعليهوآله) مژده ولادتش را داده بود، پس از به شهادت رسيدن جدش امام صادق (عليهالسلام) و در روزگار خلافت منصور، در گرامیترين خاندانهاى قريش، خاندان امامت و شهادت، يعنى خاندان هاشمى و علوى، زاده شد و در دامان پدرش امام كاظم (عليهالسلام) پرورش يافت و باليد و بزرگ شد.
بینش سیاسی امام رضا (علیهالسلام)
امام رضا (عليهالسلام) به عنوان درخشان ترين چهره سياسى تاريخ اسلام و روزگار خود در عرصه حيات سياسى اسلام درخشید. حضرت در موضعگيرى سياسى خود بسيار مقاوم و صريح بود. هرگز فريب روشهاى پوشالى و دوگانهاى كه از سوى هوشمندترين خليفه عباسی یعنى مأمون به كار گرفته شده بود، نخورد؛ زیرا حضرت دريافته بود که پيشنهاد نخست مأمون به امام براى پذيرش خلافت، سپس پيشنهاد پذيرش منصب ولايتعهدى آن هم در روزگارى كه قيامهاى علويان، تخت سلطنت عباسيان را مىلرزاند، فريبى بيش نيست.
علم و دانش امام رضا (علیهالسلام)
دانش سرشار و كامل حضرت امام رضا (عليهالسلام) او را سرآمد روزگار خود كرده بود و در سراسر گستره اسلامى تنها مرجعى بود كه فقيهان و عالمان در هر موضوعى كه با مشكل روبرو شده و در حل آن در مىماندند، به ایشان مراجعه می کردند؛ بهگونهاى كه مورخان و راويان، يكصدا حضرت را در احكام دين، فلسفه، طب و ديگر دانشهاى آن روز، سرآمد روزگار مىدانستند.
عبدالسلام هروى كه ملازم و همراه امام رضا (علیهالسلام) بود درباره فراوانى و گستردگى دانش آن حضرت مىگويد: «عالمتر از على بن موسى الرضا (علیهالسلام) نديدم و هر عالمى كه او را مىديد همانند من [به بىنظير بودن حضرتش] اقرار مىكرد.»[3]
ابراهيم بن عباس از محدثان عصر امام رضا (علیهالسلام) از پدر خود در توصيف و دانش ژرف حضرت مىگويد: «آنسان كه من ديدم هرگاه از امام رضا (علیهالسلام) سؤالى میشد، بدون استثناء پاسخ مىداد و كسى را نديدم كه همانند او از آنچه در زمانهاى گذشته بوده (رخ داده) تا به امروز آگاه و مطلع باشد.»[4]
امام رضا (عليهالسلام) در کلام دیگران:
شخصيت حضرت على بن موسى الرضا (عليهالسلام) در هر عصر و نسلى، احساسات و عواطف عالمان و نويسندگان را برانگيخته، آنان تحت تأثير شخصيت او با زيباترين، رساترين و پرمعناترين واژهها و جملهها، شناخت و احساسات توأم با تكريم و ستايش خود را نسبت به حضرتش بيان كردهاند. در اينجا به برخى از اين موارد اشاره مىكنيم:
حضرت موسى بن جعفر (عليهالسلام) با تجليل و ستايش از فرزندش امام رضا (عليهالسلام) او را بر ديگر فرزندان گرامى و جليل القدر خود مقدم داشته، آنان را به خدمت او و مراجعه در امور دينى به حضرتش فراخوانده، مىفرمايد: «اين على بن موسى، برادر شما عالم آل محمد (صلىاللّهعليهوآله) است. احكام دين خود را از او بخواهيد و هر چه به شما گفت [با جان و دل بپذيريد و] حفظ كنيد، زيرا از پدرم جعفر بن محمد (عليهالسلام) شنيدم كه به من مىگفت: به يقين عالم آل محمد (صلىاللّهعليهوآله) از صلب توست و اى كاش او را مىديدم. او هم نام اميرالمؤمنين است.»[5]
مأمون خليفه عباسى كه خود از سرسخت ترين دشمنان آن حضرت است، اما تحت تأثير وجود با عظمت امام رضا (عليهالسلام) بارها و در مناسبت هاى زيادى از فضل امام رضا (عليهالسلام) گفته و در ستايش او زبان به گفتار گشوده است، از جمله مأمون به حسن برادرِ فضل بن سهل درباره امام رضا (عليهالسلام) مىگويد: «برتراز اين مرد [امام على بن موسى (عليهالسلام)] كسى را در گستره زمين نمىشناسم.»[6]
چهره ديگرى كه از امام رضا (عليهالسلام) تعريف و تمجيد كرده، ذهبی عالم مشهور اهل سنت است. او به دشمنى و كينه توزى نسبت به اهل بيت (عليهمالسلام) شهره و نامى است، اما در برابر شكوه و عظمت امام رضا (عليهالسلام) ناچار تسليم شده، فضل حضرت را اعتراف كرده و مىگويد: «امام ابوالحسن، فرزند موسى الكاظم، فرزند جعفر صادق، فرزند محمد باقر، فرزند على زين العابدين، فرزند حسين فرزند على بن ابى طالب هاشمى علوى؛ ... در روزگار خود، مهتر بنىهاشم، بردبارترين، بلندنظرترين و ارجمندترين آنان بود؛ مأمون او را بزرگ مىشمرد؛ در برابر او فروتنى مىكرد و درباره او راه غلو و زيادهروى در پيش گرفت و سرانجام او را به ولايت عهدى خويش برگزيد.»[7]
پینوشت:
[1]. آیه 33 سوره احزاب.
[2]. کلینی، الکافی، دار الکتب الاسلامیه، ج1، ص294.
[3]. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج10، ص39.
[4]. ابن صباغ مالكی، الفصول المهمة فی معرفة الائمة، ج2، ص988.
[5]. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة و شرح زوارهای، ج3، ص157.
[6]. شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص261.
[7]. ذهبی، تاریخ الاسلام، ج5، ص128.
افزودن نظر جدید