انتخاب درست
ما میتوانیم با انتخاب درست در انتخابات ریاستجمهوری 1400 تأثیر گذار باشیم. اگر به پیشرفت مملکت خود علاقهمند هستیم، حتما پای صندوقهای رأی حاضر شوید و شخصی اصلح را انتخاب کنید که توان اصلی کشور را به سمت رونق تولید در کشور ببرد.
اگر فردی را انتخاب کنیم که بیشترین صفتها در بین صفات بالا را داشته باشد، او انتخاب اصلح خواهد بود. مردم تأثیر بسزایی در انتخاب فرد صالح دارند. اگر فردی انتخاب کنند که با معیارها بخواند، در آنصورت جامعهی ما از لحاظ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و غیره منزه خواهد بود.
دعوت: در انتخابات ریاست جمهوری 1400، رضوان الهی (خشنودی خداوند) را معیار قرار بدهیم. تصمیم بگیریم و به کسی رأی بدهیم که حتماً کارنامهی روشن و مثبتی داشته و برنامهی مناسبی برای اداره امور کشور دارد. اگر چنین باشد، یقیناٌ برکات بر جامعه ما نازل میشود. در غیر این صورت، بدون تعارف، به نفرین شهدا دچار خواهیم شد.
با اعلام کاندیداتوری آیتالله رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 باز هم مسئله اعدامهای دهه 60 مطرح شد. درحالی برخی از سیاسیون وابسته به جریان اصلاحات و رسانههای وابسته به آنها بر این مسئله که آیتالله رئیسی مسئول اعدامهای سال 67 است دامن زدند که در همان سال 67 بزرگان اصلاحات مانند خوئینیها و ... از مقامات عالی رتبه دستگاه قضایی بودند ولی اصلاح طلبان فقط از آیت الله رئیسی بهعنوان مسئول این اعدامها یاد میکنند.
فرقه صوفیه گنابادی از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 تا کنون همواره از کاندیداهای جریان اصلاحات حمایت کرده است. چنانچه در سال 88 از مهدی کروبی و در سال 92 و 96 از حسن روحانی حمایت کردند. اما امسال و در نبود نورعلی تابنده، گویا دراویش گنابادی با نادیده گرفتن سخنان تابنده مبنی بر لزوم شرکت در انتخابات، قصد تحریم انتخابات را دارند.
انتخابات 1400 نیز به مانند دوره گذشته انتخابات ریاست جمهوری، بازهم نام آیت الله رئیسی به عنوان مسئول اعدام های دهه 60 مطرح شد. درحالی که اولاً اعدام منافقین با توجه قبلی از سوی حاکم شرع بوده و ثانیاً آیتالله رئیسی معاون دادستان بودند و بهحکم و فرمان حضرت امام (ره) عمل کردند.
برخی از اقطاب همچون صالح علیشاه و رضا علیشاه پیروان خود را از ورود به سیاست نهی میکردند و از عدم ورود به انتخابات میگفتند ولی نورعلی تابنده خلاف رفتار و اعتقاد اقطاب سلف خود در این مسئله عمل میکرد. اگرچه او نیز از عدم دخالت در سیاست سخن میگفت ولی از سال 88 دخالت رسمی در انتخابات داشت و در توجیه این عمل خود، انتخابات را ورای سیاست میدانست.
کارنامه دولت اصلاحات کم غلط نبود، ولی نفرت ملی نسبت به خاتمی و دولتش از حمایت او از روحانی نشأت میگیرد. جامعه، اصلاحات را باعث و بانی روی کار آمدن روحانی میداند. اعضای ستادهای روحانی و بازوهای رسانهای و پروپاگاندای این ستادها همگی اصلاحطلبان بودند و پس از آن مناصب و پستهای کلیدی مهمی در دولت داشتند.
این افراد اگر سرمایه مردم در بورس بسوزد و حقشان در بانکها بدلیل سود بالا ضایع شود صحبتی نمیکنند. چون منافع دولت مهمتر از ملت است و باید کسری بودجه آن را به طریقی حل کند یا بانکها بتوانند خود را از ورشکستگی با پول مردم نجات دهند.
نماینده اسبق مجلس گفت: از مردم میخواهم فریب وعدههای مسکّن گونه و "آب نباتهای انتخاباتی" را نخورند چون اینها قابل استمرار نیستند و باید دید چه کسی قادر است مشکلات اقتصادی را به صورت بنیادین حل کند.
بسیاری از سیاسیون منتقد نظارت استصوابی خواهان این هستند که شورای نگهبان فقط وظیفه همان نظارت صرف را داشته باشد، یعنی نظارت شورای نگهبان، نظارت استطاعی باشد. این افراد ادعا میکنند که نظارت استصوابی یک قانون ساختگی از سوی شورای نگهبان و آنهم فقط در ایران است. حال آنکه همین نظارت استصوابی جزو قانون کشورهای زیادی ازجمله آمریکا و فرانسه است.
امام خمینی (ره) هیچگاه از مبانی انقلاب اسلامی کوتاه نمیآمدند و هموراه علیه فرق ضاله و منافقین روشنگری میکردند و مردم و مسئولین را از عقاید و افکار آنها بر حذر میداشتند. اما نوه ایشان سید حسن خمینی دقیقاً برخلاف ایشان حرکت کرده تا جایی که با بزرگ دراویش گنابادی و اعضای نهضت آزادی ارتباط نزدیکی داشته و همچنین برخلاف نظر حضرت امام (ره) به شدت به عملکرد شورای نگهبان در انتخابات 1400 واکنش نشان داده است.
اعتراض به شورای نگهبان از سوی مسئولین و سیاسیون به سمت مردم نیز کشیده شده است. درحالیکه تمام مراحل نظارت بر انتخابات در دیگر کشورها نیز وجود دارد. بهعنوان مثال در کشور انگلیس، وزارت کشور مسئول نظارت در بررسی تأیید صلاحیتها است. همچنین کسی که بخواهد در فرانسه نماینده مجلس شود باید حداقل 500 امضا از شخصیت های مهم کشور داشته باشد.
یاران فرعون در نیل غرق شدند و مردم سلبریتیزده، در دریای جهل و نادانی خود. نمونهی این بت پرستی مدرن را در انتخابات دور پیشین ریاست جمهوری دیدیم که برخی از سلبریتیها به انگیزههای گوناگون، مردم را به سمت و سوی خاصی سوق دادند و شد آنچه شد.