محمد و علی نه زاییده شده‌اند و نه می‌زایند

  • 1396/10/02 - 11:57
یوسف مردانی شیخ‌المشایخ فرقه گنابادیه در سخنانی عجیب با استناد به روایتی، صفاتی را که مخصوص ذات باری تعالی بود را به حضرت محمد و علی (صلوات الله علیهما) نسبت داد و در ادامه نیز صوفیان را افرادی معرفی کرد که می‌توانند به‌ مقامی برسند که آن‌ها هم ادعا کنند که دارای این صفات هستند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یوسف مردانی شیخ‌المشایخ فرقه صوفیه گنابادیه بازهم سخنانی عجیب بر زبان جاری ساخت و صفاتی که مخصوص خداوند متعال است را به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نسبت داد و گفت: «علی به کی میگن. محمد به کی میگن. علی و محمد نه زائیده شدند و نه می‌زایند. همان علی پسر ابوطالب که ما می‌گوییم، می‌گوید من از هیچ مادری زائیده نشده‌ام. محمد (صلی الله علیه و اله) که می‌گوییم، می‌گوید من از هیچ مادر و پدری زائیده نشده‌ام. من از ازل بوده و هستم. کنت نبیا و کان آدم بین الما و التین، من پیغمبر بودم قبل از آنکه کل آدم سرشته بشه.» [29/ 9/ 96، سخنرانی مردانی] در واقع این روایت مربوط به خلقت نوری پیامبر خداست که بر خلقت تمام انسان‌ها مقدم بوده است. نه خلقت مادی و بشری، تا اینکه بخواهیم بگوییم آن حضرت هرگز  زائیده نشده است.
یوسف مردانی به این بسنده نکرده و در ادامه سخنان خود این ادعا را در مورد صوفیان و هم‌مسلکان خود مطرح کرده و می‌گوید: «شاگردان این مکتب هم به همین ترتیب، به مقامی می‌رسند که می‌گویند نه خیر، ما از پدر و مادر زائیده نشده‌ایم. چنانچه مولوی می‌گوید:
عالم نبود و من بودم آدم نبود و من بودم
این دم نبود و من بودم، من خالق اسماء هستم.» [همان]

درنتیجه می‌بینیم که مردانی خلقت برخی از صوفیان را خلقت نوری خوانده و برخی از صوفیان را هم‌شأن و هم‌ردیف پیامبر اکرم (ص) خوانده است تا به این مکتب، قداستی عجیب ببخشد. حال باید از او پرسید که مگر خلق شدن از ازل و قبل از حضرت آدم، همچون پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) یک مقام اکتسابی است که یک درویش یا سالک بتواند بعد از رسیدن به مقاماتی، ادعای آن را بکند که من قبل از خلقت عالم، خلق شده‌ام؟

پی‌نوشت:
مردانی، یوسف، سخنرانی منتشر شده در کانال تلگرامی وابسته به فرقه، 29/ 6 / 1396

تولیدی

دیدگاه‌ها

نفختو فیه من روحی .... روح خداوند در وجود انسان هست ... از خود شناسی باید به خداشناسی رسید..

سلام مراد از «نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» آن نيست كه چيزى از خدا جدا شده و به انسان ملحق شده باشد، بلكه منظور بيانِ منشأ و ريشه‌ى روح انسان است كه از عالم بالاست، نه عالم خاكى. از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند آدم را آفريد و ما اهل بيت را در نسل او قرار داد و به خاطر كرامت ما فرمان سجده صادر كرد، پس مسجود قرار گرفتن آدم، براى خداوند عبوديّت بود و براى آدم احترام، زيرا ما در صلب او بوديم! (تفسير نور(10جلدى)، ج‌8، ص: 128 )

بله رسد آدمی بجایی که بجز خدا نبیند....شما زمانی به این مقام میرسی که خود او شده باشی چون بجز او چیزی نمیبینی هرجا را او میبینی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.