ده فرمان
در سِفْرِ خروج باب بيستم تورات آمده است كه چون موسى در كوه طور (سينا) به حضور يهوه رسيد، با او حرف زد و پيمان بست . علامت قوس و قزح در آسمان به منزله امضاى يهوه در پائين قرارداد است . اين قرارداد در همه جا بر لوح سنگى نوشته شد. در اين الواح ده فرمان نگاشته شده است ؛ يعنى فرامين دهگانه كه در ميان يهوديان احترام فراوانى دارد. فرامين دهگانه چنين است :
1- من يهوه خداى تو كه تو را از زمين مصر از خانه غلامى بيرون آوردم ، خدايان ديگرى غير از من نباشد.
2- صورتى تراشيده و هيچ تمثالى از آنچه بالا در آسمان است و از آنچه پائين در زمين است و از آنچه در آب زيرزمين است ، براى خود مساز. نزد آنها سجده مكن و آنها را عبادت منما، زيرا من كه يهوه خداى تو مى باشم ، خداى غيور هستم كه انتقام گناه پدران را از پسران تا پشت سوم و چهارم از آنانكه مرا دشمن دارند، مى گيرم . و تا هزار پشت بر آنانكه مرا دوست دارند و احكام مرا نگاه دارند، رحمت مى كنم .
3- نام يهوه خداى خود را به باطل مبر، زيرا خداوند كسى را كه اسم او را به باطل ببرد، بى گناه نخواهد شمرد.
4- روز شنبه را ياد كن تا آن را تقديس نمائى . شش روز مشغول باش و همه كارهاى خود را بجا آور. اما روز هفتمين ، سَبْتِ يَهْوَه ، خداى تو است . در آن هيچ كار مكن ، تو و پسرت و دخترت و غلامت و كنيزت و بهيمه ات و مهمان تو كه درون دروازه هاى تو باشد. زيرا كه در شش روز خداوند آسمان و زمين و دريا و آنچه را كه در آنهاست ، بساخت و در روز هفتم آرام فرمود، از اين سبب خداوند روز هفتم را مبارك خواند و آن را تقديس نمود.
5- پدر و مادر خود را احترام نما تا روزهاى تو در زمينى كه يهوه خدايت به تو مى بخشد، دراز شود.
6- قتل مكن .
7- زنا مكن .
8- دزدى مكن .
9- بر همسايه خود شهادت دروغ مده .
10- به خانه همسايه خود طمع مورز و به زن همسايه ات و غلامش و كنيزش و گاو و الاغش و به هيچ چيزى كه از آن همسايه تو باشد، طمع مكن .(159)
در تورات آمده است كه آنگاه خداوند به موسى گفت : دو لوحه سنگى مثل او براى خود بتراش و بامدادان حاضر شو و به كوه سينا بالا بيا و در آنجا نزد من بر قله كوه بايست و هيچ كس با تو بالا نيايد و گله و رمه نيز در اطراف كوه چرا نكنند. موسى دو لوح سنگى از نو تراشيد و بر قله كوه بالا رفت و خداوند را ندا در داد. يهوه خداى رحيم و رئوف و دير خشم و كثيرالاحسان و با وفا و نگاهدارنده رحمت براى هزاران نسل و آمرزنده خطا و گناه است ، و لكن گناه را هرگز بى سزا نخواهد گذاشت .(160)
برخى معتقدند كه الواح و احكام دهگانه موسى متاءثر از قانون حمورابى است و به نظر عده اى ديگر احكام دهگانه اى كه بر موسى نازل شده ، غير از احكام ده گانه مذكور است . در تاريخ انبياء آمده است كه :
چون موسى از كوه طور سينا ديرتر از موعد مقرّر بازگشت ، گروهى از بنى اسرائيل به عبادت گوساله طلائى و زرينى كه سامرى ساخته بود، اقدام كردند و مذبح براى او بنا نمودند و اطرافش به رقص و پاى كوبى پرداختند. لذا موسى پس از بازگشت ، آنان را سرزنش نمود و از ثروت آنان كم نمود و از اموال ، طلا و جواهرات را كه براى ساختن تابوت از آنان گرفته بود، صرف تقويت تشكيلات و لشكرى نمود كه از فرزندان لاويان كه از قوم خود موسى و از سار اسباط ديگر دليرتر بودند؛ و ديگر اين كه اقدام به قتل عام گوساله پرستان نمود. قرآن به اين موضوع اشاره كرده است .(161)
در تورات (سفر خروج ) آمده است كه :
چون موسى چهل روز و چهل شب بر روى كوه طور اقامت گزيد، اعتماد بنى اسرائيل از وى سلب شد و درصدد برآمدند بتى بپرستند. هارون برادر موسى زر و زيور زنان را خواسته ، گوساله اى زرين ساخت . موسى پس از بازگشت از كوه طور، چون به چادرها نزديك شد، گوساله اى زرين يافت كه بنى اسرائيل پايكوبان گرد آن مى چرخند. موسى به خشم آمد و الواح سنگى را بر زمين كوفت و گوساله زرين را در آتش انداخت و خاكستر آن را در آب ريخت . آن گاه در جلوى چادرها ايستاد و گفت : هر كس كه خود را از خدا مى داند، نزد من آيد. و سپس شناسان را بفرمود تا با شمشير گوساله پرستان را از ميان بردارند. ظاهرا اين گوساله پرستى به تقليد از مصريان در رابطه با پرستش گاو بوده است . تورات مى گويد: پس از اين جريان ، هارون برادر موسى از كار ناشايست خود توبه كرد و خداود به دعاى موسى از گناه او درگذشت .(162)
قرآن ساختن گوساله را به شخص ((سامرى )) نسبت داده ؛ و ساحت مقدس ((هارون )) كه وزير و وصى ((موسى )) بود، از اين تهمت منزّه است .