اعتقادات
مسیحیت «فهمیدنی» نیست. کتاب مقدس مسیحیت نقش پایه در تبیین آموزههای اساسی این فرقه دارد. متفکران مسیحی و از جمله آقای دیوید بست در پی معقول سازی این نافهمیدنیاند؛ اما آنگونه که نشان داده خواهد شد تلاش و منطق آقای بست در این راه منجر به رد اعتبار کتاب مقدس و تایید اعتبار قرآن کریم خواهد گردید.
مسیحیت پولسی-تبشیری در عین ادعای توحید بر این عقیده است که عیسی مسیح (علیهالسلام) خداست! دیوید بست در کتابش «ایراداتی به مسیحیت» در پی مدلل سازی این بر ساخته است. او در جایی از کتابش برای رسیدن به این هدف به سخنان عیسی مسیح (علیهالسلام) استناد میکند. او پس از تقسیم سخنان حضرت عیسی به اخلاقی و غیر آن، مینویسد:...
آدمی به نحو شهودی (وجدانی و درونی) در خود امیال و گرایشهایی را مییابد. یکی از این میلها، میل به بقا و جاودانگی است. این میل، بیپاسخ و بدون مابازاء نمیتواند باشد؛ چراکه با حکمت خداوندی نمیسازد. در ادیان حقیقی و کتبشان -که مرتبط به وحی الهیاند- بایستی از این حقیقت مسلم خبری آمده باشد؛ اما در گزارشهای تورات کنونی ازتعالیم حضرت موسی علیه السلام چیزی یافت نمیشود! در این نوشتار حقیقت مساله نشان داده خواهد شد.
مجموعهی عهد جدیدِ کتاب مقدس از نگاه یک ناظر بیطرف و بدون پیشفرض، تصویری کاملاً انسانی و حتی ناقص از حضرت عیسی مسیح علیهالسلام به دست میدهد. یک نمونه از این تصویر انسانی (و نه خدایی) از حضرت عیسی علیهالسلام، مسالهی ترس ایشان از مرگ است. در این نوشتار با استناد به کتاب مقدس نشان داده خواهد شد که حضرت عیسی علیه السلام هم انسانی چون دیگران است.
یکی از عقاید مسیحیان اعتقاد به حلول است. مسیحیان بر مبنای آموزههای کتاب مقدسشان بر این باورند که خدای بزرگ در عیسی مسیح حلول کرده است! آیا این اعتقاد معقول است؟ در این نوشتار به کمک خدای بزرگ با استفاده از زبان فلسفه و منطق، نشان داده خواهد شد که حلول باوری غیر معقول و متناقض است.
مسیحیت پولسی خود را آخرین و برترین دین میداند. مبلغان مسیحی از همهی ابزار: اعم از شبکههای ماهوارهای، ایستگاههای رادیویی، مجلات و روزنامهها، پایگاهها و وب نوشتهها گرفته تا کلیساهای خانگی، خلاصه همه جا و همه جا به شدت در تلاشاند تا به مخاطبین ساده دل و مستضعفشان بقبولانند که مسیحیت، برترین و آخرین دین است!...
در انجیل یوحنا واژهای به کار رفته که در ترجمهی فارسی به تسلی دهنده برگردانده شده است. مراد از این واژه (تسلی دهنده) کیست؟ مسیحیان معتقدند که مراد از «تسلی دهنده» روح القدس است. در این نوشتار دلیلی دیگر اقامه خواهد شد تا نشان داده شود که مراد از تسلی دهنده رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) است و نه روح القدس.
کتاب مقدس یکی از مهمترین و بلکه مهمترین منبع شناختی اهل کتاب است. مسیحیان، الهیات و شالودهی باورهایشان را بر اساس آموزههای کتاب مقدس شکل میدهند. گروهی از عالمان اسلامی نیز بر اساس آموزهها و تعابیر کتاب مقدس در پی اثبات این مدعایند که دین مسیحیت دین جاودانه نیست و پس از آن پیامبراسلام (صلی الله علیه و آله) با دینی سرشار از محبت و مهربانی، منطق و عقلانیت ظهور کرده است. یک راهبرد برای این مهم نشان دادن بشارتهای موجود در کتاب مقدس است.
مسیحیت به خطا رفتهی پولسی مدعی اعجاز کتاب مقدسش است. مبلغان مسیحی دلیل اعجاز کتاب مقدسشان را عدم تناقض برمیشمرند. آنان میگویند این که در کتاب مقدس هیچ تناقضی یافت نمی شود دلیل اعجاز این کتاب است. در این نوشتار کوتاه به کمک خدای بزرگ یک مورد نقض این مدعا نشان داده خواهد شد.
قرآن کریم میفرماید که اهل کتاب (یهودیت و مسیحیت) پیامبر گرامی اسلام را چون فرزندشان میشناختند. یکی از منابع و مآخذ شناخت اهل کتاب، بایستی کتاب مقدسشان باشد. مرحوم فخرالاسلام، پزوهشگر مسیحیِ مسلمان شده برخی از این نشانهها را عنوان میکند.که مقصود از «یهوه از سینا آمد» آن است که خداوند از سینا تجلی کرده و تورات را به جناب موسی (علیهالسلام) داده است.
متفکران جهان مسیحیت در تلاشند تا تثلیث را برابرِ با اسماء و صفات الهی در جهان اسلام نهند. توماس میشل، استوارت اولیوت و دیگران که در پی موجه سازی سه گانگیاند، برای این کار آیاتی را از کتاب مقدس هم شاهد میآورند؛ اما همانگونه که نشان داده خواهد شد با رو کردن تمام آیات در موضوع عیسی مسیح (علیه السلام)، مسیحیت پولسی کیش و مات خواهد شد.
مسیحیتِ به خطا رفتهی پولسی در تلاش فراوان است که در تقابل با اسلام خود را تنها دین برحق قلمداد کند. در حالیکه در باب حقانیت و صدق آموزهها در هر دین، کار عقلی و برهانی -مخصوصا در جهان عقلانی کنونی- بسی ضروری به نظر میرسد؛ اما در کنار آن، گاه اعترافات و شهاداتِ برخاسته از کار فکری و کوششهای نظریِ عالمان هم در تثبیت ایمان مومنان، بسی کارساز است. این نوشتار در صدد آن است تا با ارجاع به سخنان برخی اندیشمندان در پی مقایسهای مختصر در اسلامِ عزیز و مسیحیت پولسی باشد.
آموزهی فداء مسیحی یکی دیگر از چالش برانگیزترین باورهای مسیحی است که پژوهشگران را به حیرت و آپولوژیستهای (مدافعین) مسیحی را به تقلا انداخته است. آقای توماس آکوئیناس از زمرهی توجیه کنندگان، است. او در قالب تمثیلی! در پی تبیین این آموزه است؛ اما آنگونه که نشان داده خواهد شد در دام تناقض گرفتار میآید.
یکی از تهمتهایی که به شیعیان زده میشود، این است که شیعیان خرافهپرست هستند و دلیلش این است که آنها به امام زمان (عج) نامه نوشته و در چاه جمکران به او تقدیم میکنند! گاه نیز با تصاویری فتوشاپ شده، میگویند که حتماً باید نامهها عربی نوشته شوند، زیرا امام زمان (عج) فارسی نمیدانند!!!