مباحث روایی
احادیث فراوانی در کتاب معتبرصحیح بخاری موجود است که حتی با احادیث دیگر خود تناقض آشکار دارد و بسیار ضعیف است. درحالیکه خود امام بخاری میگوید احادیث این کتاب را از بین ششصد هزار حدیث انتخاب کردم وآن را در شانزده سال نگاشتم وبین خود و خدا حجت قرار دادم وتنها احادیث صحیح را وارد کردم واحادیث صحیح دیگر را ترک کردم.
عمر گفت: از خدا بترس اى عمار! گفت: اگر بخواهى به كسى نمىگويم. با وجود این روایت که در صحیح مسلم وجود دارد، چه طور ممکن است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) درباره عمر بفرماید، که عمر دیوار علم است؟ آیا کسی که نمیداند نماز به هیچ وجه از انسان ساقط نمیشود، شایسته است که پیامبر دربارهاش، بفرماید، دیوار علم؟!!
غزوه طائف از آن جهت برای ما حائز اهمیت است که خداوند در این جنگ، حضرت على (عليه السلام) را به ويژگیاى اخـتـصـاص داد كـه هيچ كس صلاحیت پذیرش آن را نداشت. اول اینکه پیروزی به دست مبارک آن حضرت اتفاق افتاد و دیگر ماجرای نجوای رسولخدا با حضرت علی (علیه السلام) است. نجوایی که از جانب رسولخدا به نجوای با خدا معرفی شد.
وجود حجت و خلیفه خدا در روی زمین از جمله مسائل مهمی است که قرآن به آن اشاره میکند. در سوره بقره چنین میخوانیم که: «هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روى زمين، جانشينى قرار خواهم داد.» آن چه در این آیه مورد بحث است کلمه «جاعل» است. با این کلمه ثابت میشود که الان باید خلیفه خدا در روی زمین باشد.»
در قرآن درباره کسانی که پیامبر اکرم را اذیت میکنند، میخوانیم: «إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهينا» آنها كه خدا و پيامبرش را آزار مىدهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنيا و آخرت دور ساخته، و براى آنها عذاب خواركنندهاى آماده كرده است.
اهلبیت اطهار (علیهم السلام)، سراسر دارای فضائل و کمالات هستند و قلم از نوشتن آن همه مناقب قاصر است. یکی از مناقبی که برای اهلبیت رسولخدا نقل شده است، مبرا بودن آنها از هر گونه پلیدی و چرکهای مادی است. این امر آنقدر حائز اهمیت هست که خداوند آیهای از قرآن را به آن اختصاص داده است و روایات بسیاری در این خصوص ذکر شده است.
مقام و شأن مولای متقیان حضرت علی(علیه السلام) بر هر انسان غیر متعصبی آشکار است. کافی است به برخی از روایات و آیاتی که در وصف حضرتش وارد شده است تدبر شود آنگاه به جایگاه و منزلت ایشان پیمیبریم. یکی از این آیات آیه 62 سوره مبارکه انفال است که طبق روایات معتبر فریقین، حضرت به عنوان نصرت الهی معرفی شده است.
برای بیان فضائل و اثبات حقانیت علی(علیهالسلام)، چهبسا نیازی به کتابهای شیعه نباشد؛ چراکه کتابهای اهلسنت پر است از روایات فضائل آن حضرت که هر دو گروه از مسلمانان را کفایت کرده و برای برادران اهلسنت الزامآور است. مانند روایت «علی مع القرآن و القرآن مع علی». این روایت با تعابیر مختلف در منابع بسیاری از فریقین وارد شده است.
بشارتی که از پیشوایان معصوم (علیهم السلام) درباره حضرت مهدی (ع) وارد شده بیش از آن است که در این مختصر نوشتار ذکر شود و طبق آنچه که در کتب فریقین موجود است تعداد احادیث مهدی به چندین هزار حدیث میرسد. و جالبتر از آن این است که احادیث صریحی مربوط به حضرت مهدی (علیه السلام) در بیشتر کتب معروف علمای اهل سنت دیده میشود.
طبق نظر شیعه و روایات اهل سنت، «اولواالامر» فقط منحصر در امامان معصوم میباشد. آنچه واضح است این است که ایشان باید معصوم باشند چرا که اگر بگوییم معصوم نیستند لازم میآید که خداوند دستور اطاعت مطلق از غیر معصوم را داده باشد و این قبیح است و نمىتوان به صورت بىقيد و شرط از شخصى كه خطا و اشتباه مىكند، اطاعت و پيروى نمود.
یکی از شبهاتی که برخی به شیعه وارد میکنند این شبهه میباشد که میگویند برتری امامان بر تمام پیامبران یکی از عقاید مسلم امامیه است، در حالی که در این مسأله، اتفاق نظر نیست و رأی قاطع و واحدی در آن وجود ندارد. استاد کلام شیعه، شیخ مفید میفرماید: امامان دوازدهگانه بر تمام پیامبران و رسولان جز پیامبر اکرم برتری دارد.
در دوران غیبت صغری شیعیان میتوانستند توسط نوّاب خاص آن حضرت، پرسشها و مشکلات خود را به آن حضرت برسانند و پاسخهای لازم را دریافت کنند ولی با درگذشت این نواب به شیعیان دستور داده شد که در مسائل شرعی به نوّاب عام یعنی فقها وعلما و مراجع تقلید رجوع کنند و در رویدادها و مسائل اجتماعی به فتوای آنها عمل کنند.
یکی از وظایف مهم امام حسن عسکری (عليه السلام) معرفی امام بعد از خود بود. این امر در دوران امامان قبل از امام عسکری با مشکل خاصی مواجه نبود و حضرات معصومین (علیهم السلام) جانشینان بعد از خود را به مردم معرفی میکردند. اما در دوران امام عسکری (علیه السلام) با وجود فشارهای فراوان و تهدیدهای بسیاری که صورت گرفت، این امر را بر امام یازدهم مشکل کرد.
در احادیث صحیح السند آمده است که، پیامبر اکرم فرمودند: «مهدی از عترت من و از اولاد فاطمه میباشد» البانی در ذیل این حدیث میگوید، سند این روایت صحیح است. در این روایت پیامبر به صراحت میفرماید: مهدی از عترت من میباشد. در حدیث دیگر البانی با سند صحیح نقل میکند، پیامبر در حدیث ثقلین، عترت را به اهل بیت معنا میکند.