قانون جذب در اندیشه والش

  • 1393/12/14 - 22:45
قانون جذب به عنوان یکی از مفاهیم فریبنده توانسته است بخش عظیمی از جوامع و فرهنگ‌های مختلف را همراه خود کند. در این قانون ادعا می‌شود انسان با تصور سازی‌های ذهنی می‌تواند واقعیت‌های خارجی را به سوی خود جذب کند. در این قانون برای جذب پدیده‌های خارجی هیچ محدودیتی وجود ندارد. سلامتی، شادی، دوست، پول، ماشین و هرچه که بر ذهن...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قانون جذب به عنوان یکی از مفاهیم فریبنده توانسته است بخش عظیمی از جوامع و فرهنگ‌های مختلف را همراه خود کند. در این قانون ادعا می‌شود انسان با تصور سازی‌های ذهنی می‌تواند واقعیت‌های خارجی را به سوی خود جذب کند.[1] در این قانون برای جذب پدیده‌های خارجی هیچ محدودیتی وجود ندارد. سلامتی، شادی، دوست، پول، ماشین و هرچه که بر ذهن نقش می‌بندد در عالم خارج نیز به وقوع می‌پیوندد. اولین بار ویلیام والکر اتکینسون در سال 1906 از مفهوم قانون جذب استفاده کرد و پس از او نویسندگان بسیاری آن‌را به کار بردند؛ از جمله خانم راندا برن با نوشتن کتاب «راز» در ترویج این ایده نقش بسزایی را ایفا کرد.

دونالد والش نیز برای القای این باور در اغلب آثارش به آن پرداخته است: «همه چیز انرژی است. در این میدان انرژی، همه چیز مشابه خود را جذب می‌کند؛ آن‌چه فکر می‌کنید به وجود می‌آید. ولی فکرتان همان چیز است که آن‌را باور می‌کنید و آن‌چه باور می‌کنید همان است که دریافت می‌کنید و همه دریافت‌های شما بستگی به دیدگاه شما دارد. واقعیت موجود شماست که دیدگاه بعدی‌تان را خلق می‌کند.»[2] والش سعی دارد پدیده‌های طبیعی در هستی را نیز معلول قانون جذب بیان کند: «برخی از حوادث را تو عمدا و از روی اراده و تصمیم به وجود می‌آوری، و تعدادی را، کم و بیش ناآگاهانه، به خودت جلب می‌کنی. برخی از حوادث، از جمله بلاهای عظیم طبیعی، عنوان «قضا و قدر» گرفته‌اند که مخفف «افکار از همه‌جا گرد آمده» می‌باشد؛ به عبارت دیگر این واژه می‌تواند به معنا آگاهی جمعی سیاره باشد.»[3]

والش تأثر ذهن جمعی را با نام ماتریس مطرح می‌کند: «تجربه تو توسط دو انرژی دیگر خلق می‌شود: افکار کنترل نشده یا تجربه هوشیاری جمعی.»[4] در این فرضیه انسان تبدیل به موجود مجبور می‌شود که مقهور پدیده‌های فکری دیگران شده است که حتی زندگی پس از این دنیا را برای وی رقم می‌زنند: «در زندگی کنونی برای تو مشکل است بر اساس آگاهی فردی عمل کنی و اغلب تصور می‌کنی درک فردی تو از مسائل با وجود همه چیزهایی که در اطرافت می‌بینی نادرست باشد؛ بنابراین به هوشیاری جمعی، چه در جهت منافع تو باشد چه نباشد تسلیم می‌شوی. در اولین لحظات زندگی پس از مرگ ممکن است برایت مشکل باشد با وجود همه چیزهایی که در اطراف خود می‌بینی تسلیم هشیاری جمعی شوی.»[5]

پی‌نوشت:

[1]. راز، راندا برن، نشر پیکان، 1386،ص 32.
[2]. وقتی همه چیز تغییر می‌کند، انتشارات ارس، تهران، 1389، ص 225.
[3]. گفت‌وگو با خدا، تهران، انتشارات دایره، ۱۳۸۹، ج۱، ص 185.
[4]. گفت‌وگو با خدا، والش، تهران، انتشارات دایره، ۱۳۸۵ ش، ج3، ص 107.
[5]. همان، ص 107.
[6]. نگاهی متفاوت به افکار نیل دونالد والش، رسول حسن‌زاده، مؤسسه علمی-فرهنگی بهداشت معنوی، قم، ص 185.

بازنشر

دیدگاه‌ها

طبق برداشتي كه كردم در دين سالم اسلام ، قانون جذب رد نمي شود اما اين تصور غربي ها دروغ است كه وسعت ارزو مهم نيست حتما رسيدني است و ..! در دو آيه سوره نجم تفاسيرش احتمالا اطلاعات مفيدي داده اند (ام للانسان ما تمني ،... وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَٰنِ إِلَّا مَا سَعَىٰ). در حديثي از حضرت علي عليه السلام هم خواندم كه ايشان فرمودند هر چيزي شبيه خود را جذب مي كند. در پس همه اينها نتيجه اي كه گرفتم اين بود كه انسان هر چه آرزو كند به خواسته و تلاش تبديل مي شود و اين خواسته يا وهم مي ماند و عذاب مي شود يا امكان واقعي شدن دارد به كمك خداوند و مايه اجابت مي شود ؛. لطفا از متنم انتقاد كنيد تا بيشتر بدانم.

سلام دوست عزیز یک مثال برای شما میزنم؛ فرض کنید میز تمیزی جلوی شما هست و قصد دارید یک پَر کاه (نه بزرگتر و نه سنگین‌تر) را روی آن ظاهر کنید؛ اگه به مدت 1 سال؛ نه 10 سال؛ نه 100 سال هم به آن فکر کنی و آرزو داشته باشی که بیاد روی این میز؛ نخواهد آمد. بنده میخواهم ببینم آیا فقط با آرزو داشتن و فکر به آن میشود آن را به وجود آورد یا ظاهر کرد؟ مقام معظم رهبری: امروز حرف اصلی من به شما عزیزان و همه‌ی ملت ایران این است که به هیچ فردی، به هیچ ملتی و به هیچ جمعیتی، از خزانه‌ی غیب الهی هیچ چیز نمی‌دهند، مگر با تلاش و کوشش. ملتهای تنبل و بی‌حال، از افتخارات ملی نصیبی نخواهند برد. مجموعه‌های بی‌همّت و بیکاره، به خدمات و به شایستگیهای بزرگ دست نخواهند یافت. افرادی که نخواهند تلاش کنند و زحمت بکشند، در بازار معنویّت و در سودای عشق و ایمان و تقوا و فضایل معنوی، چیزی گیرشان نخواهد آمد: «لیس للانسان الّا ما سعی‌«(۱). هم در دنیای مادّی این‌طور است؛ یعنی ملتهایی که کار کنند، فکر کنند، ابتکار کنند، سختیها را تحمّل کنند، به امکانات مادّی و رفاه و پیشرفت خواهند رسید، و هم در میدان معنویّات این‌گونه است: ملتهایی که تلاش کنند، مجاهدت کنند، ایثار کنند و از کار و فداکاری نترسند، خدای متعال به آنها همه چیز خواهد داد.(بیانات رهبری در دیدار جمعی از ایثارگران و خانواده‌های شهدا) بنابراین تمدّنهاى بشرى و پيشرفتهاى مادّى عالم در همه‌ى دوره‌ها، و همچنين پيشرفت معنوى و روحى و درونى هر انسان، جز با كار فراهم شدنى نيست؛ كار لازم است، تلاش لازم است. حال چه عارف سالک واقعی باشد و چه یک مرتاض باشد.

دوست عزیز فرض کنید یک میز تمیز هست و شما ارزو میکنید که یک پر کاه(نه سنگینتر و سبکتر) روی ان باشد(ظاهر کنید غلط است) ابتدا باید خواسته ای وجود داشته باشد که همان ارزوی شماست.. الان خواسته ما یک پر کاه است طبق قانون جدب هر چیزی امکانپذیر است اما اول با وجود خواسته یعنی اینکه ما بدانیم چه چیزی میخواهیم بسیاری از ما حتی نمیدانیم خواستار چه چیزی هستیم و تعریفی از ثروت خوشبختی و ارزو نداریم وقتی خواسته خود را دانستید حالا باید به راه های رسیدن به ان فکر کنید و انتخاب راه ی که فکر میکنید درست است به شما در رسیدن به خواسته کمک میکند به طور مثال شما ارزو دارید یک پر کاه داشته باشید راه های رسیدن به ان کدام است یک راه این است که خود را به یک زمین کشاوزی برسانید و به یک پر کاه برسید طبق قانون جذب شما بر اساس فعالبتی که میکنید بسیار بیشتر دستمزد دریافت میکنید و اینگونه است که شما وقتی به زمین کشاورزی میرسید با انبوهی از پر کاه مواجه میشوید..و یا اینکه ممکن است از دوستی درخواست کنید که پر کاه را برایتان فراهم کند و یا ممکن است اتفاقا از کوچه ای عبور کنید که دیواری کاه گلی در ان است و هزاران راه دیگر که ممکن است به ذهنتان برسد اما همه اینها مستقیما با خدا ارتباط دارد اینگونه است که هرچقدر به وجود خدا ایمان داشته باشی و هرچقدر به خدا اعتماد کنی بیشتر به خواسته ها خواهی رسید مگر اینگونه نیست که یک مسلمان در جهت شفای بیماری خود راهی زیارت امازاده میشود و اتفاقا شفا میابد این دقیقا همان قانون جدب است که در قالبی دیگر ایجاد شده است یعنی یک بیمار که از لحاظ علمی نیازمند دارو و درمان و دکتر می باشد با ایمان به اینکه امام یا امامزاده ای وی را نزد خدا ضمانت میکند شفا می یابد بی انکه به دکتر و درمان نیاز داشته باشد قانون جدب قانون فکر و ارامش و مدیریت بحران و مدیریت ارامش و زندگی در حال است به هیچ عنوان قانون خلق از هیچ نیست شما خالقی که از خلق شده های خداوند برای خودت خلق کنی درخواب بدم مرا خردمندی گفت کز خواب کسی را گل شادی نشکفت کاری چکنی که با اجل باشد جفت می خور که بزیر خاک میباید خفت همانا کسانی که فرشتگان آنها را در حالی که ستمکار نفس خویشند قبض روح می کنند ( به آنها ) گویند: در چه بودید؟ گویند: ما در زمین مستضعف بودیم. فرشتگان گویند: آیا زمین خداوند وسیع نبود تا در آن مهاجرت کنید؟! پس آنان جایگاهشان جهنم است و آن بد جای بازگشتی است.(سوره نساء ایه 97) مستتضعف بودن فقر بودن از نظر مردود خداوند بزرگ است و خداوند برای ما افریده ای خود جز شادی و خوشبختی چیزی نمیخواهد

سلام دوست عزیز (ارش) کلمه (ظاهر) در بالا به معنای خلق و ایجاد نیست بلکه به معنای آوردن یا بدست آوردن است. این‌که شما در ادامه به قانون جذب، تلاش را همراه آن کرده‌اید سخن هیچ کدام از تئوری پردازان و مروجان قانون جذب نیست مانند این کلام راندا برن:«هر چیز را در ذهنت مجسم کنی، آن‌را در دست‌هایت خواهی داشت.» (کتاب راز، راندا برن، ص 22) و یا «تو همه چیز را به طرف خودت جذب می‌کنی. مردم، شغل، شرایط زندگی، وضع سلامتی، ثروت، قرض، شادی، ماشینی که سوار می‌شوی و اجتماعی که در آن زندگی می‌کنی. مثل آهن‌ربا همه‌ی این‌ها را به طرف خودت جذب می‌کنی. به هر چه فکر کنی، همان اتفاق می‌افتد. کل زندگی تو تجلّی افکار است که در ذهنت جریان دارند.»(کتاب راز، راندا برن، 32) پس بنابر نظر اینان برای بدست آوردن یک پر کاه فقط باید فکر کرد و آن را در ذهنت تصور کنی و نیازی به تلاش نیست. جک کینفیلد می‌گوید: «همان‌گونه که عمل جذب آهن‌ربا به آسانی انجام می‌شود؛ قانون جذب درباره‌ی شما نیز بی‌تلاش و تکاپو عمل می‌کند.»(شاه کلید، جک کنفیلد، تهران، نشر نسل نواندیش، ص 34.) پس تلاش جایی در قانون جذب ندارد. حال بر فرض که منظور از قانون جذب تصور و تفکر همراه با تلاش برای بدست آوردن پر کاه باشد، خب؛ دیگر این چه رازی است که بعضی ها می‌گویند ما آن را کشف کرده ایم؟! فکر کنم تمام موجودات عالم می‌دانند باید برای بدست آوردن چیزی حداقل تلاشی انجام داد! پس دیگر اسمش راز نیست! اما مسئله‌ای که در صحبت شما تعجب مرا برانگیخت ربط دادن شفا در نزد مسلمانان به قانون جذب است! قانون جذب تفاوت‌های بسیار زیادی با مسئله شفا دادن دارد: اولا: قانون جذب تکیه بر تصور و تفکر ذهنی یک خواسته‌ای دارد ولی شفا تکیه بر اراده ی اولیای الهی دارد(که اراده ای در طول اراده ی خدا دارند) دوما: همان‌طور که از گفته‌ی تئوری پردازان قانون جذب فهمیده می‌شود درخواست، درخواست از کائنات است و کائنات تا آن‌جای که از کلام آن‌ها فهمیده می‌شود خود درونی است: «بزرگترین راز آفرینش اینست که قلمرو کائنات در درون ماست و این مفهوم می‌رساند که هوش بی‌کران، عقل و دانایی بی‌انتها، قدرت لایزال شعور باطن و عشق و محبت ابدی و راه حل تمامی معماهای بغرنج، در ضمیر باطن ما پنهان است و گستره‌ای پایان ناپذیر دارد.»(از راز قانون جذب بیشتر بدانیم، وین دایر، فرادیدنگار، 1389، ص 141.) اما مسئله شفا درخواست از خداوند قادر متعال است که غیر مستقیم از اولیای مقرب او می‌کنیم. سوما: مسئله‌‌ی قانون جذب به خود انسان بستگی دارد یعنی خود انسان اگر بتواند درست مقدمات قانون جذب که همان تفکر و تصور صحیح است را انجام بدهد، بدست می‌آورد. ولی مسئله شفا اصلا به تفکر و تصور بستگی ندارد بلکه بنا به بعضی مصالح است که آن مصالح را خداوند تشخیص خواهد داد و بعد ترتیب اثر میدهد.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.