نقد برخی از خصوصیتهای وهابیون افراطی

  • 1393/02/01 - 01:26
مسلمانان در اصول اعتقادات اسلام با هم مشترکند، هر چند در شاخ و برگ‌ها و شرح بعضی از اصول، برداشت‌های مختلفی دارند، ولی نباید این اختلاف نظرها موجب درگیری میان مذاهب مختلف اسلامی شود، بلکه باید از طریق گفتمان صحیح، افکار را به هم نزدیک کرد. وهابیت به عنوان یکی از فرقه‌های انشعاب یافته از اسلام، خصوصیت‌هایی دارد که مورد نقد دیگر مذاهب قرار می‌گیرند. در این مقاله به نقد و بررسی برخی خصوصیت‌های وهابیون می‌پردازیم.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_مسلمانان در اصول اعتقادات اسلام با هم مشترکند، هر چند در شاخ و برگ‌ها و شرح بعضی از اصول، برداشت‌های مختلفی دارند، ولی نباید این اختلاف نظرها موجب درگیری میان مذاهب مختلف اسلامی شود، بلکه باید از طریق گفتمان صحیح، افکار را به هم نزدیک کرد.
وهابیت به عنوان یکی از فرقه‌های انشعاب یافته از اسلام، خصوصیت‌هایی دارند که مورد نقد دیگر مذاهب قرار می‌گیرند.

در این مقاله به نقد و برررسی برخی از خصوصیتهای وهابیون می‌پردازیم

خصوصیت‌های یک وهابی:

الف: تحمیل عقیده
از مسلمات اسلام این است که تبادل نظر فرق مختلف اسلامی با یکدیگر فقط باید از طریق مباحثه‌های منطقی و دوستانه باشد و همین‌طور برای غیرمسلمانان خداوند چنین دستوری داده است: «ادع إلی ربک بالحکمة و الموعظه الحسنة و جادلهم بالتی هی أحسن إنّ ربک هو أعلم بمن ضلّ عن سبیله و هو أعلم بالمهتدین» [ نحل 125 ]
«با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما؛ و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال ومناظره کن. پروردگارت ،از هر کسی بهتر می‌داند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او هدایت یافتگان را بهتر می‌‌شناسد».
در نقطۀ مقابل آن، وهابیت به راحتی غیر خود را محکوم به شرک دانسته و ریختن خون آنان را حلال می‌شمرند.
محمد بن عبدالوهّاب در کتاب کشف الشبهات خود می‌نویسد:
کسانی که فرشتگان و پیامبران و اولیاء الله را شفیع خود قرار داده، و به وسیله آنان نزد پروردگار تقرب می‌جویند، خونشان حلال و قتل آنان جایز است. [1]

البته اسلام به کسی اجازه نمی‌دهد کسی مخالفان خود را جاهلان مشرک و از این‌قبیل الفاظ خطاب کند و خود را محور اسلام بنامد و همه را کافر و مشرک بخواند، یعنی همان کاری که جماعت وهابیت انجام داده و در اکثر کتاب‌های خود نگاشته‌اند، که درست در نقطۀ مخالف این منطق عادلانۀ اسلامی قرار گرفته‌اند.

ب: خشونت فوق العاده
در طول تاریخ کمتر کسی به اندازۀ وهابیت به اسلام ضربه زده است، شریعت اسلام که سراسر دارای رأفت و رحمت است، اسلامی که میگوید: در برابر بدیها نیکی کنید تا دشمنان سرسخت شما از این همه محبت ( شرمنده شوند ) و دوست شما گردند. اسلامی که می‌گوید: «هل الدین إلا المحبة» [2] «آیا دین چیزی جز محبت است؟».

ج: اقدامات خشونت آمیز وهابیت:
خشونت در عراق:
از جمله اعمال بسیار وحشتناک که در تاریخ وهابیت ثبت شده و حتی مورخان وهابی نیز به آن اعتراف کرده‌اند، قتل عام مردم عراق و کربلا است، بعضی عدد کشتگان را یکصد و پنجاه هزار تن نوشته‌اند و می‌گویند جوی خون در کوچه‌های کربلا به راه افتاد و جالب اینکه اسم این کار را هم، جهاد فی سبیل الله می‌گذارند. [3]

کشتار و قتل عام وحشتناک و عجیب مردم طائف و نیز عیینه یکی دیگر از هزاران پرونده خونبار و تروریستی وهابیت در بلاد اسلامیست..

به وجود آمدن رژیم یا گروه‌هایی بسیار خشن از قلب چنین مکتبی ( طالبان، القاعده و سپاه صحابه ):
این گروه‌ها قوانین خشک مذهب‌ وهابی‌ها را به مرحلۀ اجرا در آورده‌ و در افغانستان و پاکستان و هند جنایت‌هایی انجام داده‌اند که تاریخ از گفتن آن برای آیندگان شرم دارد، آنها اسلام را به گونه‌ای نشان می‌دهند که دوست و دشمن را از آن بیزار می‌سازد.

د: بددهانی و بی‌ادبی:
وهابیت هنگام منظره و گفتگو، حتی با اهل‌سنت، از القاب زشت و توهین آمیز استفاده می‌کنند که خود نوعی خشونت به حساب می‌آید.

ه: تعصب شدید و افراطی:
تعصب در لغت، پای‌بندی شدید نسبت به چیزی گفته می‌شود، تعصب مذموم هم تعصبی است که همواره با جمود فکری و یک جانبه‌نگری و پیشداوری‌های غیر منطقی همراه است و همیشه سبب نفرت و عقب‌افتادگی است، اینگونه متعصبان، تند، خشن، متکبّر و خودبرتربین هستند، تمام آنچه گفته شد در سخنان وهابیان افراطی و اعمالشان و متاسفانه در کتب پیشوایان این گروه دیده می‌شود. [4]

و: عدم آشنایی به ارزش‌های فرهنگی:
کمتر کشوری مانند حجاز دارای آثار اسلامی اصیل و متعدد است، آثاری گرانبها از پیشوایان اسلام و مرقد، قبور و زادگاه آنها و .... ولی متعصبان خشک وهابی، غالب آنها را به این بهانه که این آثار نماد‌های شرک است، از میان می‌برند. [5]

ز : مخالفت با هر پدیدۀ نوین:
این فرقه به هر چیزی که تازه باشد و ابداع شود بدعت می‌گویند. به عنوان مثال ایشان دوچرخه را مرکب شیطان دانسته و از آن اجتناب می‌کردند، استفاده از دوربین‌های عکاسی را تا چند سال قبل حرام می‌دانستند، با تحصیل دختران و زنان در مدارس مخصوص خود، مخالفت می‌کنند، رانندگی زن حتی با حجاب کامل را حرام می‌دانند و...

حال در پاسخ به این اعتقادات سخیف، باید به آنها چنین گفت که، بدعت از دیدگاه فقیهان بزرگ و علمای اصول، این است که شخص چیزی را که قبلا جزء دین نبوده، در دین وارد نماید و به عنوان یک عمل دینی آن را انجام بدهد، فلذا این اعمالی که شما بدعت می‌شمارید اعمال عرفی است و ارتباط خاصی با شرع ندارد تا آن را بدعت بنامید.

 

 

 

پی‌نوشت:
[1] کشف الشبهات، ص 58-87 به نقل از وهابیت مبانی فکری و کارنامه عملی آیت الله سبحانی
[2] خصال صدوق، ص21
[3] تاریخ المملکة السعودیّة
[4] فتاوی الجنة الدائمة للبحوث العلمیه و الافتاء، ج 3، ص 18
[5] به نقل از وهابیت بر سر دوراهی

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.