کشف و شهود شیطانی

  • 1392/02/16 - 18:07
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله ادعاهای صوفیه که یکی از ارکان اصلی مسلک آنها را تشکیل می دهد مسئله کشف و شهود و رویا است. آنها مدعی هستند که سالک بر اثر مجاهدت و دریافتها به مرحله ای می رسد که حجاب عوالم غیبی از میان برداشته می شود و حقایق پنهانی برای او کشف می شود.
کشف و شهود شیطانی

از جمله ادعاهای صوفیه که یکی از ارکان اصلی مسلک آنها را تشکیل می دهد مسئله کشف و شهود و رویا است. آنها مدعی هستند که سالک بر اثر مجاهدت و دریافتها به مرحله ای می رسد که حجاب عوالم غیبی از میان برداشته می شود و حقایق پنهانی برای او کشف می شود.
این ادعاها اگر چه خیلی در ابتدا قابل توجه و دل فریب است ولی برای پی بردن به واقعیت تذکر چند نکته از نظر روان شناسی ضروری است, یکی از دانشمندان در یکی از آثارش می نویسد:1
خواب مغناطیسی (هیپنوتیسم) تنها آن مرتبه قویه ای نیست که توسط عامل (خواب کننده) در مورد (خواب رونده) پیدا می شود بلکه تمام اموری است که باعث بیرون رفتن روح از حالت تعادل طبیعی می شود که مرتبه (ولو ضعیف) از خواب مغناطیسی را تولید می کند. یعنی تمام اسبابی که موجب سرور یا باعث حزن و اندوه است و همچنین آهنگهای مختلف هر کدام به نوبه خود یک مرتبه از خواب مغناطیسی را در انسان تولید می کند,لذا زنگهائی که در گردن حیوانات می بندند, موزیکهائی که هنگام جنگ نواخته می شود, لالائی مادر برای خواب کردن فرزند و امثال آنها مسائلی است که هر کدام تاثیر بسزائی در ایجاد یک درجه ضعیف از خواب مغناطیسی دارند و این صداها حیوان و انسان را تخدیر فکری کرده و در نتیجه باربری, راهپیمائی و خواب را آسانتر می سازد.
از این سخنان نتیجه می گیریم گفتن اذکاری از قبیل لا اله الا الله و یا هو و ذکرهای چهار ضرب و آورد و برد به طور متوالی و پی در پی و خسته کننده خصوصا همراه با آهنگ و وزن مخصوص و استماع اشعار یا آن الحان مخصوص تاثیر فراوانی در برهم زدن حالت تعادل روحی داشته و هر کدام تاثیر بسزائی در تخدیر مغز خواهند داشت.
نکته دیگر اثر تلقین از نظر روانشناسی است, به گفته همان دانشمند روانشناس مصری عقیده و تلقین هم در تنویم مغناطیسی رل مهمی را بازی می کند لذا اساتید این فن برای خواب کردن اشخاص به این موضوع نیز متوسل می شوند.مثلا می گویند الان نزدیک است به خواب بروی! خودت را آرام دار که خوابت نزدیک است! پلکهایت سنگین شده! و امثال آن.
بخشی از آنچه که در آن ادعای کشف و مشاهده می شود تلقیناتی است که افراد به دیگران داشته یا نسبت به خودشان داشته اند.
و نکته سومی که از همه اینها مهمتر است این است که ممکن است در اثر اشتغال فراوان فکر به یک موضوع و تکرار آن در مغز, کم کم صورت خارجی به خود بگیرد, یعنی در برابر دیدگان فکر کننده مجسم شود.این موضوع گاهی در عالم خواب و زمانی در بیداری مشاهده گردد.
و بدیهی است که حالات مزاجی انسان هم تاثیر فراوانی در این قسمت دارد, یعنی در اثر انحراف مزاج از حالت تعادل طبیعی به واسطه ریاضت های شاقه یا بیماری ها یا پیشامدهای ناگوار موضوع تجسم خیال تقویت پیدا کرده و اوهام  به طور آسانتری صورت خارجی به خود می گیرند.
با توجه به نکات ذکر شده آنچه که صوفیه در باب کشف و شهود ادعا می کنند به همین نکات بازگشت می کند وقتی تمام فکر یک مرید زیارت جمال مرشد در عالم خواب باشد, وقتی در فضای خانقاه افکار گوناگونی در برابر مغز او ،عبور می کنند با آن آهنگها, شعرها, رقص و جوش و خروش و امثال آن و تلقینات قبلی انحراف روح از حالت طبیعی صورت گرفته و قوه عاقله تخدیر شده و میدان برای قوه وهمیه خالی می شود حتی ممکن است در اثر این تلقینات و وهمیات در عالم بیداری صداهائی را نیز بشنوند و بعد فکر کند از عالم غیب به او عنایتی صورت گرفته است.در این نوشته فقط به یک نمونه از این کشف و شهودهای شیطانی اشاره می شود:
در شرح حالات صفی الدین اردبیلی نقل شده یکی از مریدان به شیخ گفت: در عالم خواب دیدم سر آستین شیخ از عرش بودی تا ثری (زمین).شیخ گفت فرزند, این را به قدر حوصله ی تو به تو نشان داده اند!!2 وقتی سر آستین شیخ این گونه است بقیه لباسش گونه است؟؟؟
این در صورتی است که بزرگان دین هیچکدام از این حرفها و نقل ها نداشته بلکه با چنین افکاری هم مبارزه نموده اند.

منابع
1- تنویم مغناطیسی ص 251
2- صفوه الصفا ص 152 

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.