افزودن نظر جدید
دوست عزیز ایرانی محترم اینجور
دوست عزیز... ایرانی محترم... اینجور صحبت کردن درباره هموطنانی که با عقاید شما مخالف هستن جلوه خوبی نداره و توهین محسوب میشه.... پس خواهشا به جای اینکه درباره دیگران قضاوت کنید و حرفی بزنید مقداری مطالعه و تفکر کنید که اگر حرفی خواستید بزنید مربوط به بحث و علمی باشه و الا توهین کردن زیاد مشکل نیست....کسی نمیخواد به تاریخ کشورش لطمه ای وارد کنه و اگر حرفی هم زده میشه برای روشن شدن حقیقته چون پرداختن به تاریخ ایران باستان نه تنها دارای ایراد نیست بلکه امری بسیار قابل تحسین است، چون هر ملتی باید هویت تاریخی خودش را دریابد و در نتیجه پرداختن به ریشه های تاریخی جوامع امری ضروری است و ما نباید احساس کنیم پرداختن به تاریخ ایران باستان امری خطا یا مخالفت با اسلام است. قبل از ورود اسلام به ایران، ما در فلات ایران یک تاریخ کهن داریم که قطعا آگاهی از این تاریخ می تواند رشد سیاسی ما را باعث شود.هر چه ما به تاریخ تجربیات و تاریخ اداره جامعه و تاریخ زیست متمدنانه مان بیشتر بپردازیم و هر چه بیشتر ما توانسته باشیم از این تاریخ برای حیات روزمره مان بهره بگیریم با قدرت بیشتری می توانیم جامعه مان را به سامان برسانیم.اما نکته ای که در پرداختن به تاریخ باستان باید مورد توجه قرار گیرد این است که ما جریاناتی را در چندصد ساله اخیر شاهد بوده ایم که برای سلطه بر جوامع سعی می کنند بر تاریخ دست اندازی کنند.ما در اینجا یک تحریف تاریخ را به وضوح می بینیم و این البته در قوم یهود سابقه طولانی دارد.قوم یهود در زمینه دست اندازی در تاریخ و تلاش برای محروم کردن ملتها از تجربیات تاریخی شان ید طولایی دارد. در صدر اسلام هم اشرافیت یهود بسیار حساب شده در مورد تاریخ عمل می کردند تا حدی که قسمت قابل توجهی از روایت های ساختگی و ناروای دینی وتاریخی آن دوران به اسرائیلیات معروف شده است. چون این جماعت تلاش زیادی داشته اند که با جعل کردن تاریخ اهداف خودشان را دنبال کنند و به همین خاطر بسیاری از معارف بشری که از طریق تجربیات تاریخی به دست می آید ضربه دیده است. این مساله در سه صده اخیر بسیار چشمگیرتر و بارزتر است و البته محدود به وقایع تاریخی خودشان مانند جنگ های جهانی و مساله هولوکاست و یهودی سوزی های اغراق آمیز و... نیست . آنها با جعل تاریخ، اهداف اقتصادی و سیاسی خاصی را دنبال می کنند که البته در اینجا موضوع بحث ما نیست.به همین دلیل آنچه که ما در پردازش تاریخ ایران باستان باید به آن توجه داشته باشیم این است که از نقل طابق النعل به نعل و تکرار تاریخ و آنچه برای ما نوشته شده است پرهیز کنیم. اگر واقعا به تاریخ اعتقاد داریم و اگر معتقدیم که تاریخ هویت ساز است و تحریف تاریخ ملتها باعث امکان ایجاد سلطه می شود،پس بیاییم محققانه عمل کنیم.چون متاسفانه در فضای تاریخ نگاری باستانی فضایی ایجاد کرده اند که کسی امکان تشکیک و سوال و درخواست مستندات نداشته باشد. باید این امکان فراهم شود که از مورخانی که در این زمینه کتاب نوشته اند سوال شود که شما بر اساس چه مستنداتی اینگونه تاریخ را روایت کرده اید؟ما در زمینه تاریخ هر چه مستندتر کار کنیم به واقعیت تاریخی نزدیکتر خواهیم شد. ما باید بدون اینکه در این زمینه حساسیتی به خرج دهیم باید دعوت کنیم از جامعه که آنچه برای ما به نگارش در آمده است را مطالعه کنیم ولی دربست نپذیریم و امکان تامل و تدبر را برای خودمان محفوظ بداریم.متاسفانه هنوز بعد از ۳۰ سال آنچه در کتابهای درسی ما آمده متاثر از منابعی است که امثال "حبیب لوی" برای ما نوشته اند. کسی که به صراحت در کتاب خاطرات خود اعتراف می کند من یک صهیونیسم متعصب هستم! ایشان کتابی نوشته به نام "تاریخ یهود در ایران" و این کتاب منبع بسیاری از نوشته های دانشگاهی ما شده است و اصلا کسی سعی نکرده که در مورد مستندات تاریخی این کتاب سوال کند.همگان می دانیم که کوروش با قتل پدربزرگ خود حکومت را در دست گرفت و به بابل لشکر کشی کرد و یهودیان را از بابل آزاد کرد و به آنها امکان داد که وارد مشرق زمین شوند.ازهمین روی آنها کم کم، نزدیک دستگاه حکومتی هخامنشیان می شوند . در تورات اشاره شده است که در چند سال آخر حکومت کوروش، او محدودیتهایی را برای آنها ایجاد کرد.برخی مانند لوی گفته اند که این کار به علت خبرچینی همسایگان از یهودیان نزد کوروش صورت گرفته است اما تورات در این زمینه به تخلفات قوم یهود اشاره دارد.بعد از کوروش کمبوجیه نیز سیاست پدر را تقویت کرد و محدودیتهایی را برای اشرافیت یهود ایجاد کرد اما می بینیم که بردیا و کمبوجیه(پسران کوروش) که نسبت به اشرافیت یهود حساسیت داشته اند یکباره از سر راه برداشته می شوند و حساسیتهایی که در دربار هخامنشیان نسبت به یهودیان ایجاد شده بود از بین می رود و دربار هخامنشیان به دست یهود می افتد. تا جایی که داریوش(داماد کوروش و پادشاه بعد از کمبوجیه) حتی دستور به حمایت از یهودیان و سرکوب مخالفان یهودیان می دهد. .(تورات ،کتاب عزرا باب ششم صص:۶-۱۲) یعنی با روی کار آمدن داریوش یک چرخش آشکاری نسبت به اشرافیت یهود در دستگاه هخامنشی ها دیده می شود.لوی و دیگر مستشرقین این تغییر رویه را اینگونه توجیه می کند که"... بعد از کوروش کمبوجیه که به قدرت رسید برادر خود "بردیا" را کشت و برای فتح مصر راهی آن کشور شد.بعد از بازگشت از مصر متوجه می شود که کسی دیگری خود را بردیا خوانده و حکومت را از آن خود کرده است. از همین رو کمبوجیه قبل از ورود به ایران خودکشی می کند. داریوش که داماد کوروش بوده است بعد از کمبوجیه بردیای دروغین را می کشد و حکومت را در دست می گیرد. داریوش با یهودیان نزدیکتر است...".اما مستندات تاریخی حکم می کند که روایت کشته شدن بردیا توسط کمبوجیه بسیار سست باشد. اما چرا این روایت به صورت یک روایت قطعی در کتابهای درسی ما باید حاکم باشد؟می دانیم که کوروش ۸ سال قبل از مرگش، ۲ پسرش (بردیا و کمبو جیه) را در مناطق مختلف(بخش شرقی و غربی قلمرو پادشاهی هخامنشیان) به حکومت رساند.آیا قابل پذیرش است که در چند سالی که کمبوجیه به مصر لشکر کشی کرده است کسی متوجه نشده باشد که بردیا توسط کمبوجیه کشته شده است و شخصی دروغین به جای او نشسته است؟ بردیا یک فرد عادی نبوده است. او پادشاه بخش شرقی قلمرو هخامنشیان بوده است و مرگ او نمی توانسته اینقدر مخفیانه صورت گرفته باشد که کسی متوجه نشود!حتی زن و فرزندان و اطرافیانش هم متوجه نشده اند؟ اگر یک فرد قلابی جایگزین بردیا شده است پس شما مورخین چگونه این مطلب را فهمیدید؟ اصلا بردیای واقعی کی کشته می شود:قبل از رفتن کمبوجیه به مصر یا بعد از آن؟ هر کدام از این سوالات آنقدر محل شک و شبهه است که روایت کشته شدن بردیا توسط کمبوجیه نمی تواند به راحتی مورد پذیرش واقع شود اما این روایت در کتابهای تاریخی و درسی ما به راحتی تکرار می شود.اگر بخواهیم بر اساس روایت های خود تورات قضیه را تفسیر کنیم می توانیم روایت منطقی تری داشته باشیم. در طول تاریخ اشرافیت یهود برای جمع آوری پول و سرمایه هر کاری را مباح می دانستند و بعد از ورود به دربار هخامنشی ها نیز همین رویه را دنبال کردند که تورات نیز به آن اشاره می کند و به همین خاطر کوروش محدودیتهایی را برای آنها ایجاد کرد. یکی ازاین کارها این بود که در این دوران پادشاه یهودیه درجنوب فلسطین با اسباط دهگانه در شمال فلسطین درگیر شدند و با مدد گرفتن از پادشاه آشور اسباط دهگانه را قتل عام کردند و... طبق روایت تورات قطعا عملکرد اشرافیت یهود باعث ایجاد این محدودیت ها از سوی کوروش شد و کمبوجیه هم این را تشدید کرد. و بر این اساس می توان روایت مرگ کمبوجیه و به قدرت رسیدن داریوش را اینگونه روایت کرد که" اشرافیت یهود با کمک داریوش ، کمبوجیه را قبل از رسیدن به ایران کشتند و با این ادعا که این بردیا هم بردیای واقعی نیست بردیا را هم کشتند و جهت حکومت را تغییر دادند. در کتاب "عزرا" تورات هم به فرمان داریوش اشاره می کند که او بر سرکوب و کشتار مخالفان اشرافیت یهود تا کید دارد و از این به بعد نه تنها محدودیتی نیست بلکه کلیه امکانات حکومت در اختیار آنها قرار می گیرد. کلیه شواهد در این جهت است که قطعا کودتایی صورت گرفته است و موانع از سر راه اشرافیت یهود برداشته شده است. الواح باقی مانده نشان می دهد که داریوش به شدت علیه کمبوجیه موضع گرفته و حتی او را به دروغگویی متهم کرده است و حتی پس از مرگ کمبوجیه برای او بارگاهی درست نمی کند.(کتیبه بیستون،ستون اول، سطور ۲۶ تا ۳۵)در حقیقت آنها می خواهند ورود اشرافیت یهود به ایران را منشا خیر و برکت و به نفع مردم جلوه دهند برا ی همین نسبت به تاریخ هخامنشیان گزینشی برخورد می کنند.این کار البته به صورت جدی در دوران پهلوی ها دنبال شد. پهلوی ها که می خواستند گذشته تاریخی ایران یعنی ایران باستان را در مقابل هویت دینی قرار دهند تحت تاثیر مستشرقین سعی کردند نسبت به تاریخ گزینشی عمل کنند و سعی کردند تاریخ شروع تمدن ایرانی را از زمان هخامنشیان قرار دهند و با اینکار گذشته متمدنانه قبل از هخامنشیان را حذف کردند و این گزینشی برخورد کردن با تاریخ باستان، هویت تاریخی ما را مخدوش کرده است.امروز کسانی که تاریخ باستان ایران را به صورت گزینش مطرح می کنند در حقیقت ضد تاریخ ما عمل می کنند. مبدا تاریخ ما هخامنشان نیست. ظلم بزرگی به تاریخ باستان است اگر مثلا تمدن عیلامی ها قبل از هخامنشان را حذف کنیم. البته علت این گزینشی عمل کردن این است که می خواهند به ما بباورانند که ورود اشرافیت یهود به ایران مساوی است با عظمت یافتن و هویت یافتن ایران! یعنی هر چیزی که ملت ایران دارد از زمانی شروع شد که اشرافیت یهود از بابل به ایران آمدند و برای همین هدف است که تاریخ ایران را تقطیع کردند.ما مستندات جدی ای داریم که اینها علاوه بر تقطیع تاریخ برخی آثار و ابنیه قبل از هخامنشی ها را عامدانه نابود کرده اند.گزینش و سپس تحریف دو کار عمده ای است که آگاهانه در دوران پهلوی اول شروع می شود و بعد ادامه می یابد.گر خوب دقت کنیم می بینیم اگر هخامنشیان را اصل و مبدا تاریخ ایران بگیریم دقیقا عکس بزرگی و عظمت ایران باستان حرکت کرده ایم! از نظر این سناریوی تاریخی ملت ما موقعی عظمت و بزرگی یافتند که اشرافیت یهود وارد ایران شدند. در حقیقت این نوع هخامنشی گرایی هویت بخشی به اشرافیت یهود است و از این تاریخ نگاری عظمت ملت ایران در نمی آید.اگر تازه آنچه نوشته اند درست باشد که "بله! هخامنشیان اول تاریخ شماست" اما همین را هم گزینشی مطرح می کنند و از نفوذ و توطئه های یهودیان در دربار هخامنشی ها و قتل عام واقعه پوریم که در منابع اصلی خودشان مطرح شده حرفی نمی زنند.از زمانی که انگلیسی ها بر این کشور مسلط شدند کار تحریف تاریخ و گزینش کردن آن شروع شد. به ما می گویند شما یک زمانی در تاریخ درخشیدید اما این از خودتان نبود از زمانی بود که ما وارد کشور شما شدیم و ما هم همان را تکرار می کنیم و می گوییم که هخامنشی ها مبدا تاریخ هستند در صورتی که عظمت تمدن ایرانی در زمان عیلامی ها به مراتب بیشتر بود. اما در کاوش های باستان شناسی که از زمان رضا خان شروع شد تمام الواح قبل از دوران هخامنشی ها را یا نابود کردند و یا اسمی از آن نبردند. ما ۳۴۰۰۰ لوح به خط عیلامی داریم که در بنیاد ایران شناسی شیکاگو با مدیریت یهودیان ایرانی نگهداری می شود ولی اجازه بررسی آنها را به ما نمی دهند تا واقعیات تاریخی را کشف کنیم.این مساله در خود کتابهای به جا مانده از مستشرقین هم اذعان شده است. مثلا در کتابی که اشمیت نوشته است در سال ۴۲ و بنگاه فرانکلین آن را چاپ کرده است در کاووشهای اطراف تخت جمشید به وضوح آثار عیلامی ها در اطراف تخت جمشید دیده می شود اما همان موقع این آثار را از بین بردند تا فقط تخت جمشید باقی بماند. الان هم کمترین آثاری از عیلامی ها اطراف تخت جمشید نیست و از بین رفته است. چون می خواستند ثابت کنند که قبل از هخامنشی ها ما چیزی نبوده ایم و ورود یهود از بابل باعث ایجاد تمدن در ایران شد. البته این یک نمونه از جنایتهای فراوانی است که در حق تاریخ این ملت روا داشته اند. دوستان عزیز من عاجزانه از شما میخوام که با دید باز و تفکر و تحقیق درباره شنیدهایتان تصمیم بگیرید. همانگونه که اگر حرفی در مورد اشنایان و یا خانوادهایتان از کسی میشنوید و برای اینکه به حقیقتش پی ببرید همه جور سوال و پرسش و تحقیق میکنید در این مورد عمل کنید.
مخلص اهل بیت (...
1394/04/21 - 05:35
لینک ثابت