درخت ریشه دارِ اسلام و بوته‌ی کدوی باستانگرایی ضد اسلامی

  • 1401/04/02 - 08:53
نهال اسلام با اراده‌ی خداوند و مجاهدن بهترینِ بندگان خداوند به درختی تنومند تبدیل شد. درختی ریشه دار که باد و باران و طوفان‌های روزگار را از سر گذراند. خردمندان روزگار، در برابر این درخت استوار، فروتنی می‌کنند. در این میان، کدام بوته‌ی کدو می‌تواند با آن درخت استوار قیاس شود؟
درخت ریشه دارِ اسلام و بوته‌ی کدوی باستانگرایی ضد اسلامی

نگارنده این نوشتار، خود را فرزندِ فدایی ایران می‌داند. اما جریان باستانگراییِ ضد اسلامی را بوته‌ی کدو می‌داند که میوه‌ای به ظاهر درشت و ریشه‌ای ضعیف دارد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ جریان استعمار، همواره متوجه این نکته بود که اسلام انقلابیِ پویا و روحانیت زنده و بیدار، مانع نفوذِ دولت‌های بیگانه در جامعه ایرانی اند. پس کوشیدند که جریان باستانگرایی را علیه اسلام، احیاء و تقویت کنند. به تعبیر برخی از خردمندان، جریان استعمار، کوروش را بزرگ کرد که اسلام را کوچک کند. کسانی که اهل مطالعه و تفکر باشند، به خوبی، دست انگلیس و جبهه جهانی صهیونیزم را در ترویج باستانگرایی در ایران مشاهده می‌کنند.

اما می‌خواهم به نکته‌ای اشاره کنم.

یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های اسلامِ انقلابی، با جریان باستانگرای برانداز در این است:

درباره اسلام، هر کس، جوانمردانه با تفکر و لحاظ کردنِ شرف، درباره‌ی اسلام مطالعه کند، جذب آن خواهد شد. برای نمونه جان دِیوِن‌پورت (John Davenport) اندیشمند انگلیسی پس از سال‌ها مطالعه، مجذوب شخصیت نبی اعظم (صلی الله علیه و آله) شد و کتابی با عنوان «عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن» (An Apology for Mohammed and Koran) نوشت.[1]

توماس کارلایل (Thomas Carlyle) در 1841 میلادی در کتاب «قهرمانان» نام پیامبر اسلام را جزو شخصیت‌های بزرگ و محترم تاریخ ذکر می‌کند. آن هم در فضایی که جَو غالب، جَو اسلام ستیزی است. اما آنان، جوانمردانه لب به  ستایش پیامبر اعظم باز می‌کنند.

در شهریور 1395 کارگاهی در دانشگاه اصفهان با عنوان «تبیین فراز و فرود جایگاه رسول الله (ص) از منظر اسلام‌ شناسان اروپایی» با حضور یکی از مستشرقان فرانسوی به نام جان تولن John Tolan  برگزار شد. یکی از کتاب‌های مهم که نمونه نگاه منصفانه و تمجید از به پیامبر است، کتاب Muhammad; his life based on earliest sources است که چاپ نخست آن به قلم مارتین لینگز در سال 1983 منتشر شد و تاکنون به بیش از بیست زبان زنده دنیا و ترجمه فارسی آن هم با عنوان «محمد صلی الله علیه و آله و سلم بر پایه کهن‌ترین منابع» در سال 1389 منتشر شده است. این کتاب به خوبی بازتاب‌ دهنده تحول مثبت نگاه غربی‌ها در باره پیامبر (صلی الله علیه و آله) است.

در گرماگرم اسلام ستیزی نابخردانه در اروپا، در سال 2018 کتابی با نام «محمد پیامبر صلح در گرماگرم ستیز امپراتوری‌ها» منتشر شده است. این اثر، ترجمه کتاب  Muhammad: Prophet of Peace amid the Clash of Empires نوشته خُوان کول Juan cole است. خوان کول، بارها در برابر فشارها و هجمه‌ها، از اسلام و پیامبر اکرم دفاع کرده است.[2]

در نقطه مقابل، کسانی که با دیده انصاف و خِرَد، ژرف نگرانه به نمادهای باستانگرایی نگاه می‌کنند، از همان ابتدا یا پس از مدتی نسبت به نمادهای باستانی و یا دین زرتشتی و... سَرد می‌شوند. چون از ابتدا، با پُختِگی دوستدار کوروش و هخامنشیان نبودند. بلکه اغلب، اصطلاحاً «داغ» و از سر احساسات و تعصبات دوستدار کوروش بودند. بماند که برخی از ابتدا هم علاقه‌ای به نمادهای باستانی نشان نمی‌دهند. رسانه‌های صهیونیست و تاریخ‌نویسان جریان استعمار نیز در این میان، به تحریک و تهییج احساسات جوانان می‌پردازند تا کوروش پرستی را ترویج کنند. تا هویت راستین مردم ایران را از آنان گرفته و هویتی کاذب به آنان بدهند.[3]

بنده سال‌ها پیش در یک انجمن گفتگوی تاریخی، عضو و به بحث می‌پرداختم. جالب آنکه مدتی پیش (پس از حدود 10 سال) سراغی از باستانگرایانِ دوآتشه‌ی آن انجمن گرفتم. از 4 نفر به صورت کلّی و مطلق، هیچ رد و نشانی پیدا نکردم. 3 نفر از عقائد باستانگرایانه خود بازگشتند و در نوشته‌هایشان هیچ گرایشی به باستانگرایی دیده نشد و بلکه تعارض و تقابل با باستانگرایی هم دیده می‌شد و فقط یک نفر همچنان به حالتی جنون آمیز و غیرمنطقی به ترویج باستانگرایی ضد اسلامی مشغول است! این یک نمونه آماری کوچک است. در مقیاسی بزرگتر هم چنین است. از آن موج به ظاهر عظیم باستانگرایی در دهه هشتاد خورشیدی، امروز تقریبا هیچ چیزی نمانده. جز عده‌ای ترول فیک که در اینستاگرام به سخن پراکنی سرگرم هستند.

پی‌نوشت:

[1]. داونپورت‌، جان‌. عذر تقصیر به پیشگاه محمد (ص‌) و قرآن‌، ترجمه غلامرضا سعیدی‌، تهران: جهان رایانه کوثر، 1385 هـ ش.
[2]. بنگرید به: «مسلمانان تروريست نيستند...»
[3]. بنگرید به: «چرا کوروش و هخامنشیان را به نقد می‌کشیم؟»

تولیدی

دیدگاه‌ها

دوست داشتن کوروش بزرگ کوروش پرستی نیست اما اگر پرست به معنای پرستاری و مراقبت را در نظر بگیری آری از کوروش بزرگ محافظت میکنیم در برابر جریان قوم‌های تجزیه طلب و احیانا مذهبی نماهایی که از سر جنون به دشمنی پرداختند. بعد هم دیگران را به همدستی با صهیونیسم متهم می‌کنند درحالی خودشان روی دیگر‌سکه اند.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.