سیاست ریشهکن کردن سنت توسط برخی صحابه
خداوند در قرآن در سوره نحل آیه 44 با صراحت میفرماید: «ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا آنچه نازل شده را برای آنها روشن سازی.» و مراد از این آیه این است که ای پیامبر! آیات الهی را برای مردم تشریح و تبیین کن، یعنی سنت و راه و روش خود را برای این مردم بازگو کن تا ایشان به رشد و تکامل برسند. اما برخی از اصحاب نزدیک پیامبر علیرغم تذکرات فراوان از ناحیه پیامبر اکرم و تصریح آن حضرت به سنت خود در کنار قرآن، به مصداق حدیث متواتر و صحیح السند ثقلین از آن چشمپوشی کردند و سنت را به کناری نهاده و با شعار «حسبنا کتاب الله» انحرافات زیادی را بهوجود آوردند. در حالیکه خوب میدانستند که دین اسلام با دو بازوی قرآن و سنت پیامبر در جای خود مستحکم میشود و نبود هر یک از این دو، دیگری را یقیناً به سر منزل مقصود نمیرساند؛ حال چه شد که افرادی مانند عمر سخن باطلی را در مقابل قرآن و گفتار پیامبر بیان کردند و بر آن تاکید ورزیدند والله العالم. شاید این افراد از نظر فهم و درک، نعوذبالله، از خدا و رسولش بالاتر بودند و از پیامبر شعورشان بیشتر میرسید که این شعار را سر دادند.
در این نوشتار تعریض بزرگان اهل سنت را در این خصوص بیان میکنیم که معتقدند این شعار از اصل و اساس باطل و پوچ بوده و به جز گمراهی محض چیز دیگری نبوده است:
ذهبی مینویسد: «اگر برای فردی، روایتی از پیامبر آوردی، ولی او گفت: سنت را کنار بگذار و از قرآن بگو، بدان که این فرد گمراه است.»[1]
و خطیب بغدادی این گونه مینویسد که: «ایوب سختیانی میگوید: اگر از سنت برای کسی سخن گفتی و گفت: دلیل از قرآن بیاور و سنت را کنار بگذار، بدانکه آن فرد گمراه و گمراه کننده است.»[2] و این سخنان حاکی از این است که باید قرآن در کنار سنت آورده شود و به تنهایی اثر ندارد و این درحالی بود که عمر چه قبل از رحلت پیامبر و چه در زمان خلافت غاصبانهی خود، فقط شعار «حسبنا کتاب الله» سر داد و به عمّال و کارگزاران حکومتی خود هم تاکید میکرد، تا از سنت پیامبر نامی برده نشود.
و دارمی آورده است: «همان طوری که جبرئیل قرآن را بر پیامبر نازل میکرد، سنت را نیز نازل میکرد.»[3]
در ادامه این تفکر افراد دیگری از بزرگان اهل سنت مانند البانی میگوید: «ای مسلمان! بپرهیز از اینکه قرآن را بدون کمک از روایات نبوی بفهمی! چرا که چنین چیزی امکانپذیر نیست، حتی اگر در فهم لغت همانند سیبویه زمان خود باشی.»[4]
تو خود از این مجمل کلام مفصل خوان.
پینوشت:
[1]. «... اذا حدّثت الرجل بسنّه فقال دعنا من هذا و أجبنا من القرآن فاعلم انّه ضالّ.» سیر اعلام النبلاء، ذهبی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج4 ص472. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. «عن ایوب السختیانی انّه قال اذا حدّثت الرجل بالسنه فقال دعنا من هذا و حدّثنا من القرآن فاعلم انّه ضالّ مضلّ...» الکفایه فی علم الروایه، خطیب بغدادی، مکتبه النشر، مدینه، عربستان، ج1 ص16. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. «اخبرنا محمد بن کثیر عن الاوزاعی عن حسّان قال کان جبرئیل ینزل علی النّبی(ص) بالسنّه کما ینزل علیه القرآن.» سنن، دارمی، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج1 ص153 حدیث588.
[4]. «فحذار ایّها المسلم، ان تحاول فهم القرآن مستقلاً عن السنّه، فانّک لن تستطیع ذلک و لو کنت فی اللغه سیبویه زمانک.» صفه صلاه النّبی، البانی، مکتبه المعارف، ریاض، عربستان، ص171. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید