توقف تصوف در مرداب "یقین"

  • 1394/02/12 - 12:02
صوفیه در مبانی اعتقادی خود قائل به رفعِ قلم تکلیف از انسان شده‌اند، البته زمانی که انسان به درجه ی یقین برسد. صوفيه در پی این ادعا به آیه‌ «وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقين‏» تمسک کرده‌اند که اگر خلاف ادعای آنها را اثبات نکند، هرگز بر مطلب آنان دلالتی ندارد. متصوفه بر این باورند که انسان می‌تواند به مقامی برسد که دیگر از عباداتی که در شریعت...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ متصوفه بر این باورند که انسان می‌تواند به مقامی برسد که دیگر از عباداتی که در شریعت وارد شده است، سر باز زند و قلم تکلیف از او برداشته می‌شود. عین‌القضاة شافعی مذهب[1] از بزرگان صوفی‌مرام می‌نویسد: «ازنظر صوفیه حکم شریعت تا آنجا است که قالب و بشریت بر جای باشد که حکم خطاب و تکلیف بر قالب است، اما کسی که قالب را بار گذاشته باشد و بشریت افکنده باشد و از خود بیرون آمده باشد، تکلیف و حکم خطاب برخیزد؛ کفر و ایمان بر قالب تعلق دارد. آن‌کس که «تبدّل الارض غیر الارض» او را کشف شده باشد که زمین همان زمین نیست، قلم امر و تکلیف از او برداشته شود که «لیس علی الخراب خراج؛ در مالیات بر زمین خرابه مالیاتی نیست.»[2] و همچنین مولوی بلخی نیز در اشعار خود این عقیده را بازگو می‌کند و می‌گوید:
چون شدی بر بام‌های آسمان * سرد باشد جست‌وجوی نردبان[3]

علمای این فرقه مستند خود را برای این مطلب آیه‌ی «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقین [حجر/99]» قرار داده‌اند و از این آیه برداشت کرده‌اند که عبادت تا زمان یقین ادامه دارد و بعد از یقین شخص مخیر است و این آیه را دست‌آویز قراردادند تا اعمال خود را توجیه کنند. اما باید توجه داشت که مسلمانان از اهل‌فن لغت همین آیه را ذکر کرده‌اند و یقین را به مرگ ترجمه کرده‌اند. به‌عنوان نمونه در کتاب لسان العرب همین آیه را ذکر می‌کند و آن را به مرگ ترجمه می‌کند و می‌نویسد: «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ؛ أَی حتی یأْتیک الموتُ[4] قول خداوند که می‌فرماید «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ َحتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ» یعنی تا اینکه فرارسد تو را مرگ.» بعد از این مطلب در تأیید این ترجمه به آیه‌ای استناد می‌کند که به نقل از حضرت عیسی بن مریم (علیه السلام) می‌فرماید: «وَ أَوْصانی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا.[مریم/31] تا زنده‌ام مرا به نماز و زکات سفارش کرده‌است» یعنی امر به نماز و صدقه (که شاخص عبادات است) تا زمان مرگ ادامه دارد.
و مرحوم طریحی در کتاب لغت مجمع البحرین ذیل ماده «یقن» اول همین آیه را به مرگ ترجمه می‌کند و بعد سایر معانی یقین را ذکر می‌کند و می‌نویسد: «(یقن) قوله تعالی وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ [15/ 99] أی الموت. و الْیَقِینُ: العلم و زوال الشک. و ربما عبروا بالظن عن الیقین، و بالیقین عن الظن.[5]یعنی قول خداوند که می‌فرماید «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ» یعنی مرگ و یقین: علم و از بین رفتن شک است و بسیاری از اوقات از یقین به ظن و از ظن به‌ یقین تعبیر می‌کنند.» و مرحوم طبرسی در کتاب تفسیر مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن بعد از اینکه یقین را به مرگ ترجمه می‌کند عبارتی از عالم به ادبیات عرب «زجاج» نحوي[6] می آورد که از همین آیه عکس مطلبی را که صوفیه توهم کردند استدلال می‌کند. «قال الزجاج المعنی اعبد ربک أبد الآبدین و لو قال اعبد ربک به غیر توقیت لجاز أن یکون الإنسان مطیعا إذا عبد الله مرة فإذا قال حتی یأتیک الیقین فقد أمر بالإقامة علی العبادة أبدا ما دام حیا.[7] زجاج گفته است معنای آیه این است که پروردگارت را تا ابد عبادت کن و اگر می‌گفت پروردگارت را عبادت کن و به زمان قیدش نمی‌زد یعنی فقط اعْبُدْ رَبَّکَ بود، جایز بود انسان زمانی که یک‌بار عبادت کرد مطیع حساب شود اما حالا که خداوند فرموده «حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ» پس قطعاً امر فرموده که تا ابد مادامی‌که انسان زنده باشد باید عبادت کند».
پس به نظر می‌رسد تفسیر یقین به آنچه که صوفیه ذکر کرده‌اند، توهمی است که فقط راه گشایی است تا اعمال اقطاب و بزرگان صوفیه  را توجیه کند و اهداف آنها را تأمین کند و مبنای علمی ندارد.

پی‌نوشت:

[1]. عبدالله بن محمد بن علی میانجی همدانی/ 525- 492 هجری قمری
[2]. عبدالله بن محمد بن علی میانجی همدانی، تمهیدات، ص 350-351
[3]. بلخی جلال‌الدین محمد مثنوی، تصحیح: استعلامی، محمد، دفتر سوم، 1401
[4].  ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب،  ج 13، محقق و مصحح میر دامادی جمال الدین، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع- دار صادر، سال 1414 قمری، صفحه 457
[5]. طریحی فخرالدین بن محمد مجمع البحرین، ج 6، محقق و مصحح حسینی اشکوری احمد، ناشر مرتضوی، 1375 شمسی، صفحه 331
[6]. ابواسحاق ابراهیم بن السری، متوفای 311
[7]. طبرسی فضل بن حسن، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج 6، انتشارات ناصر خسرو، 1372 شمسی، ص 534

برچسب‌ها: 
تولیدی

دیدگاه‌ها

یقین در آیه میتواند بمعنای ریقین باشد و بمعنای مرگ نباشد؟؟

سلام یقین در حالت عادی بمعنای یقین در مقابل شک است ولی در خصوص این آیه با قراینی که در روایات و دیگر آیات است و با توجه به گفته اهل فن ادب فقط منظور مرگ است

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.