زیاده در گاتها ...

  • 1392/06/13 - 10:39
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در این مقاله دلایلی ارائه خواهد شد تا ثابت گردد گاتها علاوه بر نقصان شدید ، دچار زیاده و اضافات نیز گردیده است ...

دلایلی یقینی وجود دارد که نشان می دهد گاتها شدیداً دچار نقصان گردیده است.[1] و از طرفی کسانی آن را مکتوب نمودند که هیچ اعتمادی به صداقت و راستی آنان وجود نداشت بلکه در واقع دشمنان زرتشت بودند. در ادامه، مواردی دیگر نیز ارائه می گردد که نشان می دهد گاتها دچار زیاده و اضافاتی نیز گردیده است.

در عصر حاضر موبدان زرتشتی خود را از توجیه بخش عظیمی از آموزه های کتاب مقدسشان ناتوان دیده اند، لذا مدعی شده اند که این متون تاریخی و عقیدتی (و حتی بخش هایی از اوستا و متون پهلوی) توسط عده ای خائن و حتی کسانی که دشمن زرتشت بوده اند، نوشته شده اند. این افراد با نسبت دادن خیانت و دروغ به شخصیت های تاریخی و حتی رهبران زرتشتی گری، ناخواسته سند گاتها را به نازل ترین و بی ارزش ترین درجه ی ممکن رساندند. چه اینکه یقیناً نویسندگان و مکتوب کنندگان گاتها، نبودند مگر همانانی که موبد کوروش نیکنام برای توجیه یک مسئله ی جزئی آنان را خائن و دشمن زرتشت نامید! [2] در نتیجه کتابت و بازنویسی اوستا و از جمله گاتهای اوستا در عصر اشکانیان و ساسانیان به دست دشمنان زرتشت رخ داد لذا هیچ اعتمادی به عدم ورود اضافات به متن گاتها وجود ندارد. در ادامه روشن می شود که دلایل زیادی بر ورود متون بیگانه به متن گاتها موجود است. از جمله :

در بند هفتم از هات چهل و هشتم، استاد پورداود می گوید : « در آن بند واژه ی پئیتی paiti دوبار آورده شده ، دومی در وزن شعر زیادتی است، افزوده شده است. » [3] همچنین در هات چهل و چهارم، بند نهم ایشان می گویند : « در متن آمده است : کـَـثا موئی یانم یئوش دئنانم یئوش دانی kata moi yam yaosh daenanm yaosh dani » ، یئوش دومی افزوده شده، در وزن شهر زیادتی است، باید برداشته شود. » [4] وقتی عبارات و یا واژگانی در متن گاتها دچار زیاده و نقصان شد، هر آینه ممکن است عبارات یا اشعاری به طور کلی وارد گاتها شده باشد که به دلیل همسانی در اوزان، برای اوستاشناسان قابل تمییز نباشد. و این حقیقتی است که اساتید اوستا پژوه بر آن اقرار دارند. استاد پورداود درباره ی بند چهاردهم از همین هات – چهل و چهارم – نیز می گویند که وزن شعر به هم ریختگی دارد که نشان می دهد برخی حروف در متن شعر اضافه هستند. [5] در بند سوم از هات چهل و هفتم نیز یک واژه در متن شعر اضافه است [6] و در هات پنجاه و سوم، بند ششم نیز عبارتی از متن شعر افتاده و در عوض چند واژه ی نامأنوس در متن شعر اضافه هست که موجب خرابی وزن شده است. [7] استاد پورداود می گویند که در متن پهلوی شایست نشایست، کرده سیزدهم، پاره چهل و دوم، برای هر 9 بند، چهار شعر نوشته شده است جز اینکه برای بند ششم آن، پنج شعر در نظر گرفته شده است. به راستی آن بند هم مانند هشت بند دیگر دارای چهار شعر است. اشتباه شایست نه شایست از اینجا برخاسته که در آن بند چند واژه افزوده دارد. و در وزن شعر زیادتی است. باید برداشته شود و آن چند واژه هم خراب شده و هیچ معنی از آنها بر نمی آید. [8] همچنین ایشان در یادداشتهای گاتها ، یادداشت هفتم از بند اول ِ هات بیست و نهم می گویند که در متن شعر عبارتی اضافه است که در اصل عبارتی توضیحی بود و بعدها جزو متن پنداشته شد. و این زیاده هنوز هم در متن گاتها موجود است. [9] همچنین در هات سی ام ، بند نهم که واژه ای اضافی در متن شعر وجود دارد که موجب خلل در وزن شعر شده است. استاد پورداود می افزایند که این واژه باید از متن گاتها حذف گردد.

آنچه گفته شد تنها مورادی جزئی می باشد و با در نظر گرفتن این اصل که « هیچ اعتماد و تضمینی مبنی بر عدم ورود اضافات به متن گاتها وجود ندارد » روشن می گردد که هرآینه اضافه شدن عبارات و مفاهیم بیگانه به متن گاتها نه فقط محتمل، بلکه یقینی است.

همچنین استاد پورداود می افزایند : « سرود ها و نیایش ها و نمازهای اوستا مدت زمانی چنان که عادت پیشینیان بود از سینه به سینه می گردید تا آنکه به یک خط آریایی نوشته شد. درچه زمان این کار انجام گرفت نمی دانیم. همین قدر می توان گفت که کتاب مذهبی ایرانیان در پانصد سال پیش از مسیح تدوین شده بود. » [10] موبد فیروز آذرگشسب نیز مقاله ای نوشته بودند و در آن مقاله چنین گفتند که زرتشت بسیار قبل تر از هخامنشیان زندگی می کرد. چون زرتشت در اوستا خداوند را با نام مزدا اهوره خطاب می کند، اما هخامنشیان در کتیبه های خود خداوند را « هرمزد » می نامیدند! یعنی « مزدا اهوره » به «هرمزد » تغییر شکل داد. [5] روشن است که نام خداوند ( اهورامزدا ) بسیار پرکاربردتر و محبوب تر از سروده های گاتهایی بوده است. حال که ذهن مردمان و حتی رهبران دینی زرتشتی نتوانست نام خداوند را به شکل اصیل و درست حفظ کند، چگونه می توان باور کرد اشعاری که برای مردم قابل فهم نبود، در طول چندین هزار سال در سینه ی مردم دست نخورده باقی بماند ؟؟؟ استاد پورداود تأکید میکند که گویش گاتهایی و بلکه زبان اوستایی دو هزار سال پیش از بین رفت. [6] یعنی مردم زرتشتی در طول تاریخ متوجه معنای و عبارات گاتهایی نمی شدند و عبارات گاتها نیز بسیار سنگین و برای ذهن مردم نامأنوس بود. لذا با قرار دادن این نکته در کنار آنچه  که بر سر نام اهورامزدا آمد، نتیجه می گیریم که ذهن مردمان و رهبران دینی توان حفظ و نگه داری درست گاتها را نداشتند.

 

پی نوشت :

[1]. نگاه کنید به مقاله « اخراجی های گاتها ! » و همچنین مقاله « حذف بخش عظیمی از گاتها در گذر تاریخ »

[2]. نقدی بر کتابت گاتها ؛ وقتی که اهریمن سخنان اهورامزدا را نوشت ! کلیک کنید.

[3]. ابراهیم پورداود ، یادداشت های گاتها ، انتشارات اساطیر ، تهران ، چاپ اول ، ص 134 

[4]. همان ، ص 243 

[5]. همان ، ص 252 

[6]. همان ، ص 303 

[7]. ابراهیم پورداود ، گاتها کهن ترین بخش اوستا ، انتشارات اساطیر ، تهران ،  چاپ اول ، ص 587 

[8]. همان ، ص 412 

[9]. ابراهیم پورداود ، یادداشت های گاتها ، انتشارات اساطیر ، تهران ، چاپ اول ، ص 28

[10]. ابراهیم پورداود ، گاتها کهن ترین بخش اوستا ، انتشارات اساطیر ، تهران ،  چاپ اول ، ص 66

[5]. فیروز آذرگشسب ، گاتها ، انتشارات فروهر ، تهران ، چاپ دوم ، ص 3 - 5

[6]. ابراهیم پورداود ، گاتها کهن ترین بخش اوستا ، انتشارات اساطیر ، تهران ،  چاپ اول ، ص 66

برچسب‌ها: 
تولیدی

دیدگاه‌ها

تـــــــشــــــــکــــــــــر . مـــــقــــــــالـــــــــه خوبــــــــی بـــــــــــود .

مقاله تون عالی علی بود :)

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.