مبدأ حرکت نیروهای شیطانی است یا رحمانی؟

  • 1392/01/03 - 22:40
همان طور که مي توان از خدا استفاده کرد و قلب را آماده پذيرش انوار الهي نمود ، مي شود با پشت کردن به دين الهي ، از انوار حضرت رب العالمين محروم شده قلب را مأمن شیطان و قواي غيبي منفي را جاي انوار الهی نمود . زيرا همان طور که اين يک قاعده است که : « ديو چون بيرون رود فرشته درآيد » عکس آن هم هست که : « فرشته چو بيرون رود ديو در آيد » ديو همان شيطان است .
جن گیری

ما برای اینکه کارهایمان را انجام دهیم هيچ وقت نمي شود قلب و فکرمان بدون يک نيروي خيالي حرکت کند ، ما هميشه بر اساس قواي خياليه کارهايمان را انجام مي دهيم . به عنوان نمونه ، قبل از اينکه بلند شويم و به حرم آقا علی بن موسی الرضا(ع) برويم ، يک تصور خيالي از حرم داريم که بر اساس آن بدن را حرکت  می دهيم تا برسیم حرم  .  آن صور خيالي که عامل حرکت ما است  بر اساس تجلي نور الهي بر قوه ي خيال ما به وجود آمده است ،حال برای رفتن به جایی که گناه در آن زیاد می باشد  خیالی که ما را حرکت ی دهد  بر اساس وسوسه هاي شيطان ايجاد شده است ،

خيال ما خالي از يکي از آن دو نمي باشد . اگر زمينه ي پذيرش نور الهي ضعيف شد ، شيطان با تحريک قوه ي وهميه فعاليت خود را شروع مي کند و با وعده هاي دروغ ما را به مسيري که مي خواهد مي کشاند .
قرآن مي فرمايد : « و قال الشيطان لما قضي الامر ان الله وعدکم وعد الحق و وعدتکم فاخلفتکم و ما کان لي عليکم من سلطان الا ان دعوتکم فاستجبتم لي فلا تلوموني و لومرا انفسکم ما انا بمصرخکم و ما انتم بمصرخي اني کفرت بما اشرکتمون من قبل ان الظالمين لهم عذاب اليم » (1) و چون روز حساب بر پا شد شيطان مي گويد : خدا به شما وعده داد ، وعده ي راست ، و من به شما وعده دادم ، و خلاف کردم ، و مرا بر شما هيچ تسلطي نبود جز اينکه شما را دعوت کردم و اجابتم نموديد پس مرا ملامت نکنيد و خود را ملامت کنيد ، من فريادرس شما نيستم و شما هم فرياد رس من نيستيد ، من به آنچه از قبل براي خدا شريک مي دانستيد ، کافرم . آري ستمکارن عذابي پر درد خواهند داشت .
طبق آيه ي فوق شيطان در آن شرايط دارد مي گويد خودتان بد بوديد و زمينه ي پذيرش نور الهي را در وجود خود از بين برديد ، من را چرا ملامت مي کند . چون اهل جهنم در قيامت به شيطان مي گويند : چرا ما را گمراه کردي ؟ مي گويد : من شما را گمراه نکردم ، در اين گمراهي خودتان را ملامت کنيد ، من ديدم شما پذيراي وعده هاي من هستيد ، جلو آمدم ، باز بيشتر پذيراي وعده هاي من بوديد ، بيشتر جلو آمدم . گاهي آنقدر طرف پذيراي شيطان مي شود که به تعبير اميرالمومنين « عليه السلام»: « اتخذوا الشيطان لامرهم ملاکا و اتخذهم له اشراکا فباض و فرخ في صدورهم و دب و درج في حجورهم فنظر باعينهم و نطق بالسنتهم فرکب بهم الزلل و زين لهم الخطل فعل من قد شرکه الشيطان في سلطانه و نطق بالباطل علي لسانه » (2)
شيطان را معيار کار خود گرفتند ، و شيطان نيز آنها را دام خود قرار داد و در دلهاي آنها تخم گذارد ، و جوجه هاي خود را در دامانشان پرورش داد . با چشم هاي آنان مي نگريست ، و با زبان هاي آنان سخن مي گفت . پس با ياري آنها بر مرکب گمراهي سوار شد و کردارهاي زشت را در نظرشان زيبا جلوه داد ، مانند رفتار کسي که نشان مي داد در حکومت شيطان شريک است و با زبان شيطان ، سخن باطل مي گويد .
حضرت مي فرمايند ممکن است کسي روح و عقل و قلبش ، همه و همه در دست شيطان قرار مي گيرد .

حال قضاوت کنید که مبدأ حرکت شما و خیالاتتان شیطانی می باشد یا رحمانی ؟

اگر غلبه با  نیر وهای  ملکوتی باشد  به قلب الهام مي شود که خدا انسان را تنها نمي گذارد ، به خدا توکل کن و اضطراب به خود راه نده . چيزي نمي گذرد شيطان مي آيد و وسوسه مي کند که نه آقا اگر دير بجنبي بدبخت مي شوي ، با رشوه هم که شده بايد اين کار را بکني . باز ملک با الهاماتش به دادمان مي رسد و باز شيطان با وسوسه هايش فکر ما را به دست مي گيرد و همين طور جنگ بين ملک و شيطان هست تا اينکه يا قلب ملکي مي شود يا شيطاني . عموماً از چهل سال به بعد تکليف آدم ها معلوم مي شود . انسان ها بيشتر ميدان را به شيطان داده ، اينقدر او جلو مي آيد تا تمام قلب را شيطاني کند . حالا که تمام قلب انسان شيطاني شد ، ديگر خودش را کاملاً در اختيار شيطان مي گذارد ، و  کارش  به جن گیری و جادوگری و کارهایی که شیطان پست می کند  می کشد. 

منابع:

1) سوره ي ابراهيم ، آيه ي 22

2) « نهج البلاغه » ، ترجمه مرحوم دشتي ، ص 53

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.