ساسانیان
پرسش از پروفسور ارفعی: نظام بسته و ظالمانه طبقاتی در عصر ساسانی، واقعاً وجود داشت؟ یا از داستانهای ساخته شدهٔ دوران پسین است؟ ...
پاسخ پروفسور ارفعی: بله وجود داشت، آن هم به فرمان موبدان زرتشتی!
دین زرتشتی در گذر تاریخ، متحول شد. شاید امروز، زرتشتی (به معنی پیرو واقعی زرتشت) وجود نداشته باشد. به هر روی، در عصر ساسانی، سران دینی و سیاسی زرتشتی، راه درستی در پیش نگرفتند و رفتارهای آنان سبب شد که دین زرتشتی آسیب ببیند.
حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه میگوید:
خسرو پرویز در کاخ خود، در هنگام نوروز، بر روی تخت پادشاهی مینشست. یک موبد هم در کنار او بود:
به نوروز چون بر نشستى به تخت
به نزديک او موبد نيک بختدر درجه پایینتر، موبدان و بزرگان کشور نشسته بودند:
حکیم ابوالقاسم فردوسی میگوید: اردشیر بابکان، با خیانت، دروغ و ریختن خونهای بسیار به حکومت رسید. به راستی آیا میتوان رفتار اردشیر بابکان را درست و قابل دفاع پنداشت؟
دوران پادشاهی هرمزد، پسر خسرو انوشیروان، آمیخته با حوادث بسیار سخت و دلخراش بوده است. دورانی که ایران، گرفتار جنگ داخلی بود. هرمزد عاقبت به دست درباریان، نابینا و در نهایت کشته شد.
خسرو پرویز در شاهنامه، شخصیتی است مغرور، متکبر، خودخواه و بیرحم که برای رسیدن به قدرت، هیچ حد و مرز و هیچ اصل اخلاقی و انسانی نمیشناسد. تنها منافع خود را میبیند و به هیچ چیز و هیچ کسی وفادار نیست.
.
بیان می شود که زرتشتیان و پیروان زرتشت چون با صلح برخورد کردند امروزه پیرویی ندارند در حالی که رفتار قباد با پیروان عیسی نمونه ای از این رفتار صلح گونه ای است که مد نظر باستانگرایان می باشد.
مهر شاهپور رئیس مغان «دشمن بزرگ عیسویان» بود، شانزده نفر عیسوی را که از انکار دیانت خود امتناع کرده بودند، برهنه کرد و امر داد که هر شب آنها را به کوهستان ببرند و دست و پا بسته در آنجا بگذارند و نان و آب به مقداری که نمیرند به آنها بدهند. پس از اینکه این شکنجه یک هفته به عمل آمد، مهرشاهپور از نگهبان احوال آنان را پرسید...
ساسانیان ناچار شدند توجیهی برای برانداختن هم دینان خود بیابند. وقتی گشنسب، پادشاه ناحیه طبرستان اردشیر را متهم به ترک سنت می کند، تنسر در پاسخ او بیان می دارد همه سنت های دیرین، نیک نبوده اند و اردشیر به اوصاف حمیده بیش تر از اولینان متصف است و در مورد دین زرتشت در آن زمان چنین بیان می دارد:
بدترین شكنجهها در زمان حکومت دینی ساسانیان، شكنجه معروف به «نه مرگ» بود كه تفصيل آن از اينقرار است: جلاد به ترتيب انگشتان دست و انگشتان پا و بعد دست را تا مچ و پا را تا كعب و سپس دست را تا آرنج و پا را تا زانو و آنگاه گوش و بينى و عاقبت سر را قطع ميكرد و اجساد اعدامشدگان را نزد حيوانات وحشى ميافكندند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آیا می دانید در عصر انوشیروان، رای رابطه نامشروع میان دختر و پسر و حتی نگاه به نامحرم، مجازات هایی چون تیرباران (سنگسار) ، اعدام و زنده به گور کردن وجود داشت ؟