چه کسانی مخالف صریح برگزاری عزاداری عاشورا بودند؟
بعد از واقعه تلخ و جانسوز عاشورا در سال 61 هجری، حکومت بنیامیه پرچم مخالفت خود را برافراشتند؛ کسانیکه خود عامل و باعث این جنایت هولناک در تاریخ اسلام شدند و حادثه عاشورا را بهوجود آوردند؛ آنها با هر وسیلهای تلاش میکردند نام امام حسین (علیهالسلام) و اهل بیت، خصوصاً نام پیامبر را از ذهنهای مردم محو سازند، لذا هر کجا محل تجمع شیعیان برای عزاداری و... بود را به شدت مورد هجوم قرار میدادند؛ هشام بن عبدالملک یکی از جمله کسانی است که بیش از سایر امویها سعی و تلاش کرد تا از برگزاری اینگونه مجالس جلوگیری کند. لذا در جهت مخالف به جشن و سرور در این ایام اقدام کرد.
ابوریحان بیرونی در کتاب خود اینگونه میآورد که: «مسلمانان روز عاشورا را به خاطر کشته شدن فرزندان رسول خدا، آتش زدن خیام حرم، بر نیزه کردن سرها، اسب دوانیدن بر اجساد، - که البته هیچ امتی با اشرار خلق همچین برخورد و معاملهای نمیکند و نکردند- شوم دانستند، ولی بنیامیه در ایام محرم زینت کرده و عید گرفتند و میهمانیها برگزار کردند...»[1] و یا مقریزی این چنین میگوید که: «علویهای دولت فاطمی در مصر روز عاشورا را روز حزن و اندوه و ماتم قرار دادهاند و پس از سقوط دولت فاطمی، حکومت ایوبیان روز عاشورا را روز جشن و شادمانی گرفتند، چنانچه شامیان نیز رسمشان این بوده... این بدعت زشت را حجاج بن یوسف در دوران حکومت عبدالملک بن مروان گذاشت در حالیکه روز عاشورا روز اندوه و ماتم بود ... و من جشن و شادمانی ایوبیها را در ایام عاشورا درک کرده و دیدهام.»[2]
در کتاب صواعق المحرقه آمده: « نخستین کسیکه روز عاشورا در حضور عبدالملک بن مروان و گروهی از صحابه و تابعین جشن گرفت، حجاج بن یوسف بود، آنگاه اعلام شد که یادآوری قتل و شهادت امام حسین (علیهالسلام) و مصائب آن بر گویندگان و خطبا حرام است.»[3] و یا در زیارت عاشورا از امام باقر (علیهالسلام) این چنین وارد شده است که: «اللهم ان هذا یوم تبرکت به بنوامیه و ابن آکله الاکباد.[4] خدایا عاشورا روزی است که بنی امیه و پسران خورنده جگر (هند جگرخوار) آن روز را روز شادی و برکت دانستهاند.»
همچنین خاندان بنی عباس گروهی دیگر بودند که در ابتدا با دوستی و محبت نسبت به اهل بیت، حکومت بنیامیه را نابود کردند و پس از رسیدن به قدرت بر علیه علویها و اهل بیت پیامبر به جنگ برخاستند، لذا چنان عناد و کینه از اهل بیت پیامبر به دل گرفتند که حتی دستور به تخریب قبر امام حسین (علیهالسلام) را صادر کردند. مثلاً متوکل عباسی یکی از جمله خلفای غاصبی بود که دستور تخریب را صادر کرد، سمهودی در کتاب خود مینویسد: «متوکل دستور تخریب و نابودی قبر حسین بن علی (علیهماالسلام) را صادر کرده است.»[5] و ذهبی میگوید: «... و فیها امر المتوکل بهدم قبر الحسین بن علی...[6] متوکل عباسی که به دشمنی با اهل بیت معروف است، دستور داد تا قبر حسین بن علی و خانههای اطراف آن را نابود سازند، سپس آنجا را زمین کشاورزی قرار داد و از زیارت حضرت جلوگیری کرد.»
البته کسان دیگری هم در طول تاریخ اسلام بودند که به مخالفت برخاستند، اما نتوانستند این حرکت را خاموش و محو و نابود کنند، مثل رضا خان پهلوی و... اما میبینیم روز به روز و سال به سال، اینگونه مجالس پرشورتر و فعالتر برگزار میشود.
پینوشت:
[1]. آثار الباقیه، ابوریحان بیرونی، نشر نی، ترجمه اذکائی، تهران، ایران، ص524.
[2]. الخطط مقریزیه، مقریزی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج2 ص358.
[3]. صواعق المهرقه، ابن حجر هیثمی، بینا، تهران، ایران، ص221.
[4]. مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، دارالعرفان، قم، ایران، ص570.
[5]. وفاء الوفاء، سمهودی، دارالکتب العلمیه، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج3 ص906.
[6]. تاریخ الاسلام، ذهبی، دارالکتاب العربی، بیروت، ایران، حوادث 231-240.
Comments
عبدالله
18 مهر, 1398 - 18:49
Permalink
خیلی عالی بود استفاده کردم.
خ الف
19 شهريور, 1399 - 12:10
Permalink
ای کاش بجای عزاداری صرف ، به
Add new comment