موسى (ع ) در تورات

در تورات شرح كامل زندگى موسى نيامده است ، فقط اشاراتى به خروج موسى از مصر و ورود او به مدين و هفت سال چوپانى و ازدواج با صفورا و رسالت او و بازگشت به مصر دارد. اما در يك تاريخ عبرى به نام ((سدر هدوروت )) آمده است كه موسى چون از مصر خارج شد، بر اثر نزاعى كه با يك نفر مصرى كرد، موجب كشتن او شد. در اين موقع 20 سال از سنتش ‍ مى گذشت . او از مصر به حبشه رفت و در آنجا به سپاه پادشاه پيوست و پس ‍ از مرگ پادشاه به خاطر لياقت و استعدادى كه داشت ، به مدت چهل سال سلطنت كرد. وقتى فرزند پادشاه متوفى بزرگ شد، موسى قدرت را به او واگذار كرد. او در اين هنگام هفتاد سال داشت . آنگاه عازم مدين شد و مدت هفت سال در خدمت شعيب بود. با دخترش صفورا ازدواج كرد و صاحب دو پسر شد.(157)
روشن ترين تصوير از موسى در قرآن كريم ارائه شده است . سوره هاى قصص و طه در قرآن كتاب آسمانى اسلام ، ترسيم دقيق و روشنى از زندگى (ولادت ، رسالت ) موسى ارائه كرده اند. قرآن از جامعه سياسى - اجتماعى موسى تصاويرى دقيق ارائه داده ؛ فرعون و طغيان او، اسارت و ذلت بنى اسرائيل ، قتل كودكان و شكنجه زنان و كشتن مردان ، جريان ولادت موسى ، به آب انداختن موسى ، زن فرعون آسيه ، شير دادن موسى توسط مادرش ، درگيرى موسى با فرعون ، خروج از مصر به سوى مدين ، شبانى موسى ، ازدواج با دختر شعيب ، بازگشت و آغاز رسالت در كوه طور و سرانجام رسالت روشن و دقيق او، نابودى فرعون و باند فرعون ، نجات بنى اسرائيل ، و اذيت و آزار موسى توسط اين قوم ناسپاس و ماجراجو و... اينها همه تصاويرى است كه در قرآن آمده است .
اما در تورات آمده است كه يكى از فراعنه گفت : قوم بنى اسرائيل از ما مصريان زيادتر شده اند و نيروى آنان زيادتر است ، بيائيد با تدبير با ايشان رفتار كنيم و هر پسرى كه زاده شد، به رودخانه افكنيد؛ دختران را نگاهداريد، زيرا خطرى ندارند. پس مردان از خاندان ((لاوى )) كه يكى از دختران لاويان را به زنى گرفته بود، پسرى زائيد. مادر، نوزاد را سه ماه پنهان كرد و آنگاه تابوتى از نى براى او درست كرد. و آن تابوت را به قير اندود و كودك را در آن نهاد و به نيل افكند. آب او را برد. دختر فرعون آن طفل را ديد و چون او را زيبا يافت ، دلش به حال او سوخت و گفت اين كودك از عبرانيان است . دختر فرعون او را به دايه اى داد كه بر حسب اتفاق مادرش ‍ بود و او را ((موسى )) نام نهاد، يعنى : ((از آب برگرفته شده )). موسى در كاخ فرعون رشد كرد و نيرومند شد و به اصل سامى خود پى برد. روزى مردى قبطى را ديد كه به مردى عبرانى زور مى گويد. موسى آن قبطى را كشت . فرعون فرمان قتل موسى را صادر كرد. موسى از مصر فرار كرد و به شهر مدين رفت و به خانه ((تيرو)) (به عربى يعنى شعيب ) پناه برد. شعيب دختر خود ((صفورا)) را به عقد موسى درآورد و در عوض او را به شبانى خود گرفت .
مدتى بعد، موسى به اتفاق زن و فرزند و گوسفندان خود راهى مصر شد. چون به كوه ((حوريب )) در صحراى ((سينا)) رسيد، فرشته اى بر او نازل شد كه در آتش نمى سوخت . موسى فرشته را در ميان شعله آتش ديد، در اين هنگام ندائى از ميان بوته برخاست و گفت : ((اى موسى ! جلو بيا، نعلين از پاى درآر، زيرا در مكان مقدس هستى ، من يهوه هستم خداى پدرانت .)) و او را امر فرمود كه به مصر برود و بنى اسرائيل را نجات دهد و به سرزمين موعود ببرد.(158) موسى يكى از اعقاب ابراهى است كه در حدود 1400 سال قبل از ميلاد ظهور كرد و كتاب آسمانى او تورات نام دارد. قوم موسى موحد بوده اند، لذا موسى براى نجات آنان آمد. در طى ماءموريت نجات بنى اسرائيل بود كه تورات نازل شد. خداى يهود، ((يهوه )) نام دارد. در تورات چند مرتبه از ((يهوه )) ياد شده است : ((بشنو اى اسرائيل ! يهوه خداى ما، خداى واحد است ، پس يهوه خداى خود را با تمامى مال و جان خود دوست بدار...)) در عين حال يهوديان اين نام را بر زبان نمى آورند؛ زيرا اين كلمه را مقدس مى دانند كه تلفظ آن جايز نيست . از ديدگاه آنان ، انسان تحت اختيار و اراده يهوه است و ((يهوه )) در همه جا حىّ و حاضر و ناظر است . مبناى اعتقاد يهود به ((يهوه )) در ابهام است . محقّقان بر اين عقيده اند كه ((يهود)) خداى كنيست ها كه در شبه جزيره سينا ساكن بودند، مى باشد. حضرت موسى اين اعتقادات را از آنان فرا گرفت . آثار مكشوفه نشان مى دهد كه ((يهوه )) خداى جو و مظهر حدوث طوفان و رعد و برق بوده و اين از عقايد اديان و مذاهب باستان و دوره ماقبل تاريخ است . حركت ابر و باد به فرمان يهوه بوده است . يهوه حاكم مطلق جهان است . اين يهوه است كه تورات را بر موسى فرستاد. تورات شامل اسفار خمسه است :
سِفْرِ تكوين ،
سِفْرِ پيدايش ،
سِفْرِ خروج ،
سِفْرِ لاويان ،
سِفْرِ اعداد،
سِفْرِ تثنيه .
در سِفْرِ تكوين پيدايش انسان و خلقت جهان ، طوفان نوح و... مطرح است .
در تورات مبداء تاريخ ، طوفان نوح بحساب آمده كه وقوع آن را چهار هزار سال قبل از ميلاد گرفته اند. يهوه در شش روز جهان را آفريد و روز شنبه (به عبرى : شباط) به استراحت پرداخت . لذا روز شنبه ، روز مقدس و تعطيل يهود است . در سِفْرِ تكوين علاوه بر خلقت جهان و انسان ، داستان آدم و هبوط، داستان نوح و طوفان و داستان ابراهيم و پسرانش اسحاق و اسماعيل آمده است .
تورات جريان قربانى ابراهيم را به اسحاق نسبت مى دهد؛ حال آنكه در روايات اسلامى موضوع قربانى اسماعيل بوده كه بجاى او گوسفندى ظاهر شد و ابراهى آن گوسفند را قربانى كرد تا سنت جديدى باشد براى انسان كه فرزندان خود را قربانى نكند.