آیت الله سید حسن اصفهانی و سلسله گنابادیه

  • 1392/02/11 - 01:13
یکی از حربه های صوفیه برای جذب عوام، انتساب علماء بزرگ به این فرقه است که در این مجال کوتاه به بررسی دیدار جعلی میرزای شیرازی با سلطان محمد گنابادی می پردازیم.
سید ابوالحسن اصفهانی

در طول تاریخ، صوفیه برای اینکه مشروعیت شرعی و عرفی به افعال و رفتار و گفتار خود بدهند، همواره سعی داشته اند که علماء برجسته ای را که مورد قبول مردم بوده و هستند را به خود نسبت داده و آنان را در جهت اهداف خرج نمایند. البته جریان صوفی بودن علماء مذکور را وقتی مطرح می کنند که عالم یاد شده در قید حیات نبوده تا از خود دفاعی کند یا اینکه با جذب فرزندان علماء برجسته (البته بعد از وفات وی) عوام را متقاعد می کنند که پدر فلان شخص از ما بوده و نشانه اش هم همراهی فرزند ایشان با ماست؛ غافل از اینکه حنای ایشان نزد اهل دقت دیگر رنگی نداشته و از این ادعای واهی پرده برداشته شده است. ماجرای ذیل از همین اکاذیب است که در پی برداشتن پرده از آن هستیم.
تابنده از تاج الواعظین تهرانی نقل می کند که مرحوم اصفهانی به تاج الواعضین می فرماید: من به این سلسله خیلی معتقدم؛ زیرا در عتبات وضع من خیلی سخت بود و از یکی از درویش های گنابادی درخواست دعا کردم و او به من وعده داد که تو ترقی می کنی و درباره من دعا کرد. ایشان بعد گفتند: در ایامی که در سامراء خدمت مرحوم میرزا محمد حسن شیرازی تلمذ می کردم، شبی محرمانه مرحوم شیرازی به ملاقات حاج سلطان محمد رفتند و بعدا روزی ایشان برای بازدید آیت الله آمد.(1)
به نظر می رسد که این نقل خالی از اشکال نباشد؛ زیرا در این نقل، سید ابوالحسن اصفهانی می گوید: شبی مرحوم میرزای شیرازی محرمانه به دیدن ملا سلطان رفت، که این لازمه چنین سخنی است که مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی از نزدیکان اصحاب میرزای شیرازی باشد، در حالی که چنین مطلبی ثابت نشده است.
نیز از سید نقل می کند که ایشان می فرمود: « در ایامی که من خدمت میرزای شیرازی تلمذ می کردم »، این هم سخنی بی مدرک است؛ زیرا کتابهایی چون «مکارم الآثار، نقباء البشر و هدیة الرازی» هیچ یک از شاگردی سید در نزد میرزا یاد نکرده اند و اما اساتید سید را که برشمرده اند، نام میرزا در میان آن دیده نمی شود.(2)
افزون بر این، بنا بر نقل مکارم الآثار، مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی، در سال 1310 ه ق وارد عراق می شود(3) در حالی که سفر حاج سلطان محمد به سوی مکه و بعد عتبات، در سال 1305 ه ق بوده است و در آن زمان، هنوز مرحوم اصفهانی وارد عراق نشده بود تا شاگرد میرزای شیرازی باشد و شاهد ملاقات آن دو.
البته گفتنی است که شیخ آقا بزرگ، سال ورود مرحوم اصفهانی به عتبات را 1307 ه ق ضبط نموده است.(4) اگر همین سال را هم سال ورود سید به عراق بدانیم، باز سید شاهد ملاقات آن دو نبوده است؛ زیرا همان گونه که گذشت، سال سفر حاج سلطان محمد به مکه و عتبات 1305 ه ق بوده است و به یقین وی در سال 1307 ه ق در گناباد بوده است؛ زیرا تابنده می نویسد که حاج سلطان محمد به حاج شیخ عبد الله که در عراق بود، دستور داد که در جست و جوی فرزندش (حاج ملا علی که بدون امر پدر از منزل گریخته بود(5)) باشد. حاج شیخ عبد الله نیز او را پیدا کرد و در سال 1307 ه ق حاج ملا علی وارد بر پدر در گناباد می شود.(6)
و از این موارد نقض که با تحقیق و دقت جزئی در تاریخ و شرح حال افراد، دانسته می شود که انتساب علماء و افراد تاثیر گذار عموم مردم به این فرقه منحرف، دروغی بیش نیست که دست اندر کاران و برنامه ریزان این گونه فرقه های انحرافی سعی در القاء آن به مردم دارند و البته در اولین نگاه و بدون تحقیق در اینگونه امور هر فردی این مهملات را باور کرده و به حقیقت پوشالین این افراد روی می آورد؛ اما با کمی دقت، حربه ظریف و دغلکاری ایشان نقش بر آب می شود.  

پی نوشت :
1-سلطان حسین تابنده نابغه علم و عرفان ص 88
2- اساتید سید ابوالحسن اصفهانی عبارتند از: آیت الله میرزا حبیب الله رشتی و آخوند خراسانی. سید محسن امین نیز این دو را از اساتید سید ذکر می کند و در پایان می نویسد: «هذا ما اخبرنا من لفظه حین ما سالناه عن ترجمة احواله» اعیان الشیعه ج 2 ص 333
3- معلم حبیب آبادی مکارم الآثار ج 7 ص 2585 به بعد.
4- شیخ آقا بزرگ نقباء البشر  ج 1 ص 41
5- یادنامه صالح ص 71
6- سلطان حسین تابنده نابغه علم و عرفان ص 103

 

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.